آقای محمد باقر قالیباف از نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشورمان دقایقی پیش با شرکت در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما نظرات خود را درباره مسائل مختلف بیان کرد.
به گزارش واحد مرکزی خبر ابتدا مجری گفتگوی ویژه خبری از آقای قالیباف پرسید : دغدغه اصلی شما از پا گذاشتن به میدان رقابت های انتخابات ریاست جهموری چه بود و چه علتی باعث شد که شما نام نویسی کنید برای به دست گرفتن این مسئولیت و در آزمون قرار دادن خودتان در برابر ملت؟
قالیباف: بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام دارم خدمت جنابعالی ،خدمت همه مردم عزیز و شریف و نجیب مان در سراسر ایران اسلامی ، از این که امشب توفیق دارم در جمع گرم خانواده های عزیز ایرانی باشم چه عزیزانی که در کانون گرم خانواده هستند چه عزیزانی که مشغول خدمت در اقصی نقاط کشور هستند که صدای من را و تصویر من را می شنوند تقدیر و تشکر می کنم و عرض سلام دارم از اینکه ما را در جمع خودشان پذیرفتند نکته ای که بنده در این موضوع پیش آمد و انجام وظیفه بیایم ادای دین من هست به هر حال بنده یک شهروندی بودم ،جمعی ، فردی از این جامعه بودم که به هر حال نه عقبه قدرت داشتیم نه عقبه ثروت ،واقعا به لطف این ملت ، به برکت انقلاب اسلامی، به برکت نهضت امام رضوان الله تعالی علیه و به برکت خون شهدا و مجاهدت هایی که اتفاق افتاد به هر حال بنده از همان دوران نوجوانی و جوانی به هر حال آمدم تا اینکه امروز امشب در اینجا نشستم در حضور این ملت عزیزی که بنده مدیون آنها هستم لذا ادای دین باید بکنم و انجام وظیفه به هر حال انقلابی که بزرگترین نعمت ماست نعمتی که خداوند تبارک و تعالی این لطف و عنایت را به همه ما من جمله بنده کرده که بتوانیم در سایه یک نظام اسلامی زندگی کنیم انقلاب اسلامی و مردمی که با مجاهدت خودشان ما را از ظلمات به سمت نور هدایت کردند خوب طبیعی است که امروز همان مردم همان انقلاب و همین اسلامی که قدرت در اختیارش هست و یک نظام اسلامی در اینجا مستقر هست امروز مشکلاتی را دارد که طبیعتاً بنده با روحیه ای که دارم و دینی که دارم حتماً وظیفه هست که کمک کنم و این کار انجام بشه امروز واقعاً این سوال در ذهن همه ما مردم ما هست که بعضاً پاسخی برایش ندارند یا پاسخ های متعددی وجود دارد و به طور روشن و شفاف نیست امروز همه مردم ما مرتب این را می شنوند از بزرگانشان از نخبگانشان از گذشته این کشور وقتی که نگاه می کنند می گویند این کشور منابع انسانی زیادی دارد واقعاً این شکلی است ما منابع انسانی ما مخصوصاً نیروهای جوانمان و آن هم نیروهای جوان تحصیلکرده اندیشمندان بزرگ و نخبگان بزرگ امروز در حوزه دانش ما واقعاً در مرزهای دانش در دنیا قرار داریم که افتخار این ملت است در حوزه منابع طبیعی و معادن و منابع مادی ما کشور را در واقع این گونه می گویند که ایران بهشت معادن هست یکی نفت و گاز و همه منابع دیگه خوب واقعاً این سوال در ذهن مردم هست ما که منابع انسانی مان اینگونه هست مرزهای علم و دانش ما اینجا رسیدیم به اضافه اینکه ما علاوه بر این معادن و امکانات سرمایه های مادی زیادی هم داریم سوال خوب پس چه چیزی باعث شده که امروز چنین مشکلاتی گریبانگیر مردم ماست و چرا ما کارنامه در واقع قابل قبول و قابل دفاعی در عرصه های اقتصادی و فرهنگی نداریم و همچنین در حوزه های اجتماعی به هر حال این نگرانی برای مردم ما وجود دارد من فکر می کنم شاید البته من اینجا این نکته را هم بگویم ما بی انصافی است بگویم که زحمت کشیده نشده واقعا مخصوصا بعد از دوران دفاع مقدس زحمات بزرگی هم در کشور کشیده شده به هر حال در دوران سازندگی ما می بینیم که استارت پروژه های بزرگ و زیرساخت های اساسی بعد از رکودی که در دوران جنگ داشتیم که طبیعی بود که همه مردم ما منابع ما امکانات ما فکر ما در دفاع مقدس بود کسی توقع نداشت ولی واقعاً در دوره سازندگی زیرساخت های درست و بزرگی در کشور ساخته شد که به هر حال جناب آقای هاشمی رفسنجانی مسئولیت دولت را در آن دو دوره داشتند انصافا این اتفاق افتاد هرچند که انتقاداتی به رویکرد فرهنگی آن دوره وارد هست ولی خوب زحمات هست یا در دوره اصلاحات در دوره اصلاحات هم زحمات زیادی کشیده شد من خاطرم هست حالا در رشد صنعت من چون آن موقع این مسائل را مرتب پیگیری می کردم ما تقریباً تنها مقطع بود که در حوزه صنعت تقریباً رشد دو رقمی را حدود ده درصد را برای یک دوره زمانی یک دوساله دیدیم هرچند که ممکن است انتقادات جدی هم به توسعه سیاسی و رویکردهای سیاسی در آن دوره داشته باشیم یا در همین دولت نهم و دهم که انصافا زحماتی کشیده شد به هر حال ما می بینیم بحث مربوط به یارانه ها، هدفمند کردن یارانه ها از مشکلات جدی بود به هر حال شجاعت این دولت بود تصمیم گرفت این کار را انجام داد بحث مسکن مهر از اقدامات ، بحث سفرها ،بحث تحرک اینها از کارهای خوبی بوده که به هر حال همه دولت ها انجام دادند مخصوصاً شعارهای انقلاب اسلامی احیا شد ولی در کنار همه این زحمت ها که بنده به سهم خودم به عنوان یک شهروند و به عنوان یک نامزد به همه این عزیزان عرض خسته نباشید دارم ولی واقعیت این هست که برآیند خروجی کار ما این مشکلاتی است که امروز هست امروز رضایتمندی از همه این تلاش ها نیست لذا من فکر می کنم که حتماً همت بیشتری و باید با بضاعت بیشتری و مخصوصاً بنده احساسم اینه که روند مدیریتی در کشور نیازمند یک تحول اساسی و جدی وجود دارد یعنی یک تغییر اساسی باید در حوزه مدیریت کشور اتفاق بیافتد که ما بتوانیم از این منابع انسانی و منابع مادی مان به درستی استفاده بکنیم لذا این ادای دین باعث شد که اینجا من تکلیف داشته باشم به کمک مردم عزیزمان بیاییم که با کمک آنها بتوانیم ان شاءالله یک سامانی بدهیم و یک روح جدید و خون جدیدی در این عرصه وارد سیستم مدیریتی کشور بکنیم.
