مستند «ما اقتصاددانیم»
کارگردان مستند «ما اقتصاد دانیم» : همه چیزمان ضد اقتصاد مقاومتی است، از دانشگاه تا دولت!
*** فایل با کیفیت این مستند را میتوانید از اینجا دانلود کنید ***
"ما اقتصاد دانیم" عنوان مستندی است که به ریشه یابی موانع نظریه پردازی در باب اقتصاد مقاومتی در دانشگاههای اقتصاد ایران می پردازد.
"محمد حسین بزرگی راد" فارغ التحصیل لیسانس اقتصاد از دانشگاه علامه و فوق لیسانس اقتصاد از دانشگاه مفید است. او معتقد است اقتصاد مقاومتی مورد تاکید رهبر معظم انقلاب آنچنان اهمیت دارد که هر قدر روی آن سرمایه گذاری شود باز کم است. بخشی از مستند "ما اقتصاد داریم" به فضایی می پردازد که دو دهه است همه دانشکدههای اقتصاد غرب را فراگرفته و دانشجوی اقتصاد و اساتید دانشگاه ما اصلا از آن خبر ندارند. این مستند جایزه فانوس پنجمین جشنواره فیلم عمار را نیز به خود اختصاص داده است. حاصل گفت و گو با این مستند ساز و پژوهشگر اقتصاد از نظرتان می گذرد.
در دانشگاههای داخل کپی ناقصی از نظام رایج علم اقتصاد تدریس میشود
بزرگی راد: بحث اقتصاد در دانشگاههای ما به لحاظ طیف متفاوت اساتید و نگاههای مختلف و متضاد خیلی خاص است. همین ویژگیها باعث شد که من ادامه تحصیلم را در همین رشته بدهم و فضای دانشگاه و اساتید باعث شد ما به یک موضوعاتی فراتر از فضایی که مرسوم بحثهای اقتصادی و درسی است فکر کنیم آن هم شاید علت اصلیاش حضور دکتر درخشان در دانشگاه علامه بود البته ایشان برای مقاطع لیسانس اصلاً درس نداشتند منتهی برای مقاطع ارشد که ما پیگیری میکردیم تا یک سال با اصراری که دوستان کردند یک سال بعد درس ارائه دادند. در واقع فضایی که ما داریم در دانشگاه اقتصاد تنفس می کنیم برگرفته از کپی خیلی ناقصی از نظام رایج علم اقتصاد است
من با یک کتابی آشنا شدم سال 89 اولین برای بار چاپ شده با عنوان بحران در علم اقتصاد ترجمه آقای فرهادیپور که در واقع یک کتاب نیست بلکه یک گزارشی از یک اقتصاددان فرانسوی است که وقایع سال 2000 در دانشکدههای اقتصاد فرانسه را گزارش میدهد به علاوه مقدار قابل توجهی مقاله معتبر.
ما در دانشگاه چیزی درباره بحران ریشه دار اقتصاد نشنیده بودیم
این کتاب سال 2000 و 2001 به عنوان اقتصاد "پست اتستیک" (پسا متعارف) در فرانسه منتشر میشود بعد ترجمه انگلیسی شد و بالاخره درسال 89 از طرف مجمع پژوهشهای مجلس از طرف دکتر خاندوزی و دوستانشان تصمیم گرفته میشود که به فارسی ترجمه شود.
تا آن زمان ما هیچ چیزی در مورد اینکه یک بحران ریشه دار و خیلی عجیب و غریبی در آموزش علم اقتصاد دنیا مطرح است نشنیده بودیم. در مورد بحران مالی صحبت شده بود حتی تا آن سالها کتاب در این باره زیاد بود اما به ریشه ها اشاره نشده بود و اساتید اقتصاد ما هم از این مسئله بی اطلاع بودند.
منتها این کتاب خیلی خاص بود و آقای فرهادی پور مترجم این کتاب هم درگیر این فضا میشود و میگوید من ترجمه میکنم ولی متأسفانه منتشر نمیشود و فقط حالت پی دی اف آن موجود است.
