آقای سعید جلیلی از نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشورمان دقایقی پیش در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما شرکت کرد.
به گزارش واحد مرکزی خبر آقای جلیلی ابتدا در پاسخ به سوال نخست مجری گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما که چرا وارد عرصه انتخابات شده است گفت :من هم خدمت بینندگان عزیز و جنابعالی سلام عرض می کنم خوب به هر حال عرصه ریاست جمهوری به نظر من یک عرصه مهمی است وظیفه سنگینی بر عهده رییس جمهور هست کسانی که می خواهند وارد این عرصه بشوند باید شناخت کافی از کار ویژه های رییس جمهور داشته باشند از وضعیت کشور داشته باشند و از اینکه با چه ظرفیتی می خواهند وارد این عرصه بشوند البته ازآن سوی دیگه به هر حال چون یک عرصه رقابت هست مهم هست که ببینند چه کسانی دیگری در این عرصه می خواهند وارد بشوند به نظر من باید با یک نگاه تکلیف مدارانه وارد این عرصه شد طبیعی است اگر شما احساس کنید که کسان دیگری هستند که قوی تر هستند جدی تر هستند و می توانند این وظیفه را به شکل بهتری انجام بدهند این وظیفه از شما ساقط می شود اما اگر این نباشد بر شما تکلیف منجز می شود و قطعی می شود طبیعی است بر همین اساس من مشورت های لازم ، مطالعات لازم و حتی تا دقایق آخر انجام دادم چون وقتی که وارد این عرصه بشوی باید با قوت وارد بشوی شناختی هم که من از مشکلات کشور راه حل هایی که می تواند داشته باشد و دلایلی که چرا برخی مشکلات به وجود آمده به دلیل حوزه کاری که در شورای امنیت داریم در حوزه های مختلف اقتصادی سیاسی فرهنگی مسائل مختلف این ظرفیت را و ظرفیت هایی که در کشور می تواند در این جهت به کار گرفته بشود و شناختی که از آنها داشتم موجب شد که برای خودم این تکلیف را منجز بدونم.
مجری:از حوزه اقتصاد شروع می کنیم طبعاً اقتصاد ما دارای یکسری مشکلاتی هست شما به عنوان نامزد ریاست جمهوری چه برنامه مدونی برای حل این مشکلات دارید تو این برنامه ارتباط این برنامه با برنامه های بالادستی مثل سند چشم انداز با برنامه پنج ساله چی هست.
جلیلی: اتفاقاً از حوزه خوبی شروع کردید به نظر من چون یکی از مهمترین کارویژه های رییس جمهوری پرداختن به بحث اقتصاد است و شاید یکی از مهمترین انتظارات مردم و سوالات مردم همین هست که به هر حال در حوزه اقتصاد قرار هست چه اتفاقی بیافتد و این بسیار اهمیت دارد و ان شاءالله منتخب مردم پس ازآن حماسه سیاسی که در روز انتخابات شکل بگیرد به نظر من باید از همان فردا وارد ایجاد حماسه اقتصادی بشود این بحثی که مطرح شد به دلیل اهمیتی که این حوزه دارد و ضرورت ها و فوریت هایی که حتی دارد در این عرصه باید وارد بشود و این کار را انجام بدهد در عرصه اقتصاد که امروز یک عرصه بسیار مهمی است ما خوشبختانه یک ظرفیت های بسیار خوبی را به لحاظ بررسی ها و برنامه هاو قوانین داریم همان طور که خود شما اشاره کردید ما اسناد بالادستی فراوانی داریم یعنی ما امروز یک چشم انداز بیست ساله را داریم یک سیاست های کلی نظام را داریم یک برنامه پنج ساله را داریم که هنوز دو سال و خورده ای ازش باقی مانده و قوانین مشخص مجلس را داریم درباره موضوعات بسیار مهم مثل هدفمندی یارانه ها که یک بحث بسیار مهم است مثل اصل چهل و چهار ،مشارکت دادن مردم در این بحث و بودجه سالانه اینها یک ظرفیت های بسیار مهم هست که هست و به نظر من خود اینها یک فرصت هست برای ایجاد آن حماسه اقتصادی چون به هر حال یک مجموعه کار کارشناسی انجام شده یک سیر قانونی طی شده و این یک فرصت را به وجود آورده برای اینکه حالا اینها اجرا بشود لذا به نظر من یکی از چیزهایی که بسیار مهم هست این است که کسی که در این عرصه می خواهد وارد بشود باید این بحث را مطرح کند که چگونه می خواهد اینها را اجرا کند چون ببینید ما بسیاری از بحث هایی که امروز در عرصه اقتصاد داریم و بسیار ضروری است اینها بحث هایی بوده که درباره اش ما مصوبات برنامه ها سیاست های کلی و همان چیزهایی که عرض کردم داریم اما متاسفانه اجرا بعضاً نشده است رئیس جمهور و کسی که در این عرصه وارد می شود باید برنامه اجرایی اش برای اجرا شدن اینها را بگوید البته طبیعی است در این موضوعات و چند موضوع اساسی را بهش توجه داشته باشد بحث تورم مثلاً یک بحث بسیار اساسی و مهم است بحث اشتغال یک بحث بسیار مهم و اساسی است بحث همین هدفمندی یارانه ها که یک قانون مصوب مجلس هست و یک بحث بسیار مهم و اساسی است سوال این است که چگونه می خواهد آن را انجام بدهد من فکر می کنم که در حوزه اقتصاد یک حوزه فرصت ها و تهدیدهاست خوب ما به دلیل برخی موضوعات برخی تهدیدها در حوزه اقتصادی به سمت کشور متوجه شد از