مجری: شما طی چند روزی که از دوران تبلیغات ریاست جمهوری می گذرد شاه بیت برنامه هایتان این است که طی دو سال آرامش را به اقتصاد برمی گردانید چگونه این اقدام را انجام می دهید و آیا برنامه مدونی برای این موضوع دارید؟
قالیباف: در رابطه با بحثی که جنابعالی اشاره کردید بله من در صحبت ها اشاره کردم که برنامه مشخص و مدونی داریم من اول اینجا اشاره کنم که ما یک برنامه مشخصی را با کمک نخبگان مان این کار انجام شده این برنامه در سطح ملی هست در سطح استانی هست و به روز هست از همه دیدگاهها و نظرات استفاده شده اما نکته ای که من آنجا اشاره کردم به خاطر آن سبک مدیریتی و باوری که خودم دارم یک زمانبندی مشخص کردم گفتم که ظرف مدت دو سال ما یک ساماندهی و یک آرامش در اقتصادمان وارد می کنیم اجازه می خواهم من اول این توضیح را بدهم که به هر حال الان منظور از این سامان یافتن و نابسامانی چیست الان وقتی ما می گوییم نابسامانی اقتصادی یعنی چه این را یک مقدار من توضیح بدم یکی از موضوعاتی که امروز مردم با آن رو به رو هستند گرانی است به هر حال گرانی و تورم از موضوعات جدی است که امروز مردم ما را دچار در واقع اشکالات جدی کرده و زحمت آنها را زیاد کرد خب خود این گرانی به نظر من تنها خود گرانی نیست یک وقتی هست مردم می آیند می گویند آقا مرغ مثلاً کیلویی پانصد تومان گران شده خیلی خب حالا گران شده به هر دلیلی ولی این یک درد و رنج است که مردم تحمل می کنند یک بخش دیگه این است که این گرانی ثباتی ندارد یعنی شما این هفته می آیی میگن اینقدر هفته بعد می گن اینقدر یک مرتبه قیمت ها به صورت بسیار غیر متعارف بالا و پایین می شود البته پایین که چه عرض کنم مثلاً هزار تومان میره بالا دویست تومان می آد پایین دو مرتبه دو هزار تومان میره بالا سیصد تومان می آد پایین به اضافه اینکه در کنار این بعد کیفیت هم دچار اشکال است یعنی شما می روید از آن طرف می بینید که بعضاً حتی وزن پنیر تغییر پیدا می کند پس بحث دسترسی، بحث کیفیت ، بحث و اصلاً کسی نمی داند واقعاً چه مشکلی است بعضی اوقات شما می بینید خوب به هرحال مادر یک خانه پدر یک خانه یک پول می ده به بچه اش خودش میره سر کارگری میگه پسرم برو این قدر پنیر بخر این پسر یک جوان نوجوان می رود دم مغازه پول می ده که یک بسته پنیر بخرد یکدفعه می بینه مغازه دار بهش می گه که پسرجان این پولت پول پنیر نیست اینقدر گران شده خوب واقعاً این چقدر عذاب برای آن بچه هست برایآن خانه هست برای این زندگی هست پس در واقع گرانی یکی ، این نابسامان هست این را ما به آن می گویم نابسامانی در بیکاری هم این گونه هست نگاه کنید بحث شغل و اشتغال امروز دیگه شما می شه گفت تقریباً خانواده ای را پیدا نمی کنید که مشکلی به نام بیکاری نداشته باشد یعنی همه دنبال اشتغالند و شغلند حالا چه آنهایی که تحصیلکرده هستند چه آنهایی که ممکنه تحصیلات عالیه هم نداشته باشند این مشکل واقعاً برای آنها هم وجود دارد باز این بیکاری هم به نظر می رسد که دو بخش دارد یک بخشی هست که طرف شغل می خواهد که یک حداقل زندگی اش را تامین بکند یعنی در واقع یک زندگی حداقلی را برای خودش داشته باشد حالا به تعبیری نه که زندگی کنه زنده باشه بتواند ارتزاق کنه خب این یک بخش کار است ولی واقعاً اگر ما کرامت انسانی را بخواهیم رعایت بکنیم و به آن توجه بکنیم آیا کار در همین حدی که یک حداقل زندگی است کفایت است ما در فرهنگ اسلامی و در باورمان این است که کار جوهره انسان است کار حیات یک انسان است کار انسانیت یک انسان است شما نگاه کنید خیلی افراد هستند که اصلاً نیاز مادی ندارند ولی می توانند بیکار باشند؟ اصلاً وقتی یک انسان بیکار هست ولو اینکه نیاز مادی نداشته باشد اصلاً انسانیت انسان زیر سوال است پس لذا ما وقتی که طرف می بینیم شغل ندارد هم زندگی اش را از وی گرفتیم هم انسانیتش را گرفتیم خوب واقعاً این بحث بسیار سخت است در رشد اقتصادی وقتی ما می گوییم رشد اقتصادی باید بیاد این نابسامانی راسامان بدهد وقتی این نابسامانی اینگونه هست ما هم سرمایه های مادی مان را از دست می دهیم هم سرمایه های انسانی مان را ، اجازه بدهید من یک مثال بزنم وقتی می گوییم سرمایه انسانی مان را از دست می دهیم یعنی چی یعنی اینکه توی خونه یک پدر خونه وقتی که دخترش وقتی که پسرش وقتی که عزیزش از آن یک درخواستی می کند یک درخواست حداقل و به حقی ، به هر حال یک دختر می خواهد برود خونه بخت یک جهیزیه حداقل می خواهد یا یک لباس حداقلی می خواهد یا برای تحصیلاتش ،به هر حال این پدر در حداقل نیاز این فرزندش شرمنده است این پدر فرو