آخرین کتابی که ایشان ترجمه و چاپ کرد "سرمایه در قرن 21" است که اردیبهشت امسال رونمایی شد که دومین ترجمه ایشان بود.
ایشان واقعاً مترجم قابل و از منتقدان اقتصاد لیبرالی هستند بدون اینکه گرایش سیاسی خاصی داشته باشند. این کتاب ترجمه شده و متأسفانه منتشر نشده بود و ما این کتاب را پیدا کردیم که بخوانیم و ببینیم موضوع بحران اقتصاد جهان که در دانشگاه درباره آن چیزی به ما نگفتند چیست. کتاب را که بخوانید به فضایی که ما در مستند "ما اقتصاد دانیم" به آن اشاره کردیم آشنا می شوید. این فضا دو دهه است همه دانشکدههای اقتصاد غرب را فراگرفته و دانشجوی اقتصاد و اساتید دانشگاه ما اصلا از آن خبر ندارند. شاید این مسئله در دانشگاه کشوری مثل دانشگاه فرانسه یک مقدار جدیتر است چون نسبت به مباحث یک مقدار به روزتر و کارآمدتر هستند ولی ما متأسفانه 20 یا 30 سال عقبتر هستیم.
برای مثال شما طیفی از اساتید دغدغه مند حزب اللهی را که کنار بگذارید در دانشگاه های اقتصاد با اساتید روشنفکری مواجه می شویدکه واقعاً از زیر پوست اقتصاد جهان بی خبرند و البته تاسف بار تر این است که اساتید ما به همین علم اقتصاد مورد انتقاد در جهان هم تسلط مناسبی ندارند.
ما کتاب را خواندیم و دیدیم خیلی سوژه خوبی است. یک تیمی تشکیل دادیم از رفقا تا کلیدواژهها را در بیاورند و چون به زبان فرانسه بود یک کمی کار را سختتر میکرد حقیقتاً بعد از دو ماه به حجم بالایی از اطلاعات دست پیدا کردیم
ضعف دانشگاههای اقتصاد مارا مصمم به ساخت مستند کرد
حقیقتاً چیز زیادی از آنچه در سال 2000 اتفاق افتاده بود دستگیرمان نشد. سخنرانیهای نویسنده به علاوه چندتا از اعضاء مطرح این جنبش که حرفهایی زده بودند و و بعد هم خاموش شده بود البته الآن هنوز فعالند و یک مجلهای دارند و خیلی فعالند و فعال مجازی هم هستند ولی خیلی نتوانستند این را توسعه بدهند. یک بیانیهای دانشجویان دارند که شاید شاهرگ این کتاب هم این باشد که میگویند ما چهار دلیل داریم که این علم اقصاد به درد نمیخورد. این علم با واقعیت رابطهای ندارد تکثرگرا نیست ریاضیات در آن نفوذ کرده و از این صحبتها ما دیدیم آن چیزهایی که میگویند خیلی در دانشکدههای ما اتفاق افتاده و تصمیم گرفتیم که روی این بیانیه کار کنیم و بیانیه را گذاشتیم وسط و همچنین دوباره مشاوره گرفتیم و به تهیه کننده گفتیم که بیاییم روی یکی از این بندها کار کنیم و یکی از این بندها بحث سوری سازی و بحث گرایش به ریاضیات است که شاید مهمترین بندش هم همین باشد چون بعداً هم خودشان خیلی روی این بند مانور دادند.
