مستند «فتنه داعش»
به گزارش خبرگزاری فارس، ظهور گروه تروریستی تکفیری «داعش» طی حدوداً دو سال اخیر در منطقه خاورمیانه و تبدیل شدن آن به مهمترین کانون بحث و مناقشههای سیاسی و نظامی منطقه و جهان، توجه تحلیلگران سیاسی و امنیتی را به این گروه جلب کرده و موجب شده، تحلیلها و موضعگیریهای متعددی در این خصوص ارائه شود.
در این بین برخی از بعد سیاسی سرمنشاء داعش را در کشورهایی مانند عربستان و قطر جستوجو کردند و برخی دیگر نیز آن را زاده توطئه و فتنهای غربی به سرکردگی آمریکا و انگلیس دانستند، بعبارت دیگر داعش را توطئهای صهیونیستی برای تغییر نظام «ژئوسیاسی» خاورمیانه شمردند.
این گروه از تحلیلگران تاکید میکنند، داعش دارای ریشهای نیست که آن را برکند، بهمین دلیل از بین بردن آن تنها با عملیاتی سریع و فراگیر امکانپذیر است، اما ادامه بقای داعش و استمرار جنایات آن و تداوم پیوستن جوانان کشورهای دیگر به آن، موجب میشود، نگاهی عمیقتر به این گروه داشت، چون هرچه میزان شناخت از دشمن بیشتر باشد، راههای مقابله با آن راحتتر خواهد بود.
رشد و نمو داعش در دامان وهابیت
امروزه «داعش» میان گروهها و جریانهایی که داعیه «اسلامگرایی» دارند، افراطیترین آنها شمرده میشود؛ گروهی که پایه و اساس اندیشههایش «تکفیری – سلفی – جهادی» و پدر روحی و معنوی آن «ابومصعب الزرقاوی» است که در دامان «القاعده» نشو و نما یافت، اما بسیار خشنتر و تندروتر از آن بود.
نشو و نمای داعش
تاریخ ظهور داعش به سال 2003 باز میگردد، هنگامیکه «ابو مصعب الزرقاوی»، بنیانگذار گروه تروریستی «جماعت توحید و جهاد» در عراق با «اسامه بن لادن»، رهبر گروه تروریستی «القاعده» بیعت کرد. در آن برهه از زمان شاخه القاعده در عراق تحت رهبری الزرقاوی بود که عناصر خود را از میان اهل سنت عراق و دیگر کشورهای اسلامی منطقه جذب و تامین میکرد.
در سال 2006 الزرقاوی گروههای مسلح تندرو را در یک سازمان بنام «مجلس شورای مجاهدین» گردآورد که رهبری آن برعهده فردی بنام «ابوعمر عبدالله رشید البغدادی» بود، اما این مجلس شورا بیش از 10 ماه دوام نیارود و پس از هلاکت الزرقاوی منحل شد و پس از آن اگرچه برخی از اعضای شورا به همراه گروههایشان تحت لوای «ابو حمزه المهاجر»، رهبر جدید القاعده در عراق قرار گرفتند، اما «ابوعمر البغدادی»، پیوستن به ابوحمزه المهاجر را رد کرد تا «امارت اسلامی در عراق» را تشکیل دهد.
ابوعمر البغدادی در سال 2010 به هلاکت میرسد و با مرگ وی «ابوبکر البغدادی» رهبر جدید گروه و جانشین ابوعمر میشود. تا نوبت به آغاز بحران سوریه در مارس 2011 میرسد. با آغاز بحران سوریه، «امارت اسلامی در عراق» فرصت را برای رشد و گسترش فعالیتهایش در این کشور مناسب میبیند و راهی این کشور میشود.
در سال 2012 «امارت اسلامی در عراق» مبارزه با دیگر گروههای هم مشرب، بویژه «جبهه النصره» را آغاز کرد تا گستره نفوذ خود را در سوریه توسعه دهد و از بیعت با القاعده امتناع کند. پس از این امتناع ابوبکر البغدادی ولادت «امارت اسلامی عراق و شام» که به اختصار «داعش» خوانده میشود، را در سوریه اعلام کرد.