می ریزد این پدر می شکند تنها پدر نیست که می شکند به خدا فرزندان هم می شکند من بارها و بارها رو به رو بودم یک جوان آمده پیش من چون در بحث زنان سرپرست خانوار در شهرداری تهران چون خانواده های آنها ارتباط زیادی دارم مرتباً از این جوان ها چه دخترها چه پسرها به ما مراجعه می کنند می آید میگه که فلانی مادر من که هم جای پدر من بوده هم جای مادری به من حق مادری دارد حق پدری دارد با کار کارگری تو خونه مردم کار کردن من را فرستاده تحصیل من امروز شدم یک جوان بیست و پنج ساله فارغ التحصیل لیسانس و فوق لیسانس امروز من می خواهم کمک کنم جبران کنم به این مادر پیرم که این قدر برای من زحمت کشیده
می گوید من نمی توانم نگاه کنید ما آمدیم هم پدر و مادر را شرمنده جوان کردیم هم جوان را شرمنده پدر و مادر که می خواهد کمک کند نمی تواند این واقعاً خسارت زیادی اینجا به ما وارد شده حتی در حوزه منابع مادی ما اینجا داریم در حوزه منابع مادی چه اتفاقی می افتد شما نگاه کنید وقتی که رشد اقتصادی نداریم و نابسامانی اقتصادی داریم شما درحوزه های نفتی ما و گازی ما شما ببینید ما چقدر حوزه های نفتی مشترک داریم با قطر با عراق با کویت در جاه های مختلف شما نگاه کنید روزانه دهها میلیون دلار از این امکانات ما دارد برداشته می شود بدون اینکه ما بتوانیم از اینها استفاده کنیم پس نگاه کنید ما داریم هم سرمایه های اجتماعی مان را از دست می دهیم هم سرمایه های مادی مان را از دست می دهیم ما به این می گوییم نابسامانی اقتصادی حالا برای این باید چه کار کرد سامان اقتصاد آن نقطه ای که من گفتم چه کاری است چگونه باید این کار را انجام بدهیم به سامان کردن یعنی چی به سامان کردن یعنی اینکه ما بتوانیم یک روشی را پیش ببریم که در طول یک دوره مشخص آن که می گویم یک دوره مشخص بنده عادتم در مدیریت این بوده این حق مردم هست که بدانند مدیرانشان می خواهند چه کار بکنند لذا شما در شهرداری تهران هم دیدید بنده از روزی که آمدم توفیق خدمت پیدا کردم شفاف و روشن به مردم می گوییم چه کاری را می خواهیم انجام بدهیم دغدغه شما چیست زمانبندی اش کجاست بر همین اساس برای اقتصاد هم بنده گفتم در ظرف مدت دوسال آرامش و ثبات را به اقتصاد برمی گردانیم برمی گردانیم به کمک مردم و به لطف خدا ، چگونه این را برمی گردانیم به سامان می دهیم یعنی اینکه مردم دیگر هر روز در جامعه نبینند که نرخ ها متغیر است مصرف کننده بداند که آقا نرخ پنیر این است نرخ گوشت این است نرخ لباس این است به هر حال اقلام اساسی زندگی اش را تکلیفش را روشن کند هزینه ماهانه اش را بداند و هر روز این نوسان را نبیند این ثبات را و این آرامش را به زندگی و به حوزه قیمت برگردانیم نکته دیگری که ما اینجا داریم این فقط برای مصرف کننده نیست برای تولید کننده هم باشد چه تولید کننده جزئی چه تولید کننده کلی آن هم مهم است در تولید کننده چه جزئی چه کلی شما نگاه کنید یک باغدار چند تا درخت دارد درخت میوه درخت گردو درخت گیلاس دارد باغداری اش را می کنه خوب این باید برود کود بخرد باید برود سم بخرد باید برود آب بخرد باید پول کارگر بدهد پول حمل و نقل بدهد همه کارهایش را انجام می دهد یا آن کشاورزی که در واقع کشاورزی جزئی هست دارد انجام می دهد یا آن دامداری که دو تا گوسفند دارد چهار تا گاو دارد ،دارد با اینها زندگی و معیشتیش را دنبال می کند این نمی داند با این پول هزینه ای که دارد کار اینها را آماده می کند آیا این میوه ای که در می آورد این شیری که می آورد این گوشتی که می آورد فردا صبح تو بازار به چه قیمتی باید بفروشد خوب بلاتکلیف است آن سرمایه دار بزرگ هم که سرمایه دارد چند هزار میلیارد تومان بخواهد سرمایه گذاری کند آن هم بلاتکلیف است ما در این سامانه اقتصادی کاری که انجام می دهیم تکلیف همه روشن می شود که بدانند آقا در اینجا باید سرمایه گذاری بکنند یا نه یعنی هم مصرف کننده هم تولید کننده این ثبات را پیدا می کند چه برنامه هایی را به طور دقیق اجرا می کنیم اولین تصمیم ما این هست که قیمت ارز را در کشور تثبیت کنیم به هر حال قیمت ارز و دلار در کشور هر روز نوسان دارد و این ارزش پول ملی ما را دچار خدشه کرده دچار مشکل کرده طبیعتاً این ثبات آرامش را به بازار ارز بر می گردانیم اقتصاد را از تصمیمات در واقع خلق الساعه شما نگاه کنید فلان مسئول