آقای علی اکبر ولایتی از نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشورمان دقایقی پیش با شرکت در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما نظرات خود را درباره موضوعات مختلف بیان کرد.
به گزارش واحد مرکزی خبر مجری گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما ابتدا ضمن خوشامدگویی به آقای ولایتی از وی پرسید :
در هر حال بعد از هشت سال مجدداً شما وارد گود رقابت های پرشور و شعف و پر عده و عده انتخابات ریاست جمهوری شدید یکی اینکه چرا و دوم اینکه آیا قرار هست باز هم مثل هشت سال پیش تکرار بشود و از رقابت ها کنار بکشید یا نه؟
ولایتی: بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت ملت شریف ایران و شما و همکاران محترمتان و عرض تشکر به مناسبت زحماتی که می کشید و عرض تسلیت به مناسبت رحلت حضرت زینب کبری سلام الله علیها، همان طور که اشاره فرمودید این بار هم بنده به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری وارد صحنه شدم و انشاءالله تا آخر ادامه خواهم داد و بنا ندارم به نفع کسی عقب نشینی بکنم و تا آخر به رقابت های انتخاباتی ادامه می دهم.
مجری: طبق روال قبل ما مهمترین موضوعاتی که مردم ،کارشناسان و صاحب نظران صحبت کردند راجع به آن و مجموعه پرسش هایی که به صدا و سیما رسیده بحث اقتصاد هست شما هم در صحبت هایتان از یک طرح کوتاه مدت صد روزه برای حل مشکلات حاد صحبت کردید جزیئات این طرح چی هست و چگونه می شود بعضی از مشکلات مثل تورم ،افزایش نقدینگی و کاهش پول ملی اینها را طی یک دوره کوتاه مدت حل کرد؟
ولایتی: ملاحظه بفرمایید دوره ریاست جمهوری چهار ساله تقریباً چهارده صد روز هست بنده بنا دارم که هر صد روز یکبار گزارش صد روز گذشته را خدمت ملت شریفمان عرض بکنم صد روز اول بسیار تعیین کننده است زیرا که مردم دچار مشکلات جدی در امر معیشتیان هستند نمی شود به مردم وعده داد که صبر بکنید ما ظرف شش ماه یک سال دو سال کار معیشت شما را سامان می دهیم و حتماً توقع دارند که هرچه زودتر معالجه برای مشکلات فوری آنها انجام بشود ملاحظه کنید ما گرانی روزافزون را داریم تورم روزافزون را داریم معمولاً درآمد بسیاری از اقشار مردم با هزینه هایشان تعادل ندارد و همان طور که اشاره کردید کاهش ارزش پولی یکی از مشکلات اساسی است ما برای اینکه این شرایط را به حالت عادی برگردانیم حتماً باید یک علاج فوری بکنیم ببینید یک مثال براتون می زنم بنده پزشکم موقعی که با یک مریض مواجه می شویم که این مریض یک مرض حادی دارد تب بالا دارد تشنج دارد حال عمومی اش بد هست حتماً یک علت یا مجموعه عللی موجب این حالت شده یک طبیب که بالا سر یک مریض می رسد قبل از اینکه به موازات اینکه دنبال علت مرض می گردد سعی می کند که علائم شدید آن مرض را سامان بدهد تسکین بدهد اول تبش را می آورد پایین صرفنظر از اینکه علت تب هر چی می خواهد باشد تشنجش را کنترل می کند و حالت عمومی اش را با وصل کردن یک سرم و زدن بعضی از داروهای تقویتی بهتر می کند و بعد همزمان به دنبال علت های اساسی می گردد و درمان های میان مدت و بلندمدت اگر مرض صعبی و مزمنی داشته باشد که حالا به صورت حاد بروز کرده بنابراین حتماً لازم است که یک کار فوری برای