مشترکات داعش و وهابیت
یکی از مهمترین وجوه اشتراک وهابیت و داعش افکار و اندیشههای افراطگرایانه آنهاست، آنچه امروز در عراق و سوریه از تخریب مساجد، بارگاهها و مرقدهای مقدس شیعیان و تشکیل دادگاههای شرع و اجرای احکام اعدام جمعی مشاهده میشود، مشابه همان رخدادهایی است که آلسعود برپایه افکار و اندیشههای وهابی طی سالهای 1904 تا 1925 دست به آن زدند و بارگاهها و مرقدهای اهل بیت(ع) و قبور صحابه و مساجد و خانههای اولیای خدا را تخریب کردند.
تاریخ نقل میکند، جنگهای آلسعود که مورد حمایت شرعی «وهابیت» بود، بیش از 7 هزار کشته برجا گذاشت تا به تاسیس پادشاهی سعودی منتهی شود که مدعی بود، تنها شرعیت را پیاده میکند، همان ادعایی که داعش اکنون از آن دم میزند.
آیا داعش به تنهایی توان نشو و نما داشت
نگاهی گذرا به نحوه شکلگیری و نشو و نمای داعش نشان میدهد، ریشههای فکری و اعتقادی این گروه تکفیری از چه مکتبی نشات میگیرد و چه طرفهای به تبع این افکار و اندیشهها از این گروه حمایت کرده و با دستاویز قرار دادن آن درصدد تحقق چه اهدافی هستند.
در بیان نحوه شکلگیری داعش گفته شد، پایهگذار این گروه تکفیری «ابومصعب الزرقاوی» بود که از جمله بارزترین نظریهپردازان و جهادیهای گروه تروریستی «القاعده» بود. در حالیکه هویت القاعده، اینکه چه طرفهایی آن را بوجود آوردند و از آن حمایت کردند و از تشکیل آن بدنبال تحقق چه اهدافی بودند و این گروه تاکنون چه جنایاتی مرتکب شده و بدون کمک و حمایت طرفهای منطقهای همچون عربستان و قطر و طرفهای بینالمللی مانند آمریکا امکان ادامه حیات و توسعه نفوذ نداشت، برکسی پوشیده نیست.
اندکی تامل در ریشه و خاستگاه داعش و افکار و اندیشههایش و اهدافی که دنبال میکند، پاسخگویی پرسشهای بسیار موجود درباره این گروه تکفیری است.
براساس آنچه گفته شد، داعش بدون حمایت طرفهای منطقهای و بینالمللی هیچگاه امکان ظهور و رشد و نمو نمییافت، بیشک حمایتهای کشورهایی همچون عربستان، ترکیه، قطر و آمریکا بود که به داعش قدرت بخشید تا با تکیه بر اندیشههای «تکفیری–جهادیش» آزادانه مرتکب هر جنایتی در منطقه شود.
حامیان اصلی داعش
اندیشه «جهاد» و «تکفیر» دو اصل مهم از اصول حاکم بر گروه تروریستی تکفیری داعش است که ریشههای ظهور آن در تاریخ معاصر به دهه هشتاد قرن 20 باز میگردد، زمانیکه افغانستان توسط اتحاد شوروی سابق اشغال شد، تا بدنبال آن آمریکا پروسه «اشغال سرزمین مسلمانان بدست کفار» را کلید بزند و با این حربه و در لفافه «جهاد» به مقابله با اتحاد شوروی برخیزد.
به این ترتیب مسلمانان هیزم آتشی شدند که بدست آمریکا در افغانستان برافروخته شد و قربانی توطئهای بنام «جهاد» در برابر اشغالگران خارجی (نظامیان شوروی) شدند، تا هدف آمریکا یعنی مقابله با نفوذ کمونیسم در منطقه را محقق کنند.