تصمیم بر این شد که بحث سوری سازی را پیگیری کنیم در بحث آموزش علم اقتصاد که متاسفانه در ایران خیلی کم کار شده یعنی اینکه آموزش در علم اقتصاد چه روندی داشته و به کجا رسیده خیلی محدود کار شده مثلاً ما در مورد بانکداری شاید خیلی مهم باشد حداقل سه چهار بار در سال همایش بزرگی داریم اما در مورد آموزش علم اقتصاد تا به حال 4 همایش برگزار شده آن هم زحمتهای دکتر درخشان بوده از سال 70 که نشریه اش و مقالاتش در آمده و مطالب بسیار خوبی و انتقادات بسیار جدی بیان شده و جالب این است که افرادی که آن مطالب انتقادی را به علم اقتصاد در ایران مطرح می کنند باز هم محدودند. مثلاً دکتر ربنایی، دکتر پیغامی، دکتر درخشان، دکتر متوسلی، دکتر کریمی که مازندران است و دکتر مؤمن و دو سه نفر دیگر که در مباحث آموزش کار کردند ما تصمیم گرفتیم که این لیستها را در بیاوریم و آنهایی که به آنها دسترسی داریم برویم پیش آنها و ببینیم که این فرمالیسم چیست؟ و کنار آن هم ببینیم در مورد این معضل ادبیات جهانی اقتصاد چه چیزهایی تولید شده که جالب این بود که در جهان هم درباره این کلید واژه خیلی کم بحث شده مثلاً انتقاد شده یک استاد در فلان جا ولی اصلاً کار نشده با اینکه مبحث خیلی بنیادی است حالا شاید اگر جایی بگوییم بدبینانه باشد اما حقیقت همین است.
تعداد اساتید مومن به بحران علم اقتصاد در دانشگاهها خیلی محدود است
دوستان میگفتند که چرا ما تعداد کمی از این آدمها را آوردیم و مصاحبه کردیم ولی واقعاً تعداد افراد مومن به این مسئله در دانشگاههای اقتصاد ما خیلی محدود است.
مثلا دکتر جمشید پژویان اصلاً به این مسئله ورود پیدا نکرده اند و اگر هم راضی به مصاحبه می شدند میگفتند به درد نمیخورد. ایشان اصلاً شاگرد فریدمن بوده و خودشان در یک فضای دیگری هستند. جالب اینجاست که من خودم شاگرد ایشان هم بوده ام.
این مستند با بحث اقتصاد مقاومتی ارتباط وثیقی پیدا میکند
آن چیزی که ما در مستند نشان دادیم و هنوز هم دغدغه ما هست دقیقاً یک نسبتی دارد با بحثهای جمهوری اسلامی و اقتصاد انقلاب اسلامی و به تعبیری اقتصاد مقاومتی اما خوب یک چند لایه زیرینتر است و آنها بحثهای سلبی اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی یک چیزی را اثبات میکند و یک چیزی را نفی میکند و آنچه که ما نشان دادیم در واقع یکی از وجهوح نفی در آموزش علم اقتصاد در چارچوب اقتصاد مقاومتی بود.
ما ترجیح دادیم برویم سراغ بحث آموزش علم اقتصاد و این موضوع که بگوییم که ما تقریباً 40 سال پس از اینکه این علم را وارد دانشکدهها کردیم چه خروجی برای جمهوری اسلامی گرفتیم اصلاً جمهوری اسلامی به کنار چه خروجی برای مملکتمان گرفتیم؟ یعنی در بحث راهکار اصلاً وارد نشدیم چون نه من در جایگاهی بودم که بتوانم وارد شوم و به نظر من هنوز یک مقدار باید برای راهکار فکر شود اما خود راهکار یکیاش این است که شما ابتدا وضعیت موجود را بگویید چیست و چه اتفاقهایی افتاده و الآن چگونه آموزش داده میشود ما هی نیاییم بگوییم که مثلاً چرا دانشکدههای اقتصاد نسبت به اقتصاد مقاومتی حرکتی نمیکنند. خوب یکی از دلایلش همین است که ما سه چهار سال است یک مفومی به این شیوایی مثل اقتصاد مقاومتی را رهبری مدام تاکید کرده اما دانشگاه ما تکانی نخورده است.
چه کسی پشتیبانی کرده. بدنه نخبگان و دانشجویان ما چرا وارد نمیشود چون داریم چیزهای دیگری به آنها آموزش میدهیم که دقیقا مخالف این فضا میباشد.
