«جستجوگر»؛ سرآغاز فصلی نوین در پوشش رسانه‌ای

قتل بیژن به ‌دست اراذل بریستول/ مستند جوان ایرانی معلول

پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- فاطمه زارعی- پخش مستند «جستجوگر» از شبکه افق سیما یادآور سخنان رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال جاری در حرم رضوی است که ایشان به قتل جوانی ایرانی در کشوری اروپایی اشاره فرمودند؛ بیژن ابراهیمی، جوان ایرانی معلولی بود که در سال 2001 به انگلیس مهاجرت کرد؛ زندگی او در شهر بریستول آغاز شد، همان شهری که مردمش به نژادپرستی معروفند.

آزار و اذیت همسایگان نسبت به او سبب شد بارها به پلیس شکایت کند ولی پلیس که ایستگاه محلی آن فقط 100 متر با محل زندگی بیژن فاصله داشت به شکایات او رسیدگی نکرد و ادعاهای او را غلوآمیز دانست و خواستار مدارک و شواهد بیشتری درباره آزار رساندن همسایگان نژادپرست انگلیسی وی شد و سرانجام در 11 جولای 2013 (20 تیرماه 92)، بیژن به ‌دست عده‌ای از اراذل و اوباش بریستول به ‌طرز فجیعی به قتل رسیده و جسدش با ریختن بنزین روی آن به آتش کشیده می‌شود. 

این تنها گوشه‌ای از جنایت آن هم به بهانه تفاوت نژادی در کشوری است که هم پیمان با آمریکا، حملات گسترده‌ای علیه دیگر کشورها و آن هم به بهانه آزادی و دموکراسی داشته، کشوری که خود، از اجرای دموکراسی واقعی در داخل و احترام به اندیشه و آزادی، حقوق بشر دیگران عاجز است. اقدام ارزنده شبکه افق سیما در ساخت و نمایش مستند "جستجوگر" بیان‌گر حقیقتی دیگر در دهکده جهانی است؛ اینکه هیچ حادثه‌ای در گوشه و کنار جهان از نگاه تیزبین رسانه پنهان نمی‌ماند، رسانه‌ای که آزادانه و فارغ از هرگونه تعصب قومی و ملیتی، مهجوریت و مظلومیت یک انسان را به تصویر می‌کشد که چگونه توسط مدعیان آزادی و دموکراسی، کشته می‌شود و حتی مانند قرون وسطی، جنازه‌اش را به آتش می‌کشند.

تولید و پخش این دست مستندها و حتی برنامه‌های ترکیبی، مصاحبه و خبر با موضوعات مشابه، در عین اینکه می‌تواند سبب آگاهی جامعه ایرانی شود، نوعی تقابل اندیشه‌ای با امپراطوری خودساخته غرب در فضای رسانه هم خواهد بود؛ سیاست استکبار، پنهان‌کاری و دروغ‌پردازی در مورد واقعیت‌های موجود در اقصی نقاط جهان است ولی رسانه‌ ایرانی با تکیه بر آموزه‌های اسلامی و تاکیدات دینی در مورد خبررسانی، حقیقت را دستمایه و محور اصلی کار خود قرار داده‌ و هر آنچه اتفاق می‌افتد را به تصویر می‌کشد.

«جستجوگر» سیمای ظاهراً ساده اما در باطن پیچیده‌ و تکامل‌گرای این اندیشه رسانه‌ای است؛ تفکری مبتنی بر حقیقت‌جویی و حقیقت‌خواهی که در قالب شبکه‌های تلویزیونی، یکی از ابزارهای مقابله با هجمه اعتقادی و فرهنگی غرب به شمار می‌رود.

نکته حائز اهمیت در این بین، دو سویه بودن رسانه‌های امروزین حتی شبکه‌های سنتی تلویزیونی است؛ به دیگر بیان، تعامل از نوع انسانی مهمترین پایه و اساس هر رسانه صوتی و تصویری در عصر حاضر به شمار می‌رود و شبکه افق هم از این قاعده مستثنی نیست. نظرسنجی‌های سازمان‌یافته در گستره‌های جغرافیایی مختلف، این امکان را برای مدیران شبکه فراهم می‌آورد که با پیش‌فرض قرار دادن سلایق مخاطبان، تولید آثار تلویزیونی را به سمتی ببرند که علاوه بر جذب حداکثری، نیازهای جامعه هدف را هم پاسخی در خور دهند.

شبکه افق سیما می‌تواند در ادامه مسیری که در پیش گرفته، تولید آثاری از سنخ جستجوگر را به رأی و نظر مخاطبان و نیز کارشناسان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بگذارد؛ حاصل چنین تصمیمی، برانگیختگی تعاملات میان مخاطب و رسانه و نتیجه‌بخش بودن برنامه‌سازی‌هاست چه اینکه مخاطبان در صورتی که برنامه‌های مطابق با نیازها و سلایق خود را از شبکه‌های داخلی مشاهده کنند، اعتماد و تاثیرپذیری کمتری نسبت به رسانه‌های بیگانه خواهند داشت.

امید می رود این حرکت حرفه ای شبکه افق سیما ادامه یابد و به الگویی برای سایر شبکه های تلویزیون تبدیل شود.