چند سال بعد، پس از اشغال عراق توسط آمریکا، این جهاد به آتشی تبدیل شد که دامن آمریکاییها را در عراق گرفت. اما حد فاصل دوره زمانی بین فعالیت جهادیها در افغانستان و عراق، منطقه شاهد رشد افکار و اندیشههای جهادی بین جوانان بنیادگرا بود که رشد افراط گرایی و بنیادگرایی در این جوانان برای ارضای نیازهای روحی و فکریاشان را در پی داشت، همین جوانان چند سال بعد، با آغاز بحران سوریه با پیوستن به گروههایی همچون داعش مدعی «احیای خلافت اسلامی» و «تاسیس دولت اسلامی» با کمک سلاح و آتش شدند، در حالیکه در واقع ابزاری بدست آمریکا برای نابودی مسلمانان بدست مسلمانان بودند.
افشاگریهای آمریکایی
مستندات بسیاری وجود دارد که ثابت میکند، آنچه «داعش» خوانده میشود، ساخته و پرداخته آمریکاییهاست و مشهورترین این اعترافات از آن «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه سابق آمریکاست که در کتاب جدید خاطرات خود اذعان میکند: «قرار بود، داعش براساس توافق آمریکا و اخوانالمسلمین مصر، در مصر تشکیل شود، اما رخدادهای 30 ژوئن 2014 در این کشور که به قدرت رسیدن نظامیان در مصر و براندازی حکومت اخوانیها ظرف 72 ساعت را بدنبال داشت، همه توافقات را بر باد داد».
کلینتون میافزاید: « قرار بود، پنجم ژوئیه 2013 در نشستی با همپیمانان غربی خود، دولت اسلامی را برسمیت بشناسیم و بدین منظور من به 112 کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و توافق با دوستان درباره برسمیت شناختن داعش بلافاصله پس از تشکیل آن را توضیح دهم».
وزیر خارجه سابق آمریکا سپس به تبیین اهداف آمریکا از این اقدام میپردازد: «قرار بود، آمریکا بواسطه اخوانیهای مصر و داعش، منطقه را تقسیم کند که این تقسیمات منطقهای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را نیز شامل میشد. براساس این تقسیمات، نقشه خاورمیانه کاملا تغییر میکرد و به آمریکا امکان تسلط کامل بر منافع نفتی و گذرگاههای دریایی را میداد».
این اعترافات نشان میدهد، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در شکلگیری گروهای افراطگرا بویژه داعش نقش اساسی داشتند و در عملیاتی بنام «لانه زنبور» این گروه را تشکیل دادند.
شواهد موجود بیانگر آن است که داعش برای حمایت از رژیم صهیونیستی شکل گرفت و هدف عملیات «لانه زنبور» تشکیل گروهی با شعارهای اسلامی بود که افراطگرایان سراسر جهان جذب کند و با تکیه بر اندیشههای جهادی-تکفیری، سلاح خود را بسمت دشمنان رژیم صهیونیستی نشانه بگیرند.
همچنین باید به افشاگری «جیمز ولسی»، رئیس سابق سازمان «سیا» اشاره کرد که در سال 2006 تصریح کرد: «سیا برای جهان اسلام طرحی خواهد ریخت که آن را درگیر انقلابهایی داخلی کند، انقلابهایی که با تکیه بر تعصبگرایی، طایفهگرایی و مذهبگرایی تقسیم این جهان را بدنبال داشته باشد و زمینه نفوذ آمریکا و تسلط بر آن را فراهم کند».
رئیس سابق سازمان سیا ادامه میدهد: »اگر بتوانیم به ملل اسلامی بقبولانیم که آنها تحت بردگی و ظلم هستند و ما در کنار آنها قرار داریم، موفق خواهیم شد، به بسیاری از اهداف خود برسیم، همانند آنچه طی جنگهای جهانی اول و دوم با اتحاد شوروی سابق انجام دادیم. به این ترتیب آنها را به مللی درگیر با یکدیگر و در نزاع با هم تبدیل میکنیم. این پروژه از عراق آغاز و سپس سوریه و لیبی را در بر میگیرد تا نوبت به عربستان و مصر برسد».