جانب برخی موضوعات هم از خارج و هم برخی تهدیدهایی که به نظر من از داخل شکل گرفت این تهدیدها اگر به نظر من به خوبی از فرصت ها استفاده بشود و برای فرصت ها برنامه ریزی بشود و مدیریت بشود به خصوص در عرصه اجرا اصلاً بسیاری از این تهدیدها خود به خود منتفی می شد خود به خود مانع آنها می شد من یکی دو تا مثال بزنم شاید این بحث روشن بشود مثلاً یکی از بحث هایی که سالهاست در کشور مطرح بوده مورد اجماع همه هم بوده همه هم روی آن توافق داشتندمثلا بحث قطع وابستگی به نفت است خب شما می دانید قرار بود در پایان برنامه پنج ساله چهارم این امر محقق بشود خب اگر این خوب اجرا می شد در سالیانی که حالا باید اجرا می شد شاید اینکه برخی بخواهند از ظرفیت مثلا تحریم در عرصه نفت و موضوعات مشابه آن بخواهند استفاده کنند اصلا عملا منتفی می شد من فکر می کنم برخی از عرصه هایی وجود دارد در عرصه اقتصادی که اگر شما به موقع وارد بشوید و از فرصتها به خوبی استفاده کنید و برنامه ریزی کنید بر اساس همین موضوعاتی که وجود دارد همین مصوبات و اسنادی که وجود دارد من فکر نمی کنم هیچ یک از کاندیداهای محترمی که الان وارد شدند هیچ کدام در مقام انکار این بحث هایی که من عرض کردم بخواهند باشند چون اینها مصوب شده قانون شده و اصلا یکی از بحثهای ما این است که به هر حال در عرصه اقتصاد قرار نیست نگاه های متفاوت هر روز بیاید شکل بگیرد باید آن چیزی که قانون شده و سیاست کلی نظام شده و سند بالادستی شده آن بیاید امروز دیگر به خوبی اجرا بشود بله برای مرحله بعد آن موقع آسیب شناسی بشود و آن آسیب هایش برطرف بشود و آنها را نگذارند که مانع بشود، من فکر می کنم یکی از بحث های اساسی که در برنامه دولت وجود دارد این است که باید سامان داده بشود به ساختار اجرایی در حوزه اقتصاد حالا من این را در برنامه ای که در فردا شب خواهم داشت مفصل تر بیان خواهم کرد که اصولا نگاه من برای ساختار اجرایی اداری کشور چیست اما در حوزه اقتصاد به نظر من یکی از ضرورتها این است که باید این ساختار اجرایی اداری ما در حوزه اقتصاد متناسب بشود با ظرفیتها و شرایطی که امروز ما داریم چه به لحاظ تهدیدها چه به لحاظ فرصتها، ما امروز به لحاظ تهدیدها ، شما شاهد هستید که خب یکسری برنامه ها و توطئه هایی را از سوی دشمنان ما هست ساختار ما باید یک ساختار قوی باشد که بتواند پاسخگوی این تهدیدها باشد همچنان که در عرصه فرصتها باید این ساختار ما بتواند این ظرفیت را داشته باشد که تمام ظرفیت های کشور را فرصتهایی را که در کشور دارد را به موقع و درست مدیریت و هدایت کند ببینید ما در عرصه اقتصاد یکی از ظرفیتهای خوبی که داریم آن بحث فرصتهای سخت افزاری و نرم افزاری است که وجود دارد ساختار اجرایی اداری ما باید به گونه ای رقم بخورد و شکل بگیرد که بتواند این ظرفیتها آزاد بشود چه در حوزه سخت افزار ، منابع و بحث هایی که داریم در این زمینه، امکاناتی که داریم و چه در زمینه نرم افزار، آحاد جامعه که می خواهند در عرصه اقتصاد فعالیتی داشته باشند این ساختار بتواند آنها را کمک کند و به جلو ببرد نه اینکه برعکس باشد ما بعضا الان شما می بینید در حوزه بخصوص اقتصاد ، مردم ما آحاد جامعه ما بیشتر نگران این هستند که اگر می خواهند یک ظرفیتی را به کار بگیرند و یک ظرفیتی را آزاد کنند مثلا این ساختار اجرایی اداری ما مانع آنها باشد یک هفت خانی باشد که آنها بیشتر مثلا بگویند حالا چگونه این مسیر را رد کنیم چگونه مثلا از این وزارتخانه حالا در حوزه کشاورزی در حوزه صنعت در حوزه اقتصاد، این باید برعکس باشد یعنی باید ساختار اجرایی اداری به گونه ای باشد که مردم احساس کنند با رجوع به اینجا می توانند ظرفیت هایشان را بهتر آزاد کنند و بهتر دنبال کنند و همین طور آن وقت بر این مبنا باید آسیب های این ساختار گرفته بشود هر چقدر این آسیب ها را شما بتوانید بگیرید به نظر من برخی چیزهایی که امروز تحت عنوان تهدید مطرح می شود احتمالا می تواند بشود فرصت، اتفاقا من این را بهش تاکید دارم بسیاری از چیزهایی که الان چون یک سوال اصلی در جامعه ما این است و آیا مثلا مسائل اقتصادی علتش مشکلات خارجی و تحریماست یا علتش مشکلات داخلی است؟ من فکر می کنم آن چیزی که می شود گفت بله به دلیل برخی موضوعات خارجی، دشمنی هایی که برخی با ما دارند و مثل تحریمها و اینها، شاید موضوعاتی بعنوان شوک به اقتصاد ما وارد بشوند اما اگر از این طرف ما به خوبی بتوانیم اینها را مدیریت کنیم اتفاقا همان موضوع تهدید می شود تبدیل به فرصت، مثالش مثلا شما ببینید یک زمانی بود من یادم است در همین گفتگوی ویژه خبری حدود ده دوازده سال پیش یکی از آقایان وزرا همین جا از وی سوال شد که مثلا ما یک کشوری هستیم که نفت داریم اینها چرا مثلا ما بنزین وارد می کنیم؟ ایشان مثلا یک پاسخی داد که صرفه اقتصادی ندارد ، بعداً همین شد یک مجرا، یک بستر برای اینکه کسانی هی ما را تهدید کنند به تحریم بنزین، خب وقتی که این موضوع را آمدند دنبالش رفتند ما با ظرفیت هایی که ایجاد کردیم اتفاقا به گونه ای عمل شد که ما نه تنها بنزین را برای مصرف خودمان تولید کردیم بلکه الان می توانیم حتی صادرات هم داشته باشیم پس ببینید یک موضوعی که تهدید بود موجب شد که ما از یک ظرفیتی که از آن غافل بودیم استفاده کنیم برای اینکه این تبدیل به حتی فرصت بشود من عرضم این است که این را در عرصه های دیگر هم داریم اما لازمه اش این است که باید برای این بحثها، یک برنامه صحیح اجرایی زمان بندی شده داشته باشیم، آنکه عرض کردم حماسه اقتصادی شکل بگیرد برای این است یعنی باید دیگر ما زمان را از دست ندهیم فرصتها را از دست ندهیم با یک نگاه های جامع همه جانبه بتوانیم تدابیری بیاندیشیم که تهدیدها را پیش بینی کنیم و از آن پیشگیری کنیم و این به نظر من کاملا ممکن است که حالا مثال های بسیار زیادی در این زمینه وجود دارد که می شود انجام داد من یک مثال دیگر بزنم شاید این کمک کند ببینید مثلا ما همین الان که اینها برخی تحریمها و بحث اینها را دارند در سیستم اقتصادی ما این گونه است که شما سالی برای مثلا همین کالاهای اساسی که در کشور هست یک چیزی تقریبا نزدیک یازده میلیارد دلار شما واردات داریدکالاهای اساسی مثل گندم برنج شکر دانه های روغنی ،خود روغن و بحثهایی از این قبیل، اگر شما بررسی بکنید آن وقت بعد حالا اینها به آن بحثهایی که دارند برای اینکه مثلا انتقال پول برای بحث کشتی ها ، حمل و نقل ، همه این چیزها به اصطلاح خودشان از این ظرفیت های فشار استفاده می کنند برای این موضوع، من می گویم همین را می شود تبدیل به فرصت کرد ما در این یازده میلیارد دلار وارداتی که داریم اتفاقا اینها عرصه هایی است که شما ظرفیت های بسیار خوبی دارید و همه اینها چون کشور ایران یک کشور کوچک نیست که مثلا یک موضوع را بتواند مثلا به لحاظ کشاورزی اتفاقا ظرفیتی را دارد مثلا بحث دام همان اقلامی که عرض کردم همه اینها در کشور قابل تولید است خب اگر ما این را با یک برنامه ریزی خوب بیاییم انجام بدهیم اولا آن تهدید آنها مثلا قضیه بنزین منتفی می شود ثانیا شما این را می آیید در داخل تولید می کنید که یک اشتغال بزرگ ایجاد می کنید شما ببینید یازده میلیارد دلار که شما از بیرون می خرید در داخل اگر بیایید انجام بدهید و این خودش اصلا ظرفیت هم اشتغال ایجاد کرده هم اینکه یازده میلیارد دلار از واردات شما کاهش پیدا کرده و این تزریق شده به داخل کشور و تولید افزایش پیدا کرد آن چیزی که سال گذشته گفته می شد، من عرضم این است که از این مثالها زیاد داریم حالا اگر راجع به کالاهای اساسی بود ما حتی راجع به کالاهای غیر اساسی هم این را داریم من به دلیل کاری که ما در دبیرخانه این چند سال داشتیم و روی این موضوعات خب وظیفه مان بود که یک اشراف کامل داشته باشیم بررسی کنیم که همین نکاتی که عرض کردم خدمتتان مثلا یک بحثش این بود که شما مثلا ببینید حتی در سالهایی مثلا یک کشوری مثل آلمان که مثلا بیان می کند که مثلا ما ایران را می خواهیم تحریم کنیم فلان کنیم همین سال نود ، ما نزدیک سی و نه میلیون دلار از این کشور چوب بستنی وارد کرده بودیم خب شما ببینید چوب بستنی در روستاهای ما هم می توانند تولید کنند بعد تازه هم ازش وارد می کنیم هم او بعد می گوید حالا من تحریم می کنم نمی گذارم بانکم از شما پول بیاورد خب این را ما می شود تبدیل به فرصت کنیم اتفاقا با همین سی و نه میلیون دلار شما ببینید در چند روستای ما برای تولید چوب بستنی می تواند اشتغال ایجاد کند از این مثالها فراوان است من این را بابت مثال عرض کردم عرضم این است که اگر این ظرفیت ها را ما بتوانیم مدیریت کنیم و این قوانینی که الان وجود دارد در چشم انداز در سند پنج ساله در قانون هدفمندی که به نظر من بسیار خوب است و باید سریعتر مراحل بعدش اجرا بشود و کامل بشود طبق قانون که به نظر من قانون ، همه جوانب را خوب نگاه کرده در بحث عرضم به حضور شما اصل چهل و چهار اینکه مردم مشارکت داده بشوند اینها یک ظرفیت های بسیار خوبی است اگر ما ساختار اقتصادی مان بیاید با این خودش را به روز کند و یک ساختار چابکی باشدکه مردم احساس کنند با این می توانند جلو بروند نه اینکه مانعش است ان شاءالله خیلی این کارها را می توانیم انجام بدهیم.
مجری:ارتباط این موضوعات اقتصادی که مطرح فرمودید با توجه به الان بحثی که مربوط به اقتصاد مقاومتی هست چی می تواند باشد از دید شما.