اساتید میگویند الان نباید بحث درونزایی مطرح شود
متون علم اقتصاد خرد و کلان که ما در این مستند به آن اشاره کردیم دقیقاً با سیاستهای اقتصاد مقاومتی در تضاد است. اقتصاد مقاومتی یک پدیده ایدئولوژیک و کاملاً عقلی است و ناظر بر بحث درون زایی است اما ما در آموزش علم اقتصاد در دانشکدههایمان به شدت درونزایی را محدود و رد میکنیم. اساتید می گویند ما الآن نباید بحثش را بکنیم الآن باید بحث تجارت با تمام کشورها انجام شود باید اهرمهای بازار آزاد استفاده شود بحث درونزایی برای کشورهایی که میخواهند دور خودشان دیوار بکشند است و از این قلم حرفها و این مباحث هنوز به طور جدی و پردامنه سر کلاسها به دانشجویان گفته میشود.
این اساتید حتی در یک جاهایی اگر بدانند حرف درستی مطرح می شود چون چیز دیگری خوانده اند و یک چیز دیگری در دانشگاه آموزش میدهند زیربار نمی روند. وقتی دانشجو از دانشگاه فارغ التحصیل میشود نباید توقع داشته باشیم که بیاید و از اقتصاد مقاومتی دفاع کند ما داریم چیزی دیگری را آموزش میدهیم و نباید منتظر باشیم از این که جویی که کاشتیم گندم سبز شود. این حقیقت تلخ اولین اتفاقی بود که ما در این مستند به آن اشاره کردیم.
ما آمدیم بحث فرمالیسم را مطرح کردیم و بعد رفتیم دیدیم این که این فرمالیسم در غرب چه معنایی دارد چه کسانی در مورد آن حرف زدند همانطور که در مستند دیدیم که مثلاً حتی بر خوردیم به کلاس درسی در یکی از دانشگاههای اروپایی که دانشجویانش در اعتراض به استاد اقتصاد خارج میشوند و مرحله دوم هم رفتیم سراغ تبیین مفاهیم توسط اساتید داخلی.
خواستیم بخشی از کم کاری رسانهای را جبران کنیم
پیشتر از این با تدوین و دوربین فیلمبرداری به خاطر پاره ای از کارها آشنا بودم یک دلیلش این است که رسانه اصلاً وارد نشده و نیامده نشان بدهد که آنجا چیست و نشان نداده که اساتید به چه چیزهایی فکر میکنند. چه پژوهشهایی میکنند. آنها برای خودشان خوشحالند اگر کسی هم حرف بزند میگویند که تو بیسوادی یعنی واقعاً خیلیها اینجوری هستند و خیلیها توهم دانش دارند دانشی که اصلاً هیچ ربطی هم به مردم پیدا نمی کند. ما در این زمینه بسیار میزگرد و مناظره و نشست و کارگاه برگزار کرده بودیم و جزوه و نشریه هم پخش میکردیم منتهی مستند یک چیزی دیگری است و تاثیر بهتری می تواند داشته باشد چون میتواند به تمام ایران منتقل شود و حرف زده شود زمانیکه حرف مطرح می شود هرچند ناقص این بحثها بین دانشجویان در می گیرد.
میخواستیم رسانه را وارد فضای دانشگاه کنیم
در اصل همین بود ما میخواستیم رسانه را وارد جریان دانشکده کنیم و این قبحش بریزید که مثلاً ما همه منزهیم و داریم خیلی کارهای درستی انجام بدهیم، نه شما چی دارید آموزش میدهیم یک کمی ریز شویم اساتید زیر سئوال بروند و پایان نامهها و مراحل بعدی زیر سئوال بروند و فضای کلی علم اقتصاد در دانشگاه یک تکانی به خودش بدهد.