می گوید آقا داروی مردم با ارز فلان قیمت هست روز بعد ممکن است مسئول بخش خودش بگوید این قیمت است خلاصه مردم نمی دانند که این خرید تضمینی محصولات نرخش چقدر است نمی دانند دارو بر اساس کدام ارز است نرخ های متعدد، این طوری واقعاً نمی شود تصمیمات متعدد را هم حتماً ساماندهی اش می کنیم ما تلاشمان بر این خواهد شد که کاهش هزینه تولید بدهیم یعنی با این دو تصمیمی که من گفتم اولین اثرش یکی کاهش هزینه ،کاهش هزینه تولید یعنی کنترل قیمت بلافاصله بعد از آرامش و ثبات ، ما کاهش قیمت را به دنبال خواهیم داشت و این کار را انجام می دهیم بلافاصله هم هدفمند حرکت می کنیم تولید در کشاورزی اولویت کدام اقلام ،تولید در صنعت در اولویت کدام صنعت ما با این مشکلاتی که داریم نمی توانیم همه کشاورزی را و همه صنعت را اینها باید اولویت ها را مشخص کنیم و این کار را در واقع انجام بدهیم نظارت بر بانک ها امروز امکانات و سرمایه و نقدینگی که وجود دارد این نقدینگی هم باید کنترل بشود که افزایش پیدا نکند هم علاوه بر اینکه کنترل می شود جهت گیری و هدایت بشود به سمت اولویت ها متاسفانه امروز اقتصاد تو این زمینه به نظر بنده رهاست و این گونه هست که ما می بینم به سمت بورس و بورس بازی و فرد می رود اگر تولید کند بیست درصد ، بیست و پنج درصد پانزده درصد سود می برد برود تو حوزه کارهای غیر تولیدی دو سه برابر این حداقل سود می برد خوب کسی به سمت تولید نخواهد رفت لذا ما با این برنامه بسیار مشخص و روشن به مردم عزیزمان قول دادیم مخصوصاً این هم نیست که ما بگوییم پایان هفتصد و سی روز ، پایان دو سال این اتفاق می افتد یعنی مردم ما مطمئن باشند که ان شاءالله ما این کار را حتی در شش ماهه اول که تصمیمات کار را شروع کنیم باید آثار این را در زندگی خودشان ببینند.
مجری: تاکید می کنید که مردم از شعار و وعده و وعید خسته شدند چه تضمینی وجود دارد که همین شعار شما منبی بر آرامش اقتصادی یک شعاری باشد که محقق نشود؟
قالیباف:من این را به جنابعالی حق می دهم هم به مردم ،یکی از ضربه های سنگینی که تو سرمایه های اجتماعی ما خورد هیچ سرمایه اجتماعی بزرگتر از اعتماد نیست همین که من الان به عنوان نامزد اینجا صحبت می کنم جنابعالی این سوال در ذهنتان هست مردم عزیز ما این سوال در ذهنشان هست خوب از کجا معلوم دیگران هم گفتند مگر شد از کجا قالیباف این حرف را می گوید چه ضمانتی برایش دارد من این حق را می دهم ولی اجازه بدید من یک سوال واقعاً جناب عابدینی از شما دارم جنابعالی در تهران زندگی می کنید هشت ساله من توفیق خدمت در شهرداری را دارم شما با عنوان نماینده افکار عمومی قولی را در شهر تهران دیدید که من بدهم و خلاف وعده اش عمل کنم با عنوان یک شهروند اگر می دانید بگویید فلان جا و قول دادی و عمل نکردی.
مجری: من روی آنتن نمی توانم راجع به این موضوعات صحبت کنم.
قالیباف:خیلی خوب حالا اشکال ندارد ولی مردم عزیز تهران این را از من می شنوند مردم عزیز تهران این را حتماً تایید می کنند شما می دانید که بنده روزی که توفیق در نیروی انتظامی داشتم همه مردم دیدند که ما اصلاً نوع حرف زدن من با مردم و صحبت کردن من با مردم عزیزمان از جنس سخنرانی و نصیحت و وعظ نیست جنس حرف من از جنس کار است یعنی این را مردم در پلیس کاملاً دیدند در نیروی انتظامی دیدند امروز هم در شهرداری دیدند لذا به همین خاطر هم هست که من زمان می دهم یعنی مردم شش ماه بعد، من از مردم عزیزمان که صدای من را و تصویر من را می بینند یک استدعا دارم هنوز برنامه سی دقیقه من پخش نشده فردا شب هشت تا هشت و سی دقیقه برنامه سی دقیقه صحبت با مردم هست من آنجا یک تعهدی به مردم دادم خواهش می کنم آن تعهد خودم را و پیمان را آنجا نگاه کنند به همین موضوع پرداختم ضمانت کار گذشته عملکرد بنده هست که این کار را تا امروز انجام دادم و ان شاءالله در آینده هم در خدمتتشان خواهم بود به اضافه اینکه اگر این روحیه را ما داشتیم که مثلاً در همین شهر تهران دو مورد بوده من پروژه را با تاخیر شش ماهه انجام دادم مثل برج میلاد یا بحث مربوط به اتوبان صدر که بخاطر بحث های اقتصادی حدود صد و خرده ای روز، صد و بیست روز ما عذرخواهی را یاد گرفتیم به مردم توضیح دادیم مردم هم پذیرفتند ولی با اطمینان عرض می کنم که ان شاءالله این کار ضمانت اجرایی دارد و این تعهد من هست به مردم عزیزمان که این امشب را داشته باشند و بعد حقشان هست که از من به عنوان رئیس دولتشان مطالبه کنند.
