دوخط,حسین شهبازی، ولایتمداری خطرناک، قسمت اول
تمامی اصول، فروع، گزاره ها، مبانی و مفاهیم دینی _ از آن جمله ولایت فقیه_ مقوم عقلانیت اند.
از طرفی دین از راه عقل قابل دست یابی است و از جانب دیگر تمام دستاورد های دین عقلانی هستند.
بر همین اساس و در یک نتیجه گیری طبیعی ، دینی ترین افراد، عاقل ترین افراد باید باشند.
از این رو سخت عجیب، تاسف بار و مشکوک است که عده ای تفسیری از ولایتمداری تراشیده اند و تبلیغ میکنند که بر اساس آن ، بهترین حزب اللهی را، رام ترین ، تابع ترین و یخ ترین شخص معرفی میکند!
یک ولایت پذیری تعبدی_اخباری که فرآیند تربیت فکری و ارتقا سطح تحلیل جریان حزب الله را با اختلال جدی و خطرناکی مواجه میکند.
جوانان حزب اللهی تبدیل به افرادی میشوند که ریش دارند ، پیراهن هایشان را روی لباسشان می اندازند، راهپیمایی و هیئت میروند و همین! یک حزب اللهی تیپیکال و سطحی با شاخصه های ظاهری محدود.
فردی که هیچ گاه نمیتواند به وقایع پیرامونش واکنش های سریع، عمیق و انقلابی نشان بدهد و همواره منتظر صدور حکم از جانب "بالا"ست و در زمان های اضطراری و حساس که همه چیز سریع در حال گذر است و عکس العمل ها به شدت اهمیت می یابد اگر از جانب "بالا" حکمی اخذ نگردد، منفعلانه ، قافله ای را معطل تردید و انفعالش خواهد کرد...
همان اندازه که خودش سطحی و ظاهری است، رهبری را نیز سطحی و ظاهری میبیند و میشناسد.
همه سوالات را به یک جواب از سر باز میکند و آن این است که : "آقا فرمودن..."
و این نه تنها پروسه رشد خودش را متوقف میکند بلکه برای رهبری نیز هزینه میتراشد. چرا؟ بسیاری از اوقات وجه استدلالی فرمایشات رهبری را نمیداند و در مواقعی که دستانش از استدلال خالی است به یک گزاره از رهبری استناد میکند و چون بر دلایلی که رهبری را به این نتیجه رسانده مسلط نیست، گزاره های رهبری برای مخاطبینش میشوند نماد حرف های بی دلیل!
وابستگی و التزام به حکم رهبری عین صواب است اما این، اگر وجه نقلانی و اخباری و سطحی داشته باشد نتیجه اش این میشود که یک "آقا فرمودن..." مشکوک و با واسطه که هیچ معلوم هم نیست از رهبری باشد یا نباشد ، باعث میشود طرف دست و پایش شل بشود و به بدیهیات و واضحاتی که پیش چشمش است به حرمت آن حرف با واسطه و مشکوک ، تیپا بزند.
با هندسه ذهنی و نظام تحلیلی رهبری آشنا نیست ، فلذا آن جا که آقا به صراحت سخنی نگفته باشد، به جای آن که خودش به استفاده از مبانی و اصولی که میان او و امامش مشترک است تحلیلگری کند و نتیجه بگیرد متوسل به خطوط و واسطه های ارتباطی با رهبری میشود.
در سایه همین شیوه تربیتی است که برخی منتصبین رهبری گاهی هم عرض رهبری برای خود وجاهت قایل میشوند.
ناگهان به خود می آیی و متوجه میشوی که به تعدادِ منصوبینِ رهبری و به تعدادِ منصوبینِ منصوبینِ رهبری و به تعدادِ منصوبینِ منصوبینِ منصوبینِ رهبری در کشور ، آقا تولید شده است و در میان همه ی این "آقا" ها از همه غریب تر خود آقاست!
یکهو میبینید فلان مسئل فلان روستا که به ۱۶ واسطه میرسد به آقا ، صرفا به اعتبار اتصال ۱۶ واسطه ایش به رهبری، دقیقا به اندازه شخص ولی فقیه برای خودش، شان و منزلت تراشیده است.
تا کنون ، بارها از جانب همین ولایتمداری ِ خطرناک و عجیب و این اعتبار تراشی های سلسله مراتبی و نصَبی، ضربه خورده ایم و هزینه داده ایم ، و این نقیصه تا آن جا گسترش و عمق پیدا کرده که نماینده مجلسی که تحلیل قطعیش این است که برجام صد در صد لطمه به امنیت و استقلال و عزت کشور و انقلاب خواهد زد و مانند روز برایش روشن است که خطوط قرمز رهبری در مذاکرات و برجام شخم زده شده با این وجود چون مسئول فلان بخش از فلان معاونت بیت ، با رئیس مجلس شب گذشته دو استکان چای خورده،جناب نماینده حدس میزند "شاید"،"ممکن است" ،"احتمالا" رهبری موافق تصویب برجام باشند ، و با استناد به همین شک ِ خطرناک ، در یک حرکت ضربتی و رکورد شکنانه در عرض ۲۰ دقیقه با نادیده انگاشتن تمامی شواهد قطعی و یقینی ، برجام را به تصویب میرساند.
واقعیتش همان است که امام (ره) فرمودند : پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد.
که اگر پشتیبان نسخه ی اصلی و اورجینال ولایت فقیه نباشیم ، خدا میداند مملکت با چند "برجام" دیگر باید تاوانِ این ولایتمداریِ خطرناک را پس بدهد...