از کسی سفارش نگرفته بودیم
من تهیه کننه شخصی داشتم یعنی بندهخدایی هزینه کرد و قصد فروشش را هم نداشتیم حالا داریم رایزنیهایی میکنیم شاید یک جایی هزینههایش را پرداخت کند ما سعی کردیم چون یک گروه بودیم و از ابتدا با هم کار میکردیم یک جوری کار را پوشش بدهیم و برای مثال تصویربرداری را سعی کردیم یکی از دوستان را بیاوریم تا هزینهکمتری تحمیل شود.
برای پخش ما با شبکه افق صحبت کردیم و البته با شبکه یک و برنامه پایش هم صحبت کردیم که متأسفانه جواب ندادند تلویزیون خیلی استقبال نکرد. البته دو بار حدود 5 دقیقه و 10 دقیقه از تلویزیون پخش شد. بخشهایی را یکبار شبکه سه و یک بار شبکه چهار یک برنامهای پخش کرد. البته یک بار هم برنامه سینما چهار مفصلتر پخش کرد. با افق هم صحبت کردیم و گفتند خیلی تخصصی است و نمیتوانیم پخشش کنیم. خوب این مستند به هر حال برنده تنها فانوس اقتصاد مقاومتی جشنواره عمار بود. یعنی سه فیلم کاندید شدند که آن دوتا لوح گرفتند و فقط این فیلم جایزه اصلی را گرفت.
در بعضی دانشگاهها سر این مستند جنجال میشد
ما از همان ابتدا نیت ما همین بود که مستند برود و در دانشگاهها دیده شود. تقریباً حدود 30 دانشگاه متقاضی پخش مستند بودند. تمام هماهنگیها و پوسترش انجام شده بود. ولی برخورد اساتید خیلی جالب بود چون من بعضی از اینها را رفتم تا توانستم با دانشگاه ارتباط بگیرم و دیدم دانشجویان اکثراً خیلی ناراحت میشدند وقتی مستند را میدیدند و به شدت گارد می گرفتند. حتی در خیلی از جاها دعوا میشد مثلاً میگفتند شما چرا در این عرصه وارد شدید وقتی شما از این اقتصاد چیزی نمیدانید برای چی رفتید فیلم ساختید.
به اساتید هم بر میخورد و احساس می کردند ما همه علم آنها را زیر سوال بده ایم. معنایش این است که شما اصلاً به درد این جامعه نخوردی و کلیت آن شخص میرود زیر سئوال. بعضی از اساتید که یک مقدار ملایمتر بودند به مواردش ایراد میگرفتند مثلاً شما چرا ریاضی را زدید. ریاضی که خیلی خوب است. ما توضیح میدادیم که قصد ما زدن ریاضی نبود. گفتیم ریاضی نبابد در اقتصاد هدف باشد یا بعضی از دوستان اشکال به اساتیدی که در فیلم حضور داشتند می گرفتند که چرا اساتید نهادگرا هستند میگفتیم خوب دو سه تا اساتید نهادگرا هستند.
ما در اقتصاد نهلههای مختلفی داریم مثلاً اقتصاد بازار آزاد. برخی از دوستان مارکسیستی هستند یک سری از دوستان اقتصاد اسلامی هستند مثل دکتر پیغامی که البته در همه شاخهها هست ولی بیشتر با این چهره میشناسند چون تخصص و دکترایش هم بانکداری اسلامی است.
بحث نهادگرایی این است که قبل از اینکه ما همه چیز را واگذار کنیم به بازار بیاییم نهادهای سیاسیمان را تکمیل کنیم و یواش یواش بازار را وارد این نهادها کنیم. شاید بشود گفت بیشترین کسی که در این زمینه حرف میزند و برای خودش یک کرسی دارد دکتر فرشاد مؤمنی علامه است و دیگر قدیمیشان دکتر متوسلی دانشگاه تهران است. ایشان نگاه سیاسیاش شاید اما نگاه اقتصادیاش لیبرالی نیست.