مجری:برنامه اقتصادی شما چه نسبتی با اقتصاد مقاومتی دارد که در هر حال موضوع اصلی وضعیت اقتصادی ایران هست؟
قالیباف:ببینید اقتصاد مقاومتی به هر حال یک بحثی است یعنی اینکه ما آسیب پذیر نباشیم چه اقتصادی آسیب پذیر می تواند نباشد که بتواند در واقع شکننده نباشد وقتی می خواهیم بگوییم اقتصاد مقاومتی یعنی شکننده نباشد اقتصاد اول باید یک اقتصاد مردمی باشد دولت نباید به هر کجای اقتصاد دخالت کند اجازه بده مردم بیایند مردم دولت را باید چابک و کوچکش کنیم هزینه دولت را باید کاهش بدهیم اقتصاد تک پایه را باید برداریم تنها اتکا به نفع نباید داشته باشیم شفافیت در اقتصاد وجود داشته باشد رانت اطلاعاتی نگذاریم این طوری نکنیم که بگوییم آقا الان بنا هست فردا خودرو آزاد بشود همه از ما بهترون این را بدانند و بروند خودروها را وارد کنند خرید را انجام بدهند تو بندرها بیاورند این نمی شود یعنی این اقتصاد شکننده هست اقتصادی که در آن رشد نباشد و رشد اقتصادی نباشد رونق تولید نباشد این شکننده هست اقتصای که در حوزه کشاورزی که امنیت غذایی ماست کشاورز ما هنوز نداند که به هر حال این گندمی که دارد می کارد قیمت تضمینی اش چقدر است تازه قیمت تضمینی اش می بینید ما به کشاورز خودمان کم می دهیم ولی همان را بعد می رویم گندم را با دلاری که وارد می کنیم گران تر سی درصد چهل درصد بعضاً شصت درصد گران تر از تولید داخل می رویم می خریم خوب اقتصاد مقاومتی یعنی اینها را اصلاح کنیم اینها را اصلاح کنیم می شود اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی که می تواند آسیب پذیر نباشد.
مجری: آیا هدفمندی یارانه ها که در دولت دهم شروع شده و تا یک مرحله ای پیش رفته آیا همچنان با همین وضع اگر شما دولتی تشکیل بدهید و مردم به شما اقبال کنند ادامه پیدا می کند یا تغییراتی در آن ایجاد می شود.
قالیباف: بله من فکر می کنم یکی از مزیت های این دولت انصافا این بود که هدفمند کردن یارانه ها را اجرا کرد البته انتقاداتی به اجرای هدفمند کردن یارانه هاست حتماً یارانه ها ادامه پیدا خواهد کرد و طبیعتاً ادامه یارانه هم بر اساس قانون که مجلس شورای اسلامی تصمیم گیر هست و دولت مجری آن هست ان شاءالله ادامه خواهیم داد ولی بنده معتقدم همین قانون یک بخش ضعفش در همین جا بود که دولت قانون را کامل اجرا نکرد یعنی یارانه علاوه بر اینکه یارانه مستقیم مردم را باید بدهیم یارانه به تولید را ندادیم نه به تولید در حوزه کشاورزی و نه در حوزه صنعت ،خب این یک اشکال هست این را من بنده، چون قانون هم هست باید هم اقدام می شد نشده حتماً این بحث یارانه را در این بخش من انجام خواهم داد به کشاورزی و صنعت و مخصوصاً در حوزه کشاورزی که یک یارانه سبز باید به آنها داده بشود که بشود این مسائل و مشکلات را حلش کرد منتهی من اینجا یک نکته را بگویم نگاه کنید هدفمند کردن یارانه ها یعنی چی ما در هدفمند کردن یارانه ها و قیمت ها را در واقع واقعی کردن یک مقدار اینجا به نظرمن حقوق ملت را به آن توجه نکردیم کمتر به این توجه شد ما می گوییم یک وقتی می گویند آقا بنزین آزاد یک وقت می گویند آقا بنزین لیتری صد تومان حالا می آیند می گویند بنزین لیتری هفتصد تومان لیتری ششصد تومان به هر قیمتی که به هر حال تصویب می شود خیلی خوب اشکال ندارد می آیند می گویند آقا افزایش برق چند برابر قیمت اشکال ندارد گازوئیل اینقدر اشکال ندارد قیمت ها را می آورند بالا سوال ملت اینجا حقی ندارند بنده می گویم ملت اینجا حقی دارند بنده اگر بنا هست بنزین آزاد بخرم چرا باید بروم از صنعت در خودروسازی خودرویی بخرم که صدی یازده مصرف کند دیگر دولت حق ندارد بیاید خودرویی تحویل بدهد صدی یازده که من لیتری هفتصد تومان ، امروز خودروها در دنیا شش لیتر مصرف می کنند پنج لیتر مصرف می کنند خوب چرا من باید ضعف تکنولوژی و ضعف مدیریت دولتمردان را که آمدند صنعت را در دست خودشان گرفتند ما بیاییم در واقع جبران ضعف مدیریت آنها را بکنم امروز شما نگاه کنید وقتی یک ماشین می آید بیرون من اسم نبرم چون روی آنتن هست به قول جنابعالی فلان خودرو می آید بیرون می گویی آقا رنگش می گوید که رنگش آپشنه پولش را بده خیلی خوب می گویی آقا ایربکش می گوید آپشنه پولش را بده می گویی ترمز ای بی اسش می گوید آپشنه پولش را بده می گویی فرمان هیدرولیک می گوید آپشنه پولش را بده می گویی کولر می گوید آپشن پس بگو آقا ما در واقع یک خلاصه مثل یک چیزی فرغونی درست می کنیم چهار تا لاستیک می گذاریم زیرش با یک موتور بقیه اش را پولش را بده خوب اگر من این پولش را بدهم به قیمت آزاد هم بدهم خوب اجازه بدید من قدرت انتخاب داشته باشم فلان وسیله برقی را می گیریم پنج برابر چهار برابر بقیه سطح جهانی مصرف برق دارد خوب بنا هست اگر پول برق پنج برابر کنیم خوب یک تولیدی هم صنعت به مردم تحویل می دهد که مصرف پایین داشته باشد لامپ پرمصرف ، اتوی پرمصرف ، یخچال پرمصرف بعد هم می گوییم از تولید داخلی بله حتماً از تولید داخلی ولی مردم نباید توی در واقع هدفمند کردن یارانه این خسارت را بدهند امروز این ظلم به مردم دارد می شود قطعاً جلوی این کار به نظر من باید گرفته بشود.