از آنچه گذشت میتوان به اهداف واقعی نهفته در پس تشکیل گروههای تروریستی مانند داعش و حمایت از آنها توسط عربستان و آمریکا پی برد، چون اگر غیر از این بود، رژیم صهیونیستی هیچگاه در برابر آنچه «بهار عربی» خوانده میشد، سکوت نمیکرد و اگر گروههای تروریستی مانند داعش واقعا در پی تاسیس دولت اسلامی بودند، جهاد خود را نه علیه مسلمانان دیگر که علیه رژیم صهیونیستی اعلام میکردند و هدف خود را آزادسازی بیتالمقدس قرار میدادند، در حالیکه این گروهها نه تنها تهدیدی برای رژیم صهیونیستی نبودند، بلکه هر روز دامنه همکاری خود با این رژیم را توسعه میدهند و بارزترین نمونه آن، همکاری رژیم صهیونیستی با «جبهه النصره» در جنوب سوریه است.
راههای مقابله با داعش
بیشک اقدام نظامی، آن هم اقدام نظامی هماهنگ بین کشورهای منطقه تنها بخشی از راه حل مقابله با گروههای تروریستی تکفیری از جمله داعش است. کشورهای منطقه باید به این درک برسند، امنیت همگان در مقابله با بحران فعلی داعش، به هم وابسته است و آتش تعصب و افراطگرایی فردی و یکجانبه خاموش نمیشود.
همچنین باید دریافت، داعش بطور حتم توسط آنچه ائتلاف بین المللی خوانده میشود، شکست نخواهد خورد. داعش تهدیدی جهانی است و نیاز به پاسخی جهانی دارد. کشورهای منطقه باید به این باور برسند، تنها با یک گروه تروریستی مبارزه نمیکنند، بلکه با یک ایدئولوژی مخرب روبهرو هستند که باید جدای از عرصه نظامی، آن را در عرصه اندیشه و فکر نیز شکست داد، بویژه آنکه کارشناسان تاکید میکنند، «ایدئولوژی» بزرگترین خطری است که جهان در دهه آینده با آن روبهرو است. بذرهای این خطر اکنون در اروپا، آمریکا، آسیا و مناطق دیگر درحال رشد است و داعش با استفاده از مذهب وارونهای که ارائه میدهد و افزایش نفرت، توانایی جذب گروههای تروریستی و عناصر افراطگرا از سراسر جهان را دارد. به همین دلیل نابودی گروههای تروریستی برای پایان دادن به این خطر کافی نیست، بلکه باید با ریشههای این ایدئولوژی خطرناک مقابله کرد تا نتواند بار دیگر در منطقه رشد کند.
ایجاد آگاهی و بیداری میان مردم در قبال داعش و افشای اهداف واقعی این گروه تروریستی و حامیان آن یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با داعش است، اقدامی که مراجع عالی دینی عراق از جمله «آیتالله سیستانی» به آن پی برده و از مردم خواستار چه شیعه و چه سنی خواست، به مقابله با این دشمن بسیج شوند.
در این راه نمیتوان از اقدامات ارزشمند جمهوری اسلامی ایران در راه مقابله با این خطر بزرگ به راحتی گذشت، رهنمودهای مقام معظم رهبری(مدظله) درباره ماهیت واقعی داعش و ایادی خطرناک نهفته درپس آن و همچنین هوشیار نمودن مسلمانان منطقه نسبت به توطئه بزرگی که بدست آمریکا برای ملل منطقه تدارک دیده شده و در «جنگ شیعه و سنی» نمود پیدا میکند، در کنار حمایت دولت ایران از دولتهای عراق و سوریه که خط اول مبارزه با داعش در منطقه شمرده میشوند و حضور افرادی همچون «سردار سلیمانی» در جبهههای عملیاتی مبارزه با داعش در عراق نمونههای معدودی از اقدامات جمهوری اسلامی ایران جهت مقابله به این خطر بزرگ شمرده میشود.
دفتر مرکزی: تهران،
09128513265
دیدگاهها
حداقل یه بار خودتون کلیپ رو می دیدید بعد میذاشتید،این که نصف بیشترش بی ارتباط به موضوعه تازه وسطشم پیام بازرگانیه.دمتون گرم با این گافتون
پاسخ مدیر:
باسلام تشکر بابت توجه شما.
بله، متاسفانه دو مستند گرفته شده از شبکه خبر در کنار هم بوده و در تولید دقت لازم انجام نشده.فایل اصلاح شد.
از بابت مشکل ایجاد شده از همه عزیزان پوزش میطلبم.
موفق باشید.
یاعلی