در واقع استادی که در بحث فرمالیسم کار نکرده من نمیتوانم در مستند از او استفاده کنم چون حرفی برای گفتن ندارد و نهایتش این است که کل مطلب را نفی می کند.
اولین نمایش فیلم 16 دیماه در سینما فلسطین سالن یک انجام شد به علت اینکه سالن یک بود استقبال زیادی شد. برخوردهایی که ما در جشنواره داشتیم خیلی کمتر از دانشگاهها بود چون ما یک اکران در عمار بیشتر نداشتیم یک اکران داشتیم که استقبال خوبی شد و بعد هم این که هیئت داوران هم لطف داشتند به این کار و فانوس را به این کار دادند پنج تا کار رفته بود برای داوری که در مرحله آخر که سه فیلم برگزیده شد. اتفاقات این مستند خیلی با فضای جشنواره عمار جور بود. عمار یک وجه انتقادی نسبت به جریان مرسوم سینمایی دارد.
دانشجویان میگفتند شما حرف دل ما را میزنید
انگیزه اصلی برای ساخت مستند ما اقتصاد دانیم این بود که حرف دانشجویان را بزنیم. در عمار هم حرف مردم گفته میشود و ما سعی کردیم هر جا که اکران میکنیم دانشجویان حضور داشته باشند. و خیلیها می گفتند شما حرف دل ما را میزنید خسته شدیم از این وضعی که تا میخواهیم از پایان نامه دفاع کنیم میگویند باید فلان رویکرد را داشته باشید. به یک نوعی مستند ما اقتصاددانیم اقتصاد عمار بود یعنی یک جورایی حرف در حوزه اقتصاد عمار را زده بود البته شاید از نظر قالب نسبت به کارهای دیگری که بود ضعیفتر بود.
یک کار دیگری هم دست گرفتیم که درباره زیر لایههای اقتصاد مقاومتی است و بحث درونزایی اقتصاد است به علاوه یک انیمیشن ده دقیقهای که میآید یک مقایسهای میکند میان کشورهای پیشرفته ای که یکی از اصلیترین سیاستهایشان توجه به اقتصاد خودشان و توجه به درونزایی بود در صورتی که الآن آن توصیهها را به کشورهای دیگر نمیکنند میگویند نه شما این کارها را نکنید شما درهای کشورتان را باز کنید و بگذارید رفت و آمد شود و سرمایهگذار برود و بیاید حالا مبنای کار هم یک اقتصاددان کرهای است که او توصیههایی میکند که خودشان به آن عمل نکردند. یک جملههایی معروفی دارد که میگوید «آن کاری را بکن که من میگویم نه آن کاری که من انجام دادهام» یعنی آنها از یک نردبانی رفتند بالا ولی این نردبان را حالا برای کشورهای در حال توسعه دارند میاندازند و یکی از این سیاستها بحث درونزایی است البته کارهای دیگری هم هست که حالا جایش نیست اما خیلی مهم است چرا که رهبر انقلاب هم خیلی راجع به این مسئله درونزایی تأکید میکنند. ما دو نگاه داریم یک نگاه به بیرون است و یک نگاه به درون. الآن هم خیلی باب شده که اگر تحریمها برداشته شود چنین و چنان می شود.
رویکرد اقتصادی دولت یازدهم نگاه برونزا است
متأسفانه رویکرد اقتصادی دولت یازدهم کاملاً برون زا است و اعتقاد هم خیلی کم دارند با این که این همه هم از طرف مقام معظم رهبری گفته میشود ولی اصلاً هیچ ادبیات سازی برای آن نداریم در صورتی که میتوانیم کتابها را بیاوریم و در مورد آن بحث کنیم همین یک کتاب پروفسور چانگ تاریخ به تاریخ میآورد میگوید انگلستان قرن 17 فلان کار را کرده است برای مثلاً کارخانههای ریسندگیاش چنان محدودیتهایی را برای واردات و صادرات گذاشته که اصلاً مخ آدم سوت میکشد.
دفتر مرکزی: تهران،
09128513265
نوشتن دیدگاه