جلیلی: به نظر من همین بحث هست این اقتصاد مقاومتی که گفته می شود دقیقاً یک راهبرد بسیار صحیح و پاسخ بسیار صحیح است به این توطئه هایی که علیه کشور می شود و این فشارهایی می خواهد به کشور وارد بشود ببینید اینها در چه عرصه هایی دارد فشار می آورند یکی مثلاً همین عرصه بحث نفت هست خوب اگر ما بیاییم اقتصاد بدون نفت را رقم بزنیم این می شود یکی از آن مولفه های اصلی فلان ،ببینید اقتصاد مقاومتی ما سال گذشته یک موفقیت خوبی داشتیم و به نظر من میشد ما می توانستیم قوی تر برویم ما سال گذشته با همه این فشارهایی که اینها وارد کردند ما پنجاه و یک میلیارد و خرده ای دلار یا پنجاه و دو میلیارد تقریباً وارداتمان بود در حالی که صادرات غیر نفتی ما البته با احتساب پتروشیمی و میعانات و اینها حدود یک چیزی چهل و یک میلیارد یعنی ما یک چیزی حدود یازده میلیارد فقط اینجا اختلاف داشتیم که مجبور بودیم از فروش نفت استفاده کنیم خوب این را می شود با یک گام قوی تر مطرح کرد یا مثلاً یک بحث دیگه ای که الان هست آنها دارند علیه ما فشار می آورند در بحث این فشارهایی است که در موضوع صادرات علم و فن آوری به کشور می آید به خصوص در موضوعات مختلف اتفاقاً یکی از مزیت های نسبی ماست ما امروز یک نیروی تحصیلکرده جوان بسیار متخصص داریم که اگر این ظرفیت بیاد پای کار اتفاقاً ما می توانیم صادراتمان نه فقط از قبیل جنس های مواد خام و اینها باشد بلکه می تواند صادرات ما معطوف بشه به یک تولیدات دانش بنیان که این جزو مزیت نسبی ماست و یک ظرفیت بزرگ برای ما ایجاد می کند یا یک مثال دیگه من عرض کنم خدمتتان مثلاً تو بحث الان یکی از تضییقاتی که آنها دارند به ما فشار می آورند در بحث حمل و نقل هست اتفاقاً ما در حمل و نقل موقعیت ژئوپلتیک و جغرافیای ما طوری است چون یک موقعیت ترانزیت بسیار ارزشمند هست اگر ما ظرفیت های ترانزیت مان را فعال کنیم و احیا کنیم و این ظرفیت ها را استفاده حداکثری ازش بکنیم مثل این کریدور شمال و جنوب که اصلاً یک دفعه فرصت بسیار زیاد برای ما در اشتغال در درآمدهای ارزی ایجاد می کند اینها همان فرصت هایی است که می تواند اقتصاد مقاومتی را شکل بدهد.
مجری: عدالت و پیشرفت مقوله ای هست که بارها و بارها راجع بهش صحبت شده حالا عدالت از دید ما عدالت جغرافیایی عدالت طبقاتی اقتصادی فرهنگی حتی عدالت در انتخاب مسئولان و پیشرفت هم در همه حوزه ها از جمله حوزه علم وفن آوری هست جایگاه عدالت و پیشرفت در برنامه های شما چی هست؟
جلیلی: من در بحث عدالت چند تا نکته عرض کنم خدمت شما به نظر من این بحث مهمی است یعنی بحثی که شما گفتید به نظر من بحث منطقی است آن نکته ای که فرمودید عدالت و پیشرفت یعنی اصلاً اینها باهم مرتبط هستند اولاً همین مبنا را باید قبول داشته باشیم که آیا ما این مبنا واین رویکرد را قبول داریم این یک فرمایش حضرت علی علیه السلام هست که فی العدل سعه یعنی در عدالت هست که پیشرفت شکل می گیرد و این به نظر من یک مبنای بسیار مهم هست و این را باید باور داشته باشیم ما ببینید ظرفیت های بسیار خوبی در کشور داریم اگر بتوانیم فرصت های لازم را فراهم کنیم که همه این ظرفیت ها به موقع استفاده بشود فرصت های برابر داشته باشند آحاد جامعه احساس نکنند دچار تبعیض هستند هر کسی احساس کند آن ظرفیتش دولت کمک می کند به او که آن ظرفیتش آزاد بشود این حتماً به دنبال خودش پیشرفت را خواهد داشت ببینید ما عدالت را مثلاً در اقتصاد در سه حوزه به نظرم باید داشته باشیم یکی در اصل عدالت در مرحله حتی قبل از تولید در بحث منابع هست یعنی شما اگر بتوانید در منابع به خوبی این را تخصیص بدهید یعنی یک در تخصیص منابع بر مبنای عدالت شکل بگیرد حالا چه منابع پولی چه منابع ارزی و چه منابع طبیعی آنها باید بر اساس یک فرصت های برابر توزیع بشود نکته دوم بحثی که وجود دارد عدالت در مرحله بحث خود تولید است این که سهم هر بخش چیست مثلاً اگر کسی آمد در بحث زمین مسکن وارد شد این سهم زمین چقدر هست تو این موضوع سهم ساخت چقدر است سهمی آن کسی که می خواهد استفاده کند چقدر است این باید برایش تعریف بشود آن موقع بر این مبنا در مرحله مصرف هم آن وقت این عدالت راحت تر می تواند شکل بگیرد البته این عدالت که گفتم فقط تو بحث اقتصادی نیست تو اقتصادی تو بخش های مختلف هست تو بازرگانی مثلاً یک زمانی بود دولت خودش یک انحصاراتی داشت و این مانع می شد که بتواند فرصت های اقتصادی ، خوب توزیع بشه یعنی بخش خصوصی و مردم در این قضیه مشکل داشتند خوب الحمدالله الان تو این زمینه یک کم وضع بهتر شده و توانسته کار بشود اما از آن طرف الان یکی از چیزهایی که وجود دارد حتی در بخش خصوصی یکسری انحصارات هست این انحصارات خلاف عدالت هست یعنی شما باید بگذارید آن ظرفیت برای همه آزاد بشود نه در انحصار کسی یعنی مردم همگی مشارکت داده بشوند در غیر از حوزه های اقتصادی هم همین طور است ببینید یکی از بحث های اساسی مثلاً در حوزه فرهنگ هست شما باید این عدالت را بتوانید به خوبی اجرا کنید یعنی الان عدالت مثلاً رسانه ای ما یک توزیع خوبی نداریم در این قضیه یعنی شما می بینید بسیاری از موضوعات مثلاً عرصه رسانه را اگر شما بخواهید یک جمع بندی داشته باشید ازش می بینید سهم شهرستان ها و استان ها بسیار اندک هست در بحث رسانه در بحث حتی برخی از ظرفیت هایی