مجری: جایگاه اسناد بالادستی مثل سند چشم انداز برنامه پنج ساله در برنامه های اقتصادی فرهنگی و حتی سیاسی شما کجاست؟
قالیباف: نگاه کنید ما در کشورمان حزب نداریم حزب به معنایی که واقعاً برنامه و اینها داشته باشد طبیعتاً افراد که می آیند گروهها که می آیند خوب است که بنده که امروز برنامه تنظیم کردم و هم برنامه استانی داریم هم برنامه ملی داریم برای هر استان چالش هایش را پیش بینی کردیم و انجام می دهیم بدون شک بنده مکلفم چون بنده باید قانون گرا باشم ما سند بالادستی داریم یعنی در واقع آن سند برنامه هزار و چهارصد و چهار بالاترین سند کشور است که باید باشد برنامه پنجم که مصوب مجلس است سند است لذا برنامه هایی که بنده تنظیم کردم حتماً باید منطبق بر سند برنامه باشد و یکی از ضعف هایی که تا الان بوده این است که همین الان هشت سال از سند برنامه گذشته ما باید حداقل چهل درصدش رامی رفتیم چرا نرفتیم با این پول و امکانات به خاطر اینکه طبق برنامه حرکت نکردیم لذا بنده معتقدم به عنوان رئیس دولت مکلفم که از سند برنامه و از برنامه های پنج ساله ای که در مجلس به تصویب می رسد حتماً تبعیت کنیم و پیش برویم وگرنه می شود سلیقه ای ،می شود همین ضعیف مدیریتی که الان وجود دارد.
مجری:عدالت و پیشرفت دو تا مقوله ای هست که هم دهه چهارم انقلاب اسلامی به آن نامگذاری شده و هم دغدغه همه هست هم عدالت به معنای اعم کلمه عدالت جغرافیایی سیاسی عدالت اقتصادی عدالت فرهنگی و هم پیشرفت در همه امور از جمله علم و فن آوری کجای برنامه های شما به این موضوع پرداخته خواهد شد؟
قالیباف:نگاه کنید یک بحث شکلی داریم یک بحث محتوایی برنامه ای که بنده تنظیم کردم تحت عنوان پیشرفت و عدالت هست و شاخص های این کار را هم داشتم ولی اجازه بده قبل از این که وارد این بشوم به نظر من این بحث یک مقدمه ای دارد مقدمه اولش این است بنده اگر رئیس دولت شدم می خواهم تصمیم بگیرم برای پیشرفت کشور چون تا پیشرفت اتفاق نیفتد عدالت در واقع توزیع فقر است اگر تازه خوب توزیع کنیم خب برای پیشرفت اول لازمه اش چی هست چرا تا الان این اتفاق نیفتاده لازمه اولش این است که بنده اگر به عنوان رئیس دولت آمدم باید بفهمم که حق آزمون و خطا ندارم باید بفهمم که خلاف قانون حق ندارم عمل کنم بنده به عنوان رئیس دولت باید بدانم که نمی توانم بگویم چوب لای چرخم می کنند نمی گذارند من کار کنم خوب من آمدم که کار کنم چوب لای چرخم می کنند یعنی چی من نمی توانم بگویم قانون اساسی کفایت لازم و ظرفیت لازم و اختیارات لازم را به رئیس دولت نمی دهد این بهانه هایی است که می آورند خوب بنده با همین قانون آمدم نامزد شدم با همین قانون امروز به مردم دارم قول می دهم الان که روی صندلی نشستم متوجه نیستم که با این قانون نمی شود خوب این بهانه جویی است این را باید بدانم من باید بدانم که به عنوان رئیس دولت ملت هم حقی دارند حقوق مردم را باید رعایت کنم قانون اساسی را همه اش را باید اجرا کنم نه آن جایی که دوست دارم آن جایی که دوست ندارم آن جایی که خواست دولت هست حتم باید انجام بده آن جایی که در واقع حقوق ملت هم هست باید اجرا کنیم این واقعیتی است که باید به آن توجه کنیم این مقدمه ای است که رئیس دولت باید مردم حتماً این حرف ها را از من نخواهند شنید که بگویند آقا در کشور حاکمیت دو گانه هست ما نمی دانیم باید چه کار کنیم حاکمیت دو گانه یعنی چی یعنی اینکه یک نفر رئیس دولت هر کاری دلش می خواهد بکند خوب اینجا سه تا قوه هستند قانون اساسی گفته وظیفه مجلس هست مجلس در رأس امور است قوه مقننه هست نظارت می کند کارش را باید انجام بدهد رهبری معظم انقلاب مسئولیت هماهنگی سه قوا را دارند سیاست های کلان را تصویب می کنند سیاست های ایشان باید دنبال بشود وقتی که مسیر خودش را طی کرده و ابلاغ شده این حرف ها و این بهانه ها نباید باشد اینها در واقع آن انسجام را درست می کند حالا خود پیشرفت پیشرفت و عدالت سه بخش است برای پیشرفت چه نیاز داریم برای پیشرفت سه تا شاخصه داریم یک ما باید رشد تکنولوژی داشته باشیم دوم باید رشد اقتصادی داشته باشیم یعنی رشد علمی و تکنولوژی رشد اقتصادی و به نظر من از همه مهمتر رشد اجتماعی و توسعه اجتماعی داشته باشیم ما یک وقت عدالت، عدالت فردی است که خوب مشخص و روشن است در عدالت فردی باید فرصت ها را برای همه برابر باشد یک وقت عدالت ما عدالت اجتماعی است بابا ما همه گروهها