درمان علائم شدید موجود ما به کار ببریم اولین کاری که می شود انجام داد بازسازی اعتماد بین دولت و مردم هست ملاحظه کنید مردم ما بخشنامه های متعدد از بانک مرکزی دریافت می کنند که هر روز بابت قیمت ارز یک مطلبی بیان می کند و این در بین مردم متداول شده می گویند هرگاه بانک مرکزی راجع به قیمت مثلاً ارز یا سکه حرفی زد شما باید مثلا عکسش را عمل کنید این خیلی بد است که اعتماد بین مسئولین دولتی و مردم این طور خدشه دار بشود بازگرداندن اعتماد بین دولت و مردم کار طول کشنده ای نیست اگر در همین ابتدا دولت اعلام بکند یعنی دولتی که ما تشکیل می دهیم اعلام بکنیم که ما هر آنچه که قول می دهیم به آن عمل می کنیم و اصلاً به قانون عمل می کنیم یکی از علل بی اعتمادی مردم این است که ملاحظه می کنند که قانون اجرا نمی شود و ما اگر اعتماد بین دولت و مردم را با اجرای قانون و با بازگرداندن اعتماد به آحاد ملت بتوانیم جلب بکنیم عملاً کار به جایی می رسد که آنهایی که اعتماد خودشان را از دست داده بودند دو مرتبه پیدا کنند و اگر این طور شد انعکاس این در خارج از کشور این طور خواهد بود که می بینند یک دولتی روی کار آمده با آرای بالای مردم و اعتماد متقابل بین مردم و دولت برقرار شده و بسته به شخصیتی که می آید و به عنوان رییس جمهوری انتخاب می شود از طرف مردم این که آیا دنیا آنها را بشناسد یا نشناسد خود بازگرداندن متقابل اعتماد جهانی و اعتماد ملی خود این هم کمک می کند به بازسازی این اعتماد مضافاً به این که شما با تنظیم بازار البته کار باید بر اساس تولید باشد یعنی تولید محور باشد اقتصاد ما ولی اگر الان یک نیاز فوری داریم و کالایی در بازار موجود نیست و نقدینگی از سال هشتاد و پنج تاکنون از حدود نود هزار میلیارد تومان رسیده به پانصد هزار میلیارد تومان کالا در بازار نیست نقدینگی زیاد شده عملاً موجب تورم می شود شما اگر بتوانید با امکاناتی که در اختیار دارید دولت اینقدر امکانات در اختیار دارد که بتواند تنظیم بازار بکند کالایی که مورد نیاز مردم هست پولی که در دست مردم هست این به صورت طبیعی یک مقداری قیمت ها را کنترل می کند و مردم یک مجالی پیدا می کنند که به زندگی خودشان بهتر برسند و کار دیگری که می شود انجام داد یک تنفس شش ماهه به صنایعی که یا خوابیده یا کمتر از حد موجود تولید می کند یعنی مثلاً تولید بعضی از کارخانه ها به زیر پنجاه درصد رسیده بعضی از کارخانه ها تعطیل شده اینها اگر یک معافیت مالیاتی شش ماهه به اینها بدهید و یک فرصت تنفسی به اینها بدهید که اینها پرداخت های خودشان را شش ماه به تعویق بیاندازند و دولت با گذراندن یک لایحه دو فوریتی از مجلس این اعتبار را تامین بکند که مردم خیالشان یعنی تولید کنندگان به خصوص کارگاههای کوچک و متوسط اینها مطمئن بشوند که یک چنین فرصتی به آنها داده شده مشروط به اینکه کار تولیدی شان را از سر بگیرند نمی شود با یک کارگاه تولیدی نشست تفاهم کرد که چه طور می شود شما سی درصد تولیدتان را بیارید بالا آنها این کار را می کنند در صورتی که شما به آنها مجال بدهید بعد از فروش محصولاتشان هم بازار از کالا انباشته می شود و هم با فروش محصولاتش می تواند یک رشدی بکند و کارگرانی که به واسطه تعطیل شدن کارخانه و