پالس معنادار ارگان حزب کارگزاران (هفته نامه صدا) به آمریکایی ها:
آمریکایی ها موقعیت طلایی به قدرت رسیدن میانه رو ها در ایران را نتوانسته اند بفهمند. دولت روحانی باید بار برگ های دیگر بازی کند تا بازیگر اصلی را به هوش بیاورد.
اواخر سال گذشته اظهارات قابل تاملی از گری سیمور، مدیر مرکز بلفر در دانشگاه هاروارد و مشاور سابق باراک اوباما منتشر شد که شبیه این گونه اظهارات قبلا از سوی برخی مسوولان کشورمان دیده شده و براحتی نمی توان آن را تکذیب کرد.
گری سیمور درباره مذاکرات هستهای جاری گفته است : " برخی از ایرانیهایی که من با آن ها صحبت کردهام و مدعی هستند از جانب حکومت ایران سخن میگویند، بیسر و صدا به من گفتند آمریکا باید در حوزه مسائل هستهای نرمش داشته باشد تا این که حسن روحانی، رئیسجمهور ایران تقویت شود و به پیروزی در عرصه سیاست خارجی دست پیدا کند تا بتواند تندروها را در انتخابات بزرگ پیش روی ایران یعنی انتخابات مجلس شکست دهد"
متاسفانه داستان در دور قبلی مذاکرات هسته ای در دولت خاتمی نیز همینگونه بود.
در آن دوران نیز آقای ظریف که از اعضای اصلی تیم مذاکره کننده بود در لابی های غیر رسمی به البرادعی می گوید : بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری [ایران] از شکست مذاکرات ما سود میبرند. آن ها موفقیتی در این گفتوگوها نمیبینند و از طرفی آن ها آدمهای پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپاییها و مذاکرهکنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آن ها نبود، این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود، اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه .
در آن شرایط کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نهم قرار داشت و جریان اصلاحات به توافقی نیاز داشت که بتواند با مانور روی آن در انتخابات به پیروزی دست یابد. ولی طرف مقابل وقتی متوجه شد که برای طرف ایرانی موضوع هسته ای در حد یک معامله بر سر پیروزی جریان سیاسی رییس جمهور وقت بر رقبای خود -و نه منافع ملی- پایین آمده است تصمیم گرفت تا آن جایی که می تواند از آن ها امتیاز بگیرد و گرفت!
جریان مذاکره کننده در دولت اصلاحات که با دست پاچگی به دنبال یک توافق بود و با خوشبینی نسبت به طرف غربی به آن ها اعتماد کرد و تعلیق را پذیرفت با تظاهر خرسندی از توافق حاصل سعی داشت این گونه وانمود نماید که به پیروزی بزرگی دست پیدا کرده است .
حالا بعد از گذشت چند سال از تجربه تلخ مذاکرات سال 82 و نتایج ننگین آن بر اقتصاد و پیشرفت هسته ای باز هم شاهد آن هستیم که دولت روحانی و تیم مذاکره کننده اش همان رویه قبل را دنبال می کند .
ظریف روز شنبه 27 اردیبهشت، در پیامی در توییتر خود نوشت: «دستیابی به توافق جامع هسته ای غیرممکن نیست، نياز است که توهمات کنار گذاشته شود، نبايد مانند سال 2005 فرصت از دست برود .
با کمی تمرکز روی متنی که وزیر امور خارجه کشورمان نوشته است خواهیم فهمید که این پیام از نوع صحبت های سال82 است و مخاطب خاص آن مذاکره کنندگان طرف غربی است.
دکتر ظریف می گوید که نگذارید اتفاقات سال 2005 تکرار شود .
اما اتفاق سال 2005 که آقای ظریف از آن هراس دارد و به طرف غربی درباره پیش بینی وقوع آن هشدار می دهد چه بوده است؟
بعد از روی کار آمدن دولت نهم، دکتر احمدی نژاد قواعد زمین بازی غربی ها را به هم ریخت و اقدامات زیر جزو ناخوشایند ترین اقدامات دکتر احمدی نژاد در بحث مذاکرات هسته ای برای طرف غربی بود:
1- توقف مذاکرات و از سر گیری فعالیت های هسته ای با تمام قوا
2- کنار گذاشته شدن تیم مذاکره کننده هسته ای دولت خاتمی و از جمله آقای دکتر روحانی
3- و مهمترین اتفاقی که می توان به آن اشاره کرد خارج شدن طیف اصلاح طلبان از عرصه مدیریت اجرایی کشور می باشد .
امروز نیز در آستانه انتخابات مجلس دهم قرار داریم و از ابتدای مذاکرات هسته ای در دولت روحانی موضوع انتخابات مجلس در رسانه های وابسته به این جریان به موازات مذاکرات هسته ای مطرح می شود.طرف غربی هم می داند که این جریان سیاسی برای پیروزی در انتخابات به یک توافق نیازمند است .
حال با توجه به مطالبی که ظریف و سیمور عنوان کرده اند انگاره ی مذاکره برسر منافع حزبی قوت بیشتری پیدا می کند . و با توجه به زیاده خواهی طرف مذاکره کننده و پیچیدگی های مذاکره ، آیا این پیام که درون مایه جناح گرایی دارد به نفع منافع ملی است یا منافع حزبی و چرا دکتر ظریف که از طرف ملت ایران سر میز مذاکره حاضر می شود باید چنین پیامی را به طرف غربی برساند ...