راببنیم همه اقشار را ببینیم همه اقوام را ببینیم امروز بعضی اقوام احساس می کنند اصلاً سهمی تو دولت ندارند بعضی از گروهها احساس می کنند سهمی ندارند کشاورز ما کارگر ما صنعتگر ما پزشک ما در واقع انجمن های علمی ما اساتید ما دانشگاه ما دانشجوی ما زنان ما همه خودشان را باید ببینند از حقوق اجتماعی باید برخوردار باشند ما باید عدالت جغرافیایی داشته باشیم الان شما نگاه کنید هر کسی به مرکز نزدیک تر است برخوردارتر است هر کسی در دولت از استانش از شهرش کسی باشد برخوردار است اینها به نظر من نمی شود نمونه این را در شهر تهران می بینید که ما اولین کاری که انجام دادیم بحث فاصله بین شمال و جنوب شهر که منطقه برخوردار و منطقه فقیر بوده حاشیه نشین بود حل کردیم نمونه اش خیلی روشن و مشخص است اولین بار است که با قدرت و با اطمینان عرض می کنیم که این رعایت شده و در واقع پیش رفته.
مجری: وارد سیاست خارجی می شویم شما در مجموعه صحبتهایی که این چند روز داشتید من کمتر دیدیم که درباره موضوعات سیاست خارجی ورود کرده باشید مثلا ما پرونده های مهمی را داریم که رئیس دولت باید راجع به آن تصمیم گیری کند و دیدگاهش را به صورت شفاف افکار عمومی بدانند مثل موضوع فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران گفتگو با پنج به علاوه یک بحث آمریکا بحث ارتباط با قدرتهای بزرگ، بحث مربوط به موج بیداری اسلامی اینها دیدگاه شما راجع به اینها چی هست؟
قالیباف: اجازه بدهید من اول خیلی روان وراحت بگویم سیاست خارجی چه کار برای ملت می خواهد بکند برای مردم چه کار می خواهد بکند چه وظیفه و چه رسالتی دارد ، سیاست خارجی باید منافع ملی و امنیت ملی یک کشور را در واقع هویت یک کشور را یعنی هویت دینی یک کشور را هویت انقلاب ما را هویت دینی ما را و هویت ملی ما را تضمین کند این در واقع وظیفه ای است که به دوش سیاست خارجی است یعنی توقع از سیاست خارجی این است اجازه دهید من اینجا این نکته را اشاره کنم واقعا یک فرق جدی به هرحال هست من این را عرض می کنم ما یک بحث سیاست خارجی داریم و سیاستهای خارجی و یک بحث دیپلماسی و دستگاه دیپلماسی خارجی داریم ، بنده به عنوان رئیس دولت کجای قانون به من اجازه می دهد که من بیایم و بگویم بنده اگر آمدم سیاست خارجی را این گونه برای آن تصمیم می گیرم مگر قانون اجازه می دهد که رئیس دولت برای سیاست خارجی تصمیم بگیرد سیاست خارجی براساس قانون یک تصمیمی است مال حاکمیت ،بله رئیس دولت یکی از عناصری است که در سیاست خارجی نقش اساسی و تاثیر گذار دارد ولی همه اختیار و سهم قانون به او اجازه نداده است مگر هر دولتی چهار سال آمد می تواند بگوید که من سیاست خارجی را عوض می کنم شما در تاریخ نگاه کنید در کشور خودمان در خیلی از کشورها سیاست خارجی بعضا بیست سال سی سال تداوم دارد وزیر خارجه عوض می شود و دستگاه دیپلماسی تغییر پیدا می کند ولی سیاست خارجی تغییر پیدا نمی کند این اشتباه را نکنید هرکس بیاید و بگوید من آمدم سیاست خارجی را این گونه می کنم و فلان تغییرات عظیم را درست می کنم به نظر من این از آن حرفهایی است که مثل بقیه شعارهایی است که داده می شود آن چیزی که ما باید به آن توجه کنید دستگاه دیپلماسی است دستگاه دیپلماسی ما باید سوء تدبیر نداشته باشد هزینه سازی نکند و وزارت خارجه ما و شورای عالی امنیت ملی ما که دو مرکز مهم و تاثیر گذار در حوزه اداره سیاست خارجی و تاثیرگذار هستند کارشان را باید انجام دهند بنده با این باور معتقدم که حتما دیپلماسی ما و حوزه وزارت خارجه ما و شورای عالی امنیت ملی و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که این رسالتها را به عهده دارند این ها را در اولویت گذاشته اند برنامه مشخص دارند و دیپلماسی اقتصادی را هم، چون امروز تنش ما تنش اقتصادی است مشکلات ما مشکلات اقتصادی است دیپلماسی اقتصادی را مبنای کار قرار می دهیم برای این کار الحمدلله کشور ما بنده با آشنایی که در حوزه ژئوپلتیک دارم موقعیت جغرافیایی کشور ما به گونه ای است که این فرصت را به ما داده است شما نگاه کنید ما برای همان منافع ملی و امنیت ملی خودمان کشور ما امروز قریب به هفتاد درصد نفت و گاز جهان یا در شمال کشور ما قرار دارد یا در جنوب کشور ما خوب طبیعتا ما در حوزه دیپلماسی اقتصادی اگر تلاش کنیم این کار را انجام دهیم بیشترین منفعت را به کشورمان می توانیم امنیت ملی را تضمین کنیم