پایین آمدن میزان کار و محصولات بیکار شده بودند به کار برگردند نکته دیگر گمرکات هست مقدار زیادی از محصولاتی که مورد نیاز مردم هست به خصوص داروها در گمرکات الان هست به دلیل اختلافی که بین افراد وارد کننده و بانک ها به وجود آمده بانک ها بر اساس نرخ مثلاً هزار و دویست و خورده ای تومان هر دلار آمدند ال سی باز کردند برای یک کسی که داوطلب وارد کردن کالا هست حالا که کالا وارد شده بانک می گوید که آن روزی که تو درخواست کردی و ال سی باز کردی دلار قیمتش این قیمت بود حالا شده مثلاً سه برابر و بانک مرکزی به ما به همان قیمت جدید این دلار را می دهد و تو باید اضافه بدهی دو برابر آن چیزی که قبلاً دادی و این طرف می بیند که جنسش را از قبل اصلاً پیش فروش کرده به قیمت همان دلار هزار و دویست و شصت تومان چه جوری ببینید اعتماد بین مردم و وارد کنندگان کالا و تولید کنندگان و بانک ها و دولت خدشه دار شده و اصلاً می شود این کار را ندیده گرفت که یک کنترلی ، یک رابطه درستی بین بانک مرکزی و بانک های خصوصی یا غیر خصوصی ایجاد بشود که هر آنچه که بانک مرکزی ضمانت کرده بانک پرداخت بکنه و بانک هم بتواند اسناد آن فرد وارد کننده را صادر بکنه که این همه جنس در گمرک نماند هم فاسد بشود و هم اینکه به بازار نیاید عرض می کنم یکی از مشکلات داروها هست الان شما نگاه کنید بعضی از داروهای بسیار حیاتی به قیمت چند برابر عرضه می شود و مردم ناچارند به جای اینکه بروند دارو از جای درستش بگیرند بروند تو ناصرخسرو به صورت قاچاق داروها را مصرف بکنند بنابراین اگر این کارهایی که عرض کردم که همش با فوریت می شود انجام بشود و یک طرحی الان در مجلس مطرح است راجع به اصلاح بازار اگر مردم اعتماد کردند و به بنده رأی دادم و ما دولت را تشکیل دادیم ما این را اصلاً تبدیل به یک لایحه دو فوریتی می کنیم و از مجلس می خواهیم که این را تصویب بکند و یک رابطه صحیح تری بین دولت و مجلس برقرار می کنیم بدون همکاری بین دولت و مجلس امکان اینکه بشود مملکت را اداره کرد وجود ندارد چرا باید وضعیت طوری باشد که بین دولت و مجلس یک تفاهمی وجود نداشته باشد و برای این که بنده نشان بدهم اگر دولتی تشکیل دادم حتماً با مجلس هماهنگ است بعضی از افرادی که الان انتخاب کردم برای کارگروه ها مثل آقای دکتر بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی رئیس کار گروه سیاسی ماست آقای دکتر نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی رییس کارگروه اقتصادی ماست آقای دکتر انتظامی که منتخب مطبوعات هست برای پنج دوره ایشان سخنگوی بنده هستند و این مجموعه ای که همه منتخبان اصناف آقای دکتر نهاوندیان دو نوبت هست از طرف بازرگانان و صاحبان صنایع به عنوان رییس اتاق بازرگانی ایران انتخاب می شوند آقای دکتر بروجردی چند دوره هست نماینده مجلس هستند و در مجلس به عنوان رییس کمیسیون امنیت ملی انتخاب شدند آقای دکتر انتظامی همین طور پنج نوبت از سوی مطبوعات به عنوان نماینده آنها انتخاب شدند این رابطه خوب بین دولت آینده که ان شاءالله تشکیل خواهیم داد و مجلس و این برآمدگان از صنوف مختلف جامعه حکایت از یک چشم اندازی می کند که ان شاءالله در آینده بین دولت و مجلس و اقشار مختلف برقرار خواهد شد.