که می تواند به کار گرفته شود این درحوزه های مختلف وجود دارد راهی که این بخواهد انجام بشود یعنی اگر ما اعتقاد داشته باشیم که پیشرفت با عدالت به دست می آید یعنی اینکه همه آحاد جامعه همه ظرفیت های جامعه بتوانند از فرصت های برابر استفاده کنند شما اینجا نیاز به عدالت ساختاری دارید یعنی باید سازوکار دستگاههای شما مبتنی بر عدالت باشد که این را بتواند شکل بدهد که من این را در برنامه فردا شب مفصل تر توضیح خواهم داد اگر این با ساز و کار نه اینکه با بحث های موردی و مقطعی بخواهید انجام بدهید حالا یک بحث را من اگر اجازه بدهید توزیع بدهم راجع به مثلاً مفاسد اقتصادی یکی از بحث هایی که مانع از عدالت هست بحث سوء استفاده اقتصادی است برخی مفاسدی که تو کشور به وجود می آید در این عرصه شما دیدید دیگه حالا ما در برخی موضوعات به لحاظ کاری در آن ورود کردیم و لازم بود که وارد بشویم مثلاً مثل پرونده سه هزار میلیارد یا همین بحث هایی که در یک سال گذشته به دلیل فشارهای اقتصادی که وارد می شد می دیدیم که در ساز وکارهای اقتصادی ما اگر شما بتوانید با ساز وکارهای اقتصادی مثلاً در بانک با ساز وکار خود بانکی قبل از اینکه بخواهید با سازوکارهای امنیتی قضایی و نظارتی کار انجام بدهید با خود این کار را انجام بدهید بسیاری از موضوعات و مفاسد جلوگیری می شود و اتفاقاً عدالت می تواند آنجا محقق بشود من یک مثال بزنم خدمت شما اگر این فکر می کنم مثال بدی نباشد مثلاً در همین موضوع سه هزار میلیارد که پیش آمد به نظر من در این طور موضوعات که مثلاً مفاسدی پیش می آید یا یک چیزهایی که انسان می بیند این کاملاً خلاف عدالت هست در اینجا باید اول از همه خود دولت مدعی باشد قبل از اینکه قوه قضاییه مجلس یا یک نهاد نظارتی بخواهد بیاید سراغ یک موضوع و مدعی باشه اتفاقاً به نظر من باید مدعی العموم خود دولت باشد خود بانک مرکزی باشد حتی خود بانک های عامل باشند اینها باید بیایند بررسی کنند و در این موضوعات با یک ساز وکارهای اقتصادی حالا آنجایی که لازم هست از جنس بانکی آنجایی که لازم هست از جنس مالیاتی مانع بی عدالتی و بروز مفاسد بشوند من دو تا مثال تو این قضیه بزنم شاید این بحث را بهتر روشن کنه ببینید مثلاً ما یک بحثی داریم الان تحت عنوان معوقات بانکی ما الان هفتاد هزار میلیارد تومان معوقاتی داریم که سررسیدش گذشته یعنی بیشتر از هیجده ماه از سررسیدش گذشته حالا غیر از معوقاتی است که هنوز به سر رسیدش نرسیده خوب شما ببینید ما از یک طرف مثلاً وقتی که بحث هدفمندی می شود بحث این می شود که آقا مثلاً نقدینگی شد تورم رفت بالا اینها این هفتاد هزار میلیارد خب خیلی عدد قابل توجهی است من یک بررسی که به دلیل همان موضوعی که داشتیم کردیم در دبیرخانه خب یکی از بحث های اساسی که بود این موضوعات را ما دنبال می کردیم یک بحث جالبی که در آنجا مشاهده شد این بود که من این آمار شاید به نظر من قابل توجه باشد که این هفتاد هزار میلیاردی که ما داریم امروز از آن بحث می کنیم تقریباً یازده و چهاردهم میلیاردش دست بیست و سه نفر هست باز من می خواهم یک کم کوچکترش بکنم آن شش نفر اول تقریباً نزدیک سه هزار و هفتصد میلیارد در اختیارشان هست یعنی چیزی که برابر یارانه ای که شما در سال در یک ماه به بیش از یارانه ای که در یک ماه به تمام هفتاد میلیون جمعیت کشور می دهید بعد مثلاً می گوییم نقدینگی زیاد شده خوب بعد جالب این است که در همین موضوع که من دقیق بررسی کردیم به خاطر همین بحث هایی که این تهدیدهای اقتصادی از این جانب به سوی کشور و امنیت ملی کشور نیاید جالب این بود که وقتی نگاه می کردید می دیدید این شش نفری که این میزان دستشان هست در کار تولیدی هم نیستند که حالا مثلاً یک وقتی بگی خوب حالا این را گرفته دارد در کار تولید انجام می دهد مثلاً یک موردش آمده بود پنجاه دو تا شرکت ثبت کرده بود فقط یک شرکت آن عنوان تولیدی داشت پنجاه و یک شرکت آن همین طور بحث های خدمات و دلالی و این طور بحث ها بودند من عرضم این است که این ظرفیت ها را باید با یک سازوکار اقتصادی دنبال کرد یکی از بحث های اساسی که من وقتی که می گویم باید سازوکار اقتصادی بیاد شکل بگیرد اینه که بحث سامانه ها و آن مراکز اطلاعات اقتصادی است که این یکی از بحث های جدی است ما خوشبختانه در یکی دو سال گذشته در دبیرخانه جلسات خوبی که با دستگاههای اقتصادی داشتیم در چند زمینه در این زمینه کارهای خوبی کلید خورد که ان شاالله اگراین تداوم پیدا کند که الان بعضی هایش به نتیجه رسیده اما هنوز به آن فرجام نهایی اش نرسیده اصلاً با این سازوکار یعنی مثلاً پورتال ارزی سامانه سنا برای آنچه که در صرافی ها راجع به دلارها می شود راجع به بحث پورتال تجاری راجع به بحث سامانه اقتصادی که تمام مسائل اقتصادی کشور در یک جا جمع بشود اینها تقاطع اطلاعات اینها خودش مانع بسیاری از مفاسد می شود یعنی ما اگر یک همچین سامانه ای را زودتر تدبیر کرده بودیم و روی این کار شده بود به نظر من اصلاً مفاسدی از جنس سه هزار میلیارد دلار اصلاً مجال ظهور و بروز پیدا نمی توانست بکند اینها آن بحث هایی است که اگر ما در ساختار اقتصادی بتوانیم به آن بپردازیم هم مانع مفاسد می شویم هم آن عدالتی که می خواهیم مثلاً در حوزه اقتصادی شکل بدهیم این در سایر عرصه ها هم می تواند ساری و جاری باشه.