الله اعلم
*دبیر سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی - حسین شهبازی
ولایتمداری,ولایتمداری خطرناک,khamenei.ir,خامنه ای,منصوبین,منسوبین,رهبری,تحلیل
تمامی اصول، فروع، گزاره ها، مبانی و مفاهیم دینی _ از آن جمله ولایت فقیه_ مقوم عقلانیت اند. از طرفی دین از راه عقل قابل دست یابی است و از جانب دیگر تمام دستاورد های دین عقلانی هستند. بر همین اساس و در یک نتیجه گیری طبیعی ، دینی ترین افراد، عاقل ترین افراد باید باشند. از این رو سخت عجیب، تاسف بار و مشکوک است که عده ای تفسیری از ولایتمداری تراشیده اند و تبلیغ میکنند که بر اساس آن ، بهترین حزب اللهی را، رام ترین ، تابع ترین و یخ ترین شخص معرفی میکند! یک ولایت پذیری تعبدی_اخباری که فرآیند تربیت فکری و ارتقا سطح تحلیل جریان حزب الله را با اختلال جدی و خطرناکی مواجه میکند. جوانان حزب اللهی تبدیل به افرادی میشوند که ریش دارند ، پیراهن هایشان را روی لباسشان می اندازند، راهپیمایی و هیئت میروند و همین! یک حزب اللهی تیپیکال و سطحی با شاخصه های ظاهری محدود. فردی که هیچ گاه نمیتواند به وقایع پیرامونش واکنش های سریع، عمیق و انقلابی نشان بدهد و همواره منتظر صدور حکم از جانب "بالا"ست و در زمان های اضطراری و حساس که همه چیز سریع در حال گذر است و عکس العمل ها به شدت اهمیت می یابد اگر از جانب "بالا" حکمی اخذ نگردد، منفعلانه ، قافله ای را معطل تردید و انفعالش خواهد کرد... همان اندازه که خودش سطحی و ظاهری است، رهبری را نیز سطحی و ظاهری میبیند و میشناسد. همه سوالات را به یک جواب از سر باز میکند و آن این است که : "آقا فرمودن..." و این نه تنها پروسه رشد خودش را متوقف میکند بلکه برای رهبری نیز هزینه میتراشد. چرا؟ بسیاری از اوقات وجه استدلالی فرمایشات رهبری را نمیداند و در مواقعی که دستانش از استدلال خالی است به یک گزاره از رهبری استناد میکند و چون بر دلایلی که رهبری را به این نتیجه رسانده مسلط نیست، گزاره های رهبری برای مخاطبینش میشوند نماد حرف های بی دلیل! وابستگی و التزام به حکم رهبری عین صواب است اما این، اگر وجه نقلانی و اخباری و سطحی داشته باشد نتیجه اش این میشود که یک "آقا فرمودن..." مشکوک و با واسطه که هیچ معلوم هم نیست از رهبری باشد یا نباشد ، باعث میشود طرف دست و پایش شل بشود و به بدیهیات و واضحاتی که پیش چشمش است به حرمت آن حرف با واسطه و مشکوک ، تیپا بزند. با هندسه ذهنی و نظام تحلیلی رهبری آشنا نیست ، فلذا آن جا که آقا به صراحت سخنی نگفته باشد، به جای آن که خودش به استفاده از مبانی و اصولی که میان او و امامش مشترک است تحلیلگری کند و نتیجه بگیرد متوسل به خطوط و واسطه های ارتباطی با رهبری میشود. در سایه همین شیوه تربیتی است که برخی منتصبین رهبری گاهی هم عرض رهبری برای خود وجاهت قایل میشوند. ناگهان به خود می آیی و متوجه میشوی که به تعدادِ منصوبینِ رهبری و به تعدادِ منصوبینِ منصوبینِ رهبری و به تعدادِ منصوبینِ منصوبینِ منصوبینِ رهبری در کشور ، آقا تولید شده است و در میان همه ی این "آقا" ها از همه غریب تر خود آقاست! یکهو میبینید فلان مسئل فلان روستا که به ۱۶ واسطه میرسد به آقا ، صرفا به اعتبار اتصال ۱۶ واسطه ایش به رهبری، دقیقا به اندازه شخص ولی فقیه برای خودش، شان و منزلت تراشیده است. تا کنون ، بارها از جانب همین ولایتمداری ِ خطرناک و عجیب و این اعتبار تراشی های سلسله مراتبی و نصَبی، ضربه خورده ایم و هزینه داده ایم ، و این نقیصه تا آن جا گسترش و عمق پیدا کرده که نماینده مجلسی که تحلیل قطعیش این است که برجام صد در صد لطمه به امنیت و استقلال و عزت کشور و انقلاب خواهد زد و مانند روز برایش روشن است که خطوط قرمز رهبری در مذاکرات و برجام شخم زده شده با این وجود چون مسئول فلان بخش از فلان معاونت بیت ، با رئیس مجلس شب گذشته دو استکان چای خورده،جناب نماینده حدس میزند "شاید"،"ممکن است" ،"احتمالا" رهبری موافق تصویب برجام باشند ، و با استناد به همین شک ِ خطرناک ، در یک حرکت ضربتی و رکورد شکنانه در عرض ۲۰ دقیقه با نادیده انگاشتن تمامی شواهد قطعی و یقینی ، برجام را به تصویب میرساند. واقعیتش همان است که امام (ره) فرمودند : پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد. که اگر پشتیبان نسخه ی اصلی و اورجینال ولایت فقیه نباشیم ، خدا میداند مملکت با چند "برجام" دیگر باید تاوانِ این ولایتمداریِ خطرناک را پس بدهد... الله اعلم
دیدگاهها
چقدر قشنگ صحبت کرده بود.
واقعا استفاده کردم.
و ممنون از شما.