مجری:شما علاوه بر برنامه های کوتاه مدتی که الان به آن اشاره کردید از برنامه های میان مدت و بلندمدتی صحبت کردید که می تواند سامان بدهد وضعیت اقتصادی را و چه نسبتی بین اینها با حماسه اقتصادی وجود دارد و نکته اصلی این است که آیا برنامه ای به صورت مدون تهیه شده یا قصد دارید بعد از مثلا اگر مردم به شما اعتماد کردند بعدا این را مدون کنید؟
ولایتی: برنامه ما تدوین شده است ان شاءالله در هفته آینده طی یک مصاحبه مطبوعاتی خلاصه آن را منتشر می کنیم ولی اصلش به صورت یک تقریبا دفترچه هشتاد صفحه ای تدوین شده و آماده است و در اختیار افکار عمومی مردم می گذاریم و حتما مردم ما علاوه بر اینکه باید شخصیت مورد انتخاب شان را بشناسند برنامه های او را هم بدانند این برنامه تنظیم شده است و در اختیار مردم عزیز ما قرار خواهد گرفت اما در مورد کار میان مدت و بلند مدت، ببینید اقتصاد ما بیش از اینکه تولید محور باشد توزیع محور است یعنی اقتصاد مصرفی و توزیعی، توزیع می کنیم کالا را و مردم هم مصرف می کنند نفت می فروشیم کالا وارد می کنیم این درست نیست مقام معظم رهبری فرمودند اقتصاد مقاومتی و اقتصاد بدون نفت، می شود اقتصاد بدون نفت ایجاد کرد ببینید دو تا اصل مهم است که این دو تا اصل را اگر به آن توجه بکنیم می شود یک اقتصاد تولید محور را ما سامان بدهیم یک، حمایت از تولید، دو مردمی کردن تولید، بر اساس اصل چهل و چهار، اصل چهل و چهار که توسط مقام معظم رهبری سیاست هایش ابلاغ شده و قانون آن در مجلس تصویب شده آن طور که باید اجرا نمی شود یعنی کارگاه ها کارخانه ها باید به مردم واگذار بشود اساس این نوع واگذاری هم در تشخیص مصلحت نظام، ما تصویب کردیم بنده از ابتدای تشکیل تشخیص مصلحت نظام عضو این مجمع بودم و در جریان سیر شکل گیری سیاست های کلی بوده ام و همچنین چشم انداز بیست ساله را مقدماتش را در تشخیص مصلحت فراهم کردیم خدمت مقام معظم رهبری، اینها تقدیم شده و بعد از تعدیل هایی که ایشان به عمل آوردند ابلاغ کردند و این قانون اصل چهل و چهار ابلاغ شده و متاسفانه آن طور که باید اجرا نمی شود اگر این دو اصلی که عرض کردم یعنی حمایت از تولید یک، دو مردمی کردن تولید، دولت دست از کارهای تصدی گری بردارد نظارت بکند و از تولید حمایت بکند حتما در بلند مدت و در میان مدت و بلند مدت ، ما می توانیم شاهد رشد تولید باشیم و کار دیگری که باید عرض بکنم می تواند به اقتصاد ما کمک بکند موضوع احیای جاده ابریشم است این طرحی که بنده حالا عرض می کنم قبلا نگفتم و حالا خدمت شما دارم عرض می کنم.