مجری: شما تو صحبت های این چند روز گذشته خود از گفتمان اسلام ناب صحبت کردید یعنی چی به صورت مشخص؟
جلیلی: ببینید اتفاقاً این شاید یکی از انگیزه های اصلی من برای ورود در انتخابات همین بحث بود ما یک باور قرآنی داریم که استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لمایحییکم یعنی اگر شما بیایید آن اندیشه دینی را محقق کنید این موجب یک حیات در جامعه می شود به نظر من انقلاب اسلامی هم اصلاً پاسخ مردم ما بود به این ندای قرآنی این یک باور قرآنی ماست اما می خواهم بگم امروز بعد از سی و چهار سال این فقط یک ایمان و باور نیست یک تجربه هم هست یعنی ما در این سی و چهار سال این را تجربه کردیم هر مقدار که به این ایمان و این باور نزدیک شدیم و آن را آمدیم در عرصه حکومت و جامعه ساری و جاری کردیم اتفاقاً پیشرفت های فراوان دیدیم اتفاقاً موفقیت های زیاد به دست آوردیم و بر عکسش اتفاقاً هر جا که شما از این فاصله گرفتید می بینید بسیاری از مشکلاتی که بوجود آمده دوری گرفتن از این بحث هست شما در اقتصادش نگاه کنید هرچقدر شما به این اندیشه دینی نزدیک می شوید که مثلاً ربا نباشد فلان نباشد بی عدالتی نباشد و اینها نتایج مثبت خواهد داشت فقط این نیست یک مثال بسیار بارز و روشن آن که حالا چون سالگرد فتح خرمشهر هم هست و دیروز بود ببینید در دفاع مقدس بود دفاع مقدس چرا علی رغم اینکه همه دنیا آمد ایستاد و می خواست به ما یک فشاری تحمیل کند برای اولین بار در طول حداقل تاریخ دو قرن اخیر شما دیدید ایران وارد یک دفاع شد اما یک وجب از سرزمینش را از دست نداد برای اینکه اندیشه آمد ساری و جاری شد این آمد و توانست برای شما ظرفیت ایجاد کند فرصت ایجاد کند پیروزی و پیشرفت ایجاد کند به گونه ای که الان بعد از بیست و پنج سال دیگه کسی چشم طمع برای اقدامات آن فرمی علیه کشور ما ندارد من فکر می کنم این نگاه می تواند در همه عرصه ها جاری بشه می تواند در همه عرصه ها وجود داشته باشد در فرهنگ در اقتصاد در سیاست خارجی به خصوص، این می تواند برای ما ظرفیت ایجاد کند.