منافع ملی مان را ما باید انسجام داخلی را در داخل کشور بالا ببریم من می گویم سیاست خارجی ما هرچه باشد یا می خواهیم مقابله کنیم یا می خواهیم تعامل کنیم یا می خواهیم مذاکره کنیم و یا می خواهیم رقابت کنیم از این چهار حال که خارج نیست در بخش های مختلف البته ممکن است همزمان همه اینها هم باشد در یک جا در سطح جهانی در واقع یک مقاومت مقتدرانه انجام دهیم یک وقتی ممکن است یک جایی ما رقابت کنیم مثل در حوزه خاورمیانه و در بخش های منطقه ای ما اول این را باید بدانیم اگر در داخل انسجام داخلی نداشته باشیم قدرت اقتصادی نداشته باشیم همدلی و همبستگی نداشته باشیم و هر دولتی اگر آن دولت مورد تحسین مردم خودش قرار نگیرد هیچ وقت مورد تحسین مردم دنیا قرار نخواهد گرفت هیچ کدام از دیپلماتهایش در پشت میز مذاکره چه مذاکره و چه مقابله نمی تواند موفق شود اگر هم بگوید من مقاومت می کنم مقاومت منفعلانه کرده است از همین جهت است که حضرت آقا مرتب بر این موضوع تاکید می کنند می گویند ما دشمنان سفت و سختی داریم آمریکا در راس دشمنان ما است ولی مبارزه با آمریکا یعنی کار کار کار یعنی سامان دادن کشور این قدرت ملی کشور باید قدرت ملی خودش را پیدا کند که بتواند در عرصه اقتصادی این کار را انجام دهد البته من این را قبول دارم که یک دیپلماسی فعال هم می تواند به قدرت ملی ما همان طور که تعریف کردم این کار انجام شود حالا بعضا ممکن است بعضی عزیزان در برنامه های خودشان این حرفها را می زنند می گویند که آقا ما این کار را حل می کنیم و آن کار را حل می کنیم واقعا سئوال پیش می آید تا همین الان که سی سال از کشور می گذرد دیپلماسی کشور ما را چه کسانی اداره می کردند به هرحال عزیزانی هستند که الان در واقع در منظر مسئولیت هستند و نامزد هم هستند خود اینها عمدتا وقتی شما نگاه کنید در سه دهه گذشته اینها یا مسئول دیپلماسی کشور بودند یا در حوزه امنیت ملی در دبیرخانه بودند به هرحال امروز وضعیتی که ما در حوزه دیپلماسی اقتصادی و حل مشکلات اقتصادی کارنامه همین است که الان هست یعنی پس الان حرف بنده و این که گفتم بنده برای ادای دین آمده ام برای از قضا پایان دادن به همین بحثها که مدیریت یکنواخت بسته خسته ای که در یک کشور بوده ما دو مرتبه این را بر نگردانیم به شرایط گذشته اجازه ندهیم وضع موجود ادامه پیدا کند واقعا یک کشور نیاز دارد که نیروهای جدیدش با مدیریت و رویکرد جدید بیایند یک خون جدیدی بر مدیریت کشور که دارد منابع انسانی ما را و منابع مادی ما را در واقع پیامبر اسلام (ص ) می فرمایند من از فقر امتم نگران نیستم من از سوء مدیریت و سوء تدبیر در جامعه مسلمانان نگرانم در جامعه اسلامی این را باید ما حل و فصل کنیم و در واقع باید امروز این رویکرد جدید این مدیریت جدید علت اینکه من معتقدم آمدم برای همین که بتوانم این تغییر اساسی و این تحول اساسی را بر این مدیریت خسته و تکراری پایان دهیم و اجازه دهیم که در حقیقت با نیروهای جوان و کارامد البته بدون شک پیشکسوتان ما بزرگان ما آنهایی که کوهی از تجربه هستند حتما مورد احترام و مورد دقت ماست هیچ جوانی بدون استفاده از تجربه و حفظ حرمت پیشکسوتان و کسانی که زحمت کشیده اند حتما به مقصد نهایی خودش نخواهد رسید ولی اجازه دهید این فرصت را مدیریت ها تغییر جدی اساسی و این دور بسته واقعا پایان پیدا کند و ان شاء الله بتوانیم یک امیدی و یک نوری و یک حرکتی که این در روحیه جوان های ما هست ان شاالله برقرار شود .
مجری: یک دقیقه بیشتر وقت نداریم آقای قالیباف اگر دولتی تشکیل دهد چه مقدار انتقاد پذیر است و نحوه تعاملش با مخالفین چگونه خواهد بود؟
قالیباف: جنابعالی حتما یک حرف را بارها در رسانه ها از من شنیدید که ما از امامان یاد گرفتیم که حرف مرد یکی نیست حرف مرد دوتاست یعنی هرکسی فکر نکند رئیس دولت است هر چه می گوید راست می گوید خوب می فهمد حتما رئیس دولت هم اشتباه می کند باید بفهمد که اشتباه کرد به خرد جمعی مراجعه کرد پس بگیرد و اصلاح کند و جبران کند و عذرخواهی کند و این را در مدیریت شهری و در نیروی انتظامی این را شعار نمی دهم عین این را اجرا کردم و امروز هم معتقد هستم پس لذا انتقاد پذیر باید باشیم و با خرد جمعی پیش برویم تا بتوانیم به موفقیتهای خودمان ان شاء الله برسیم.
مجری: شما بینندگان عزیز می توانید متن مکتوب و تصویری برنامه
دفتر مرکزی: تهران،
09128513265
نوشتن دیدگاه