مجری: یعنی برای تجارت بین شرق و غرب؟
ولایتی: احسنت، حالا این را من توضیح می دهم تا معلوم بشود ببینید کشور ما به لحاظ موقعیت جغرافیای سیاسی یک موقعیت ممتازی دارد که در دنیا بی نظیر است می تواند در حمل و نقل ، محل ترانزیت کالا قرار بگیرد از آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی به اروپا یک، دو کشور ما می تواند گاز به همسایگانی که گاز ندارند صادر بکنند از همسایگانی که گاز دارند گاز وارد بکنند شما نگاه کنید یک کشوری مثل افغانستان در شمالش گاز است در مناطق شمالی افغانستان مزار شریف و آن نواحی، تقریبا یک میدان است ما در سرخس خودمان داریم در مرو ترکمنستان داریم و در شمال افغانستان داریم ، در زمانی که شوروی ها، افغانستان را اشغال کرده بودند اینها را به نتیجه رساندند و لوله گاز افغانستان را وصل کردند به لوله سراسری شوروی، اگر ما یک حلقه ای از لوله گاز دور تا دور کشور داشته باشیم به پاکستان گاز می دهیم از افغانستان هم گاز می گیریم از ترکمنستان هم گاز می گیریم و به ترکیه گاز صادر می کنیم از آذربایجان گاز می گیریم به نخجوان و ارمنستان گاز می دهیم عراق محتاج گاز ما است به عراق گاز می دهیم بنابراین اگر یک حلقه گاز درست بکنیم از همین ترانزیت گاز شما نگاه کنید ببینید چه مقدار نصیب ما می شود در حال حاضر قزاقستان در روز صد و بیست هزار بشکه از طریق ما سوآپ نفت می کند سوآپ نفت یعنی چه؟ یعنی ما صد و بیست هزار بشکه نفت از قزاقستان می گیریم دریای خزر در امیرآباد پیاده می شود و می رود به پالایشگاه های تبریز و جاهای دیگر تصفیه می شود مصرف داخلی می شود معادل این نفت را در جنوب بدون اینکه لوله ای بکشیم در جنوب تحویل مشتری های قزاقستان می دهیم این صد و بیست هزار بشکه را می شود تا پانصد هزار بشکه تا یک میلیون بشکه افزایش داد و هر بشکه ای حتی بالای ده دلار حق ترانزیت گرفت شما ملاحظه کنید پس در مورد گاز ، در مورد حمل و نقل ، در مورد عرض کنم به حضورتان که نفت، سوآپ نفت و همچنین در مورد الکتریسیته، در مورد تولید الکتریسیته ، تاجیکستان بسیار غنی است ما هم کمک کردیم سنگ توده دو، سد برای تاجیکستان ساختیم ، می توانیم برای بازپرداخت این هزینه ای که ما کردیم برای ساختن سد در تاجیکستان، برقی که از سد آنها تولید می شود بگیریم ، عراق از بیست و چهار ساعت بعضی از نقاطش هجده ساعت برق ندارند محتاج برق ما است ما اگر همین ترانزیت برق را بکنیم ترانزیت نفت را بکنیم ترانزیت گاز و حمل و نقل عملا بیش از درآمد نفت مان می توانیم از این موقعیت جغرافیایی کشورمان استفاده بکنیم اخیرا آقای سلمان خورشید وزیر خارجه هندوستان در ایران بود همین چند هفته اخیر، با من یک ملاقاتی داشت و او مطالبه می کرد و می گفتش که قرار بوده که این خط شمال و جنوب تاسیس بشود یعنی بین پترزبورگ و بمبئی، یعنی از بمبئی کشتی ها بیایند به بندرعباس، از بندرعباس ما خط آهن دو خطه بکنیم و جاده ها را توسعه بدهیم، برود به دریای خزر، از آنجا با کشتی به آستاراخان، از آستاراخان به پترزبورگ و اگر این طور بشود کالاهایی که از هندوستان می آید کالاهایی از آسیای جنوب شرقی می آید به جای اینکه بروند و اقیانوس هند را دور بزنند از باب المندب بیایند به کانال سوئز ، از آنجا به دریای مدیترانه تنگه جبل الطارق بروند به شمال اروپا، از همین مسیر که عبور بکنند چهل درصد در وقت صرفه جویی می شود یعنی اگر قرار باشد صد روزه از آن طریق اول برسد به شمال اروپا، از این طریق ،شصت روزه می رسد و سی درصد در هزینه ها صرفه جویی می شود آقای سلمان خورشید به ما می گفت که ما آماده ایم که در این پروژه شرکت بکنیم یکی از نکات دیگری که بسیار مهم است در آن راه حل صد روزه ،موضوع پولی است که ما خارج از کشور داریم ببینید الان دلار در کشور ما حدود سه برابر شده چرا؟ به خاطر اینکه دلار در داخل کشور حالا بالاخره آن مقدار که باید باشد نیست ، ما دلار داریم ما میلیاردها دلار چند ده میلیارد دلار یعنی سی میلیارد دلار از چین ، نزدیک به همین از هندوستان و یا از ژاپن می خواهیم بابت نفتی که فروختیم و نمی توانیم پول آن را از طریق بانک ها منتقل بکنیم خب اگر اینها بیایند راهی پیدا کنیم در اینجا برمی گردیم به سیاست خارجی، اگر ما روابط خارجی مان را از این حالت انجماد و رکود دربیاوریم و با کشورها روابط مان را یعنی تجدید بنای روابط خارجی همان طور که در طول شانزده سال که بنده در وزارت خارجه بودم اگر بشود که در آن زمان وزرای خارجه برای اینکه به ایران بیایند صف می بستند گاهی می شد که تروئیکای اروپا ، شما خاطرتان است لابد ، سه تا وزیر خارجه قبل و فعل و آینده اروپا می آمدند به تهران، گاهی می شد من در سازمان ملل هشتاد تا وزیر خارجه را می دیدم یک موقعی این خوب است برای شما به عنوان یک نمونه عرض بکنم که من داشتم با وزیر خارجه یوگسلاوی ، یوگسلاوی که حالا از هم پاشید داشتم مذاکره می کردم یک خرده طول کشید این وزیر خارجه یوگسلاوی یک خرده پرحرفی کرد یک وقت دیدم در اتاق باز شد وزیر خارجه هلند آمد تو، آمد دست زد به شانه وزیر خارجه یوگسلاوی گفت نوبتت تمام شده بلند شو برو بیرون ، نوبت من است که با فلانی حرف بزنم ، با زعمای دنیای آن روز یعنی با آقای دن شیائو پینگ ، با آقای گورباچف با آقای هلموت کهل، با آقای ژیکاردستن، با آقای فرانسوا میتران ، با خانم گاندی، با آقای ناراسیم هارائو، افراد یعنی مقتدر کشورهای مهم عالم ، ما رابطه نزدیک برقرار کرده بودیم ببینید فرانسوا میتران یک روز با من ملاقات داشت به من گفتش که فلانی حالا رابطه ما با فرانسه اینقدر پیشرفته بود گفت تو هر وقت می خواهی به اروپا بیایی یا به آمریکا بروی برای نیویورک برای سازمان ملل ، تو بیا اینجا در کاخ الیزه ، حالا جلوی وزیر خارجه اش آقای رولان دوما این را می گفت بیا پهلوی من ، به من گزارش بده رابطه ایران و فرانسه خوب پیش می رود یا نه و ببینم اگر پیش نمی رود از این وزیر خارجه ام مواخذه بکنم، آقای هلموت کهل یک ملاقاتی با من داشت یک موقعی حالا رابطه نزدیک این طور بود که برای من ماجرای گفتگوی خودش با آقای گورباچف را نقل کرد گفت یک موقعی با گورباچف در همین دفتر نشسته بودم دفتر آقای کهل کنار رودخانه راین بود در بن، آن زمان هنوز برلن نشده بود و گفتش به من گفت فلانی اگر این آب رودخانه راین که دارد می رود اگر برگشت، کمونیزم هم به روسیه برمی گردد و در همکاری با هند با خانم گاندی در اجلاس غیرمتعهدها اجلاس هفتم ، بنده تهدید کردم دولت هند را که اگر میزبانی غیرمتعهدها در بغداد باشد که با ما در حال جنگ است بنده اعلام می کنم که جمهوری اسلامی از غیر متعهدها خارج می شود و این به نفع شما نیست همین تهدید و همان مراوده ای که با خانم گاندی داشتیم باعث شد که ایشان، بغداد را معلق کرد و نوبت بعد افتاد به زیمبابوه، می خواهم عرض بکنم که راه برای ما باز است و می توانیم دو مرتبه رابطه خارجی را برقرار بکنیم و بتوانیم این دلارهای حبس شده خارج از کشور را به کشور بیاوریم و اگر اینطور شد در همان کوتاه مدتی که بنده عرض کردم بسیاری از این مسائل حل خواهد شد.