مجری: خوب در مورد سیاست خارجی فرمودید با توجه به سابقه ای که در حوزه سیاست خارجی دارید یعنی اگر شما انتخاب بشوید دولت شما رابطه را با آمریکا با کشورهای منطقه با جهان سلطه چگونه تعریف می شود؟
جلیلی: ببینید سیاست خارجی در هر کشوری در همه دنیا الان ما صد و هشتاد واحد سیاسی در دنیا داریم هر کشوری سیاست خارجی اش به مثاله یک پارادایم است یک اصول دارد یک اهداف دارد یک اندیشه دارد یک منافع و ارزشهایی دارد که در چارچوب این پارادایم، سیاست خارجی خودش را دنبال می کند طبیعی است این اصول نقاط اشتراک بین این اصول اهداف ارزشها منافع بین کشورها بین سیاست خارجی کشورها می تواند زمینه تعامل و تولید فرصت را ایجاد کند همچنان که نقاط افتراق و اختلاف بین این مولفه های پارادایم سیاست خارجی هر کشور با کشورهای دیگر می تواند تولید یعنی موجب آن نقاط افتراق و موجب تهدید باشد و برخی از تقابلها را ایجاد کند من عرضم این است که ما اگر بتوانیم ساز وکار سیاست خارجی ما همانطور که گفتم یکی از مهمترین ظرفیت های ما که همین گفتمان اسلام ناب برای ما تولید ظرفیت کرده تولید اقتدار کرده تولید عزت کرده همین جاری شدن این نگاه در سیاست خارجی بود، ببینید یک مقاله خوبی را یکی از نویسندگان مصری اخیرا نوشته بود خیلی بحث جالبی بود گمانم آقای فهمی هویدی بود ایشان یک مقاله خوبی نوشته بود گفته بود که در سال هزار و نهصد و هفتاد و نه در ایران انقلاب اسلامی شد پیروز شدند و تمام جهان سی و چهار سال با اینها ، تمام جهان نه، آن قدرت های اصلی با ایران شروع کردند مقابله کردن، در همان سال یک چند ماه جلوترش در مصر رفتند هضم شدند در آن نظام سلطه ، کمپ دیوید را امضا کردند و بحثها کردند و شد مصر به عنوان متحد اصلی آمریکا مثلا در منطقه و آن روابطی که همه می دانند، گفته بود حالا این دو تا را با هم مقایسه کنید اون سی سال با اون پارادایم آمد ما سی سال با این پارادایم ، اون ایستاد در برابر آمریکا و نظام سلطه، ما با آن مثلا رفتیم کمپ دیوید را امضا کردیم و متحد اصلی اش شدیم امروز ما چه داریم؟ امروز ایران ماهواره هوا می فرستد ما اینجا موضوع نان داریم من عرضم این است که این نگاه امروز برای ما تولید عزت و قدرت کرده شما این اظهار من نیست ادعای من نیست اظهارات صریح هم تینک تنک ها یعنی کانون های فکری و هم مقامات رسمی حتی ایالات متحده آمریکاست آیا این را همه شان بیان نمی کنند که امروز ایران یک قدرت منطقه ای است و بدون ایران نمی شود مسائل را حل کرد شما همین دیشب بود امشب هم دیدم یک اشاره ای شد که خود آنها به صراحت می گویند اگر می خواهیم موضوع سوریه حل بشود حتما باید ایران در گفتگوهای ژنو دو شرکت داشته باشد، این چه ظرفیت و قدرتی ایجاد شده است که همه قدرت های اساسی دنیا می گویند ما در آنجا شرکت می کنیم اما اگر ایران شرکت نکند این موضوع حل نخواهد شد یعنی عرصه سیاست خارجی عرصه به هر حال این رویارویی این اراده هاست امروز این را هیچ کس نمی تواند انکار کند که در بسیاری از موضوعات در عرصه بین المللی و منطقه ای، این ایران است که ظرفیت هایش و اراده اش دارد محقق می شود شما ببینید فقط در بحث منطقه ای حتی به نظر من در عرصه بیشتر یعنی امروز با این نگاه، جمهوری اسلامی ایران توانسته یک ظرفیت پیدا کند برای هماوردی با قدرتهای بزرگ، اینکه شش کشور جهان می نشینند و شما هم می نشینید آنها یک اراده مطرح می کنند شما یک اراده و بعد آنها روز به روز عقب می نشینند اول می گویند مثلا تعلیق سه و نیم درصد بعد می گویند عرضم به حضور شما حالا بیایید یک مکث بدهید بعد می گویند حالا بیایید یک نرخ بپذیرید بعد می آیند می گویند خیلی خب حالا بیاییم روی بحث توقف بیست درصد و همین طور می آیند جلو و شما دارید این ظرفیت را هم در عرصه فنی کارتان را پیش می برید و هم در عرصه سیاسی، این نشان می دهد یک ظرفیتی ایجاد شده این ظرفیت به نظر من مرهون همان گفتمان انقلاب اسلامی است اما آن نکته ای که گفتید من عرضم این است که اتفاقا سیاست خارجی وقتی که مزیت نسبی اش در این است که می تواند بایستد در برابر چند قدرت انگشت شمار که اینها آمدند یک نظام سلطه را درست کردند و یک ظرفیتی را ایجاد کردند و بعد می خواهند آن انحصارات حفظ نشود اتفاقا جمهوری اسلامی ایران آمده که آن انحصارات را بشکند برای اینکه بر آن مبنا بتواند پیشرفت کند چون اگر آن انحصارات بخواهد در اختیار آنها باشد شما دیگر نمی توانید در علم در هسته ای پیشرفت کنید نمی توانید در حتی اقتصاد پیشرفت کنید یعنی اگر آنها اراده کردند شما را تحریم کنند شما باید متوقف بشوید در عرصه علم پیشرفت کنید در عرصه حتی مدل سیاسی اون بحث خودت را داشته باشی بعد همان بحثی که آنها تحت عنوان جهانی سازی مطرح می کردند دنبال کنی چگونه می شود با این مقابله کرد؟ اتفاقا من بحثم این است اتفاقا به نظر من، ما در عرصه سیاست خارجی ، یک فرصت های بسیار زیاد داریم یک ظرفیتهای بسیار زیاد داریم بر خلاف آن چیزی که آنها می آیند می گویند که جامعه جهانی همان چهار پنج نفر خودشان را بعنوان جامعه جهانی مطرح می کنند به نظر من همه دنیا این را قبول دارد جامعه جهانی یک ظرفیت بسیار بزرگ است شما در جامعه جهانی بیش از صد و بیست کشور عضو عدم تعهد دارید که امروز ما ریاست آن را داریم اتفاقا با آنها ، شما یک ظرفیت بسیار زیاد دارید بر اساس همان نقطه ای که گفتم نقاط مشترک بسیار زیاد دارید که از این نقاط مشترک فرصتهای بسیار زیادی ایجاد می شود که عرصه را برای تعامل ایجاد می کند ما اگر یک برنامه ریزی یک ساختار قوی در سیاست خارجی داشته باشیم که بتواند از فرصت ها به موقع و دقیق استفاده کند همان طور که من در اقتصاد گفتم اگر از فرصتها به خوبی استفاده کنیم تهدیدها کم می شود در سیاست خارجی هم این است یعنی اگر شما بتوانید از فرصتها به موقع استفاده کنید تهدیدها را کاهش می دهید.