پالس معنادار ارگان حزب کارگزاران (هفته نامه صدا) به آمریکایی ها:
آمریکایی ها موقعیت طلایی به قدرت رسیدن میانه رو ها در ایران را نتوانسته اند بفهمند. دولت روحانی باید بار برگ های دیگر بازی کند تا بازیگر اصلی را به هوش بیاورد.
اواخر سال گذشته اظهارات قابل تاملی از گری سیمور، مدیر مرکز بلفر در دانشگاه هاروارد و مشاور سابق باراک اوباما منتشر شد که شبیه این گونه اظهارات قبلا از سوی برخی مسوولان کشورمان دیده شده و براحتی نمی توان آن را تکذیب کرد. گری سیمور درباره مذاکرات هستهای جاری گفته است : " برخی از ایرانیهایی که من با آن ها صحبت کردهام و مدعی هستند از جانب حکومت ایران سخن میگویند، بیسر و صدا به من گفتند آمریکا باید در حوزه مسائل هستهای نرمش داشته باشد تا این که حسن روحانی، رئیسجمهور ایران تقویت شود و به پیروزی در عرصه سیاست خارجی دست پیدا کند تا بتواند تندروها را در انتخابات بزرگ پیش روی ایران یعنی انتخابات مجلس شکست دهد"
متاسفانه داستان در دور قبلی مذاکرات هسته ای در دولت خاتمی نیز همینگونه بود.
در آن دوران نیز آقای ظریف که از اعضای اصلی تیم مذاکره کننده بود در لابی های غیر رسمی به البرادعی می گوید : بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری [ایران] از شکست مذاکرات ما سود میبرند. آن ها موفقیتی در این گفتوگوها نمیبینند و از طرفی آن ها آدمهای پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپاییها و مذاکرهکنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آن ها نبود، این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود، اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه . در آن شرایط کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نهم قرار داشت و جریان اصلاحات به توافقی نیاز داشت که بتواند با مانور روی آن در انتخابات به پیروزی دست یابد. ولی طرف مقابل وقتی متوجه شد که برای طرف ایرانی موضوع هسته ای در حد یک معامله بر سر پیروزی جریان سیاسی رییس جمهور وقت بر رقبای خود -و نه منافع ملی- پایین آمده است تصمیم گرفت تا آن جایی که می تواند از آن ها امتیاز بگیرد و گرفت! جریان مذاکره کننده در دولت اصلاحات که با دست پاچگی به دنبال یک توافق بود و با خوشبینی نسبت به طرف غربی به آن ها اعتماد کرد و تعلیق را پذیرفت با تظاهر خرسندی از توافق حاصل سعی داشت این گونه وانمود نماید که به پیروزی بزرگی دست پیدا کرده است . حالا بعد از گذشت چند سال از تجربه تلخ مذاکرات سال 82 و نتایج ننگین آن بر اقتصاد و پیشرفت هسته ای باز هم شاهد آن هستیم که دولت روحانی و تیم مذاکره کننده اش همان رویه قبل را دنبال می کند . ظریف روز شنبه 27 اردیبهشت، در پیامی در توییتر خود نوشت: «دستیابی به توافق جامع هسته ای غیرممکن نیست، نياز است که توهمات کنار گذاشته شود، نبايد مانند سال 2005 فرصت از دست برود . با کمی تمرکز روی متنی که وزیر امور خارجه کشورمان نوشته است خواهیم فهمید که این پیام از نوع صحبت های سال82 است و مخاطب خاص آن مذاکره کنندگان طرف غربی است. دکتر ظریف می گوید که نگذارید اتفاقات سال 2005 تکرار شود . اما اتفاق سال 2005 که آقای ظریف از آن هراس دارد و به طرف غربی درباره پیش بینی وقوع آن هشدار می دهد چه بوده است؟
بعد از روی کار آمدن دولت نهم، دکتر احمدی نژاد قواعد زمین بازی غربی ها را به هم ریخت و اقدامات زیر جزو ناخوشایند ترین اقدامات دکتر احمدی نژاد در بحث مذاکرات هسته ای برای طرف غربی بود: 1- توقف مذاکرات و از سر گیری فعالیت های هسته ای با تمام قوا 2- کنار گذاشته شدن تیم مذاکره کننده هسته ای دولت خاتمی و از جمله آقای دکتر روحانی 3- و مهمترین اتفاقی که می توان به آن اشاره کرد خارج شدن طیف اصلاح طلبان از عرصه مدیریت اجرایی کشور می باشد .
امروز نیز در آستانه انتخابات مجلس دهم قرار داریم و از ابتدای مذاکرات هسته ای در دولت روحانی موضوع انتخابات مجلس در رسانه های وابسته به این جریان به موازات مذاکرات هسته ای مطرح می شود.طرف غربی هم می داند که این جریان سیاسی برای پیروزی در انتخابات به یک توافق نیازمند است . حال با توجه به مطالبی که ظریف و سیمور عنوان کرده اند انگاره ی مذاکره برسر منافع حزبی قوت بیشتری پیدا می کند . و با توجه به زیاده خواهی طرف مذاکره کننده و پیچیدگی های مذاکره ، آیا این پیام که درون مایه جناح گرایی دارد به نفع منافع ملی است یا منافع حزبی و چرا دکتر ظریف که از طرف ملت ایران سر میز مذاکره حاضر می شود باید چنین پیامی را به طرف غربی برساند ...
نوشتن دیدگاه