مجری: جناب دکتر عدالت و پیشرفت دو تا موضوعی هست که در واقع الان بحث جدی جامعه هست و بحث روز که عدالت اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و موضوعاتی از این دست پیشرفت هم در همه موضوعات از جمله فن آوری ،شما برای عدالت و پیشرفت کجای برنامه شما قرار دارد.
ولایتی: ملاحظه کنید عدالت و پیشرفت موضوع همه دنیاست شما ببینید که بالاخره در اسپانیا که آمدند به قوانین اتحادیه اروپا پیوستند یعنی آن قوانین سفت و سخت صندوق بین المللی پول و اتحادیه اروپا اینها آمدند و تعداد زیادی از کارخانه ها کارگرانشان را بیکار کردند بعضی از نقاط اسپانیا میزان بیکاری تا چهل درصد می رسد خوب اینها تلاش می کنند که بین آن پیشرفتی که مسلتزم کوچک کردن کارخانه ها و بیرون کردن کارگران هست و عدالت یک توازنی برقرار کنند اما دچار مشکل اند پس بنابراین موضوع عدالت و پیشرفت دو چیز هست در کنارهم ، نمی شود در کشور فقط دم از عدالت بزنیم و عدالت هم فقط شعار نیست و بعد کشور دچار فقر بشود و فقر را عادلانه بین مردم تقسیم کنیم حتماً باید پیشرفته داشته باشیم تولید ثروت بکنیم و عدالت، عدالت را اگر بخواهیم در عمل معنا بکنیم این هست که فرصت های برابر چه به لحاظ مالی چه به لحاظ اداری چه به لحاظ تحصیلی در اختیار همه آحاد ملت یکسان قرار بگیرد و این نمی شود مگر با شفاف سازی دولت که جلوی رانت خواری گرفته شود جلوی ویژه خواری گرفته بشود و این در صورتی است که دولت گویی که در یک اتاق شیشه ای است هر آنچه که عمل می کند در معرض و منظر مردم باشد و فرصت ها را به طور مساوی بین آحاد ملت ما شهروند درجه یک و دو و سه نداریم همه مردم ایران از چابهار تا بازرگان از سرخس تا خرمشهر همه ایرانی اند و همه شهروند درجه یک هستند باید فرصت ها از هر نظر و امکانات یکسان در اختیار ملت گذاشته بشود فرصت ها و بعد هر کس به اندازه تلاشش بتواند کوشش بکند و تولید ثروت بکند که هم پیشرفت وجود داشته باشد و هم عدالت ،من فراموش کردم که یکی از همکارانم را عرض کنم در اینجا آقای مهندس نوید مسئول گروه فرهنگی ما هستند که ایشان کسی است که این سند تحول در آموزش و پرورش را در حقیقت به مسئولیت ایشان فراهم شد که اخیراً ابلاغ شده و انشاءالله موجب تحول در آموزش و پرورش می شود و دبیر شورای عالی آموزش و پرورش هستند این را فراموش کردم که عرض بکنم.
مجری: شما در سیاست خارجی سابقه شانزده ساله دارید به عنوان وزیر خارجه خوب یکی از موضوعات مهم الان بحث فعالیت های هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی و گفتگوی پنج به اضافه یک هست شما فرمودید که در آن زمان این کار شده بود ولی ما می دانیم که میزان خصومتی که آمریکا و غرب در برابر جمهوری اسلامی دارد در واقع روز به روز هم شدت می گیرد شما در مورد مثلاً پرونده پنج به اضافه یک و فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران چگونه می خواهید مسئله را ببینید و چگونه حلش بکنید؟
ولایتی: ملاحظه کنید من شانزده سال وزیر خارجه بودم پرونده هایی سخت تر از پرونده هسته ای را پیش رو داشتیم و با کمک همکاران متخصصمان و کارشناسانمان و با عنایت الهی راهبری راهبردی حضرت امام (ره ) و مقام معظم رهبری توانستیم پانصد و نود و هشت را که حتماً مذاکرات پانصد و نود و هشت و تثبیت قرارداد بسیار مهم و مرزی هزار و نهصد و هفتاد و پنج را به نهایت برسانیم به نتیجه برسانیم و صدام حسینی که سه روز قبل از شروع جنگ این قرارداد هفتاد و پنج را پاره کرد و گفتش که در آن زمانی که ایران قوی بود و ما ضعیف این قرارداد امضا شد و حالا ما قوی هستیم و ایران ضعیف و به ایران حمله کرد تلاش رزمندگان ما ایثارگران ما بسیجیان و سپاهیان و ارتشیان و همه مردم و پشتیبانی همه مردم و راهبری حضرت امام رضوان الله تعالی علیه که در آن زمان انصافا کاری که ایشان کردند یک رهبری پیامبرگونه بود با ریاست جمهوری مقام معظم رهبری و در آن زمان نیابت فرماندهی کل قوا با جناب آقای هاشمی رفسنجانی بود این کارها به صورت بسیار هماهنگ پیش می رفت با فداکاری مردم و ایثارگران صدها هزار نفر شهید و زخمی و اسیر داشتیم و همه اینها باعث شد که ما در میدان نظامی بتوانیم جواب صدام حسین را بدهیم اما در میدان سیاست بنده یک سال از جنگ گذشته بود کمی بیشتر از یک سال که وزیر خارجه شدم هفت سال تقریباً سیاست جنگ را یعنی دیپلماسی جنگ را اداره می کردم و دو سال مذاکرات نفس گیری که صدام حسین به هیچ وجه حاضر نبود که تن به حقیقت بدهد در آن زمانی که ما مذاکرات را شروع کردیم هنوز حدود سی هزار کیلومتر مربع از خاک ما در اشغال نیروهای عراقی بود آن زمان که قطعنامه را پذیرفتیم و اروندرود را اینها حاضر نبودند که بپذیرند اگر قضیه هفتاد و پنج در این مذاکرات نفس گیر تثبیت نمی شد عملاً اگر هر کشتی هر قایقی می خواست وارد اروندرود بشود باید پرچم عراق می زد چقدر برای ما موجب سرافکندی بود که اگر تلاش نمی کردیم مقاومت نمی کردیم و در مذاکرات پایداری نمی کردیم و یک دیپلماسی جدی و فعال را به کار نمی بردیم که دیپلماسی که ما به کار می بردیم مثل کوه یخ بود یک پنجم آن از آب بیرون بود و چهار پنجمش زیر آب بود و بسیاری از مطالبی که انجام می شد پشت صحنه شاید مصلحت ملی ما نباشد که بنده عرض بکنم ولی آنها انجام شد تا روزهای آخر دبیری آقای پرزدکویار ایشان در شورای امنیت اعلام کرد بند شش قطعنامه پانصد و نود و هشت که این حکومت عراق است که متجاوز است و صدام حسین به ما پیغام داد بعداً که حاضر است همه کاری بکند که این بند شش ملغی بشود ما ایستادیم تا او متجاوز اعلام شد و بعد در نامه ای که برای رییس جمهور وقت ما جناب آقای هاشمی رفسنجانی فرستاد قبول کرد که قرارداد هفتاد و پنج معتبر است این که قرارداد هفتاد و پنج را پاره کرده بود بعد از گذشت ده سال پذیرفت که معتبر است یعنی در مقابل ما تسلیم شد اگر در آن دیپلماسی ما شکست می خوردیم در حقیقت خون شهدای ما هدر رفته بود عنایت فرمودید بنابراین این کار پنج به علاوه یک عرض می کنم که حداقل سخت تر از آن نیست سخت تر از کار پانصد و نود و هشت نیست قابل حل است با حفظ استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای و ادامه غنی سازی که از حقوق جمهوری اسلامی است بر اساس قرارداد ام پی تی این را می توانیم حفظ بکنیم در عین حال رابطه را با دنیا گسترش بدهیم و تحریم ها را نگذاریم افزایش پیدا بکند یواش یواش کمترش بکنیم می