مجری:رییس جمهور در ایران قدرت بسیار بسیار زیادی را دارد شما هم به جهت شخصی چقدر انتقادپذیرید و چقدر حرف مخالفین را می پذیرید و هم اگر مثلاً در این مقام قرار گرفتید چقدر حاضرید انتقادها را بپذیرید و حرف مخالفین را بهش گوش بدهید و پاسخگو باشید متقابلاً.
جلیلی: ببینید حالا اینکه همان یکی از بحث هایی که من گفتم گفتمان اندیشه دینی یکی از آموزه های مهم دینی همین هست که کسی که در مقام یک مسئولیت قرار می گیرد باید گوش شنوا برای مردم داشته باشد یک فرمایش مهمی حضرت امیر علیه السلام در نامه ای که به مالک اشتر می نویسند همین را می نویسند که اتفاقاً من دو سه روز پیش هم که خدمت حضرت آیت الله جوادی بودم ایشان همین نکته را اشاره کردند که می فرمودند اگر ما از یک طرف می گوییم الصلاه عمودالدین از آن طرف هم می گوییم عمادالدین مردم هستند اینها هستند که آن ستون و پشتوانه دین هستند و اصلاً ظرفیت انقلاب اسلامی همین هست ما اگر توانستیم پیروز بشویم و موفق بشویم و پیشرفت کنیم به خاطر این بوده است که این اندیشه دینی مستظهر به پشتیبانی یک جمهوریت این طوری بوده مردمی بوده که نه تنها آمدند رأی دادند نه تنها آمدند همکاری کردند و پشتیبانی کردند از نظام خودشان بلکه حاضر شدند بیشترین فداکاری ها را در این عرصه بکنند اینجا این تعبیری که حضرت امیر به مالک می فرمایند فلیکن صغوک الیهم صغوک الیهم یعنی گوش شنوات باید با مردم باشد و میلک لهم یعنی باید ببینیم مردم چه می خواهند این وظیفه هست یعنی این یک آموزه دینی است آن که من می گویم اگر این گفتمان دینی باشد و این ساری و جاری بشه به همه کارگزاران نظام اسلامی به عنوان یک وظیفه نه اینکه حالا یک لطف بخواهند بکنند این وظیفه هست اما من عرضم اینه که این کافی نیست ببینید یکی از بحث هایی که مهم هست ما وقتی می گوییم نظام پاسخگو دولت پاسخگو معذرت می خواهم در مثلاً شکل خیلی ساده اش اذهان می رود سراغ اینکه مثلاً تلفن را جواب بدهد مثلاً دو تا ارباب رجوع را راحت جواب بدهد در صورتی که این این طور نیست پاسخگویی خودش باید یک نظام داشته باشد یک شاخص داشته باشد مثلاً در صنعت وقتی شما می گویید باید ساختاری اجرایی اداری شما پاسخگو باشد باید شاخص های آن را مشخص کنید یعنی اینکه شما در اینجا باید برای مردمی که مورد رجوع به صنعت هستند اینها باید برایشان فرصت هایی که دارند بیان بشود ظرفیت ها برایشان این باید برود سراغ آنها و این کارها را انجام بدهد لذا به نظر من این اولاً یک آموزه دینی است و اتفاقاً ممیزه همین گفتمانی که ما بهش می گوییم تحت عنوان اسلام ناب این هست که مردم را باور داشته باشد به مردم احترام بگذارد و شنوای حرف مردم باشد و در مشورت با آنها باشد یعنی در تصمیم سازی ها باید مردم نخبگان مشارکت داشته باشند طبیعی است کسی نمی تواند به نظر من الان با این گستردگی بحث دولت های جدید و به اصطلاح مدرن که گفته می شود کسی ادعا کند من در همه عرصه ها متخصص هستم در همه عرصه ها صاحب نظر هستم این به نظر من ادعای گزافی است اگر کسی بکند حتماً باید سازوکارهایی باشد که آسیب شناسی کند بحث ها را بگیرد و این را بتواند دنبال کند.
مجری: شما بفرمایید که واقعاً قانون گرایی را تا کجا ادامه می دهید اگر منجر به این بشود که از روی نزدیکان خودتان رد بشوید یعنی اینها هم کنار بزنید چه مقدار پایبندید؟
جلیلی: به نظر من این اصلاً یک بحث بسیار بدیهی و مفروض باشد یعنی باید قانون فصل الخطاب باشد ببینید در جامعه و حکومت آن چیزی که انسجام می دهد یک فصل الخطاب هست ما در قانون اساسی مان و در اعتقادات دینی مان فصل الخطاب های مشخصی را داریم یک مقام ولایت فقیه هست که در رأس نظام ما قرار دارد به عنوان فصل الخطاب در جاه هایی که مشکلاتی پیش می آد که اصلاً کاملاً تعریف شده بعد از آن خود قوانین هستند قانون هست که تعریف شده طبیعی است اتفاقاً باز در این نامه حضرت به مالک همین موضوع تصریح شده که باید دقت کنی که نزدیکان تو و کسانی که به تو نزدیک هستند طمع نداشته باشند که بخواهند بر خلاف قانون و آن موازین برای آنها یک مزیت و یا یک چیز ایجاد بشود به نظر من یکی از بحث های بسیاری اساسی و ضروری که در دولت باید شکل بشود در همین بحث هست که کسانی نباید برای آنها گارانتی یا یک بیمه یا یک ضمانتی باشد برای هر کاری که می خواهند انجام بدهند باید همه مساوی باشند البته این باید یک دقت زیاد می خواهد هم در شناخت افراد در آن بحثی که من در عدالت ساختاری گفتم یکی همین هست که کسی نباید احساس کند به دلیل یک پست مسئولیت یا یک نسبت می تواند برایش یک محیط امن ایجاد بشود.
دفتر مرکزی: تهران،
09128513265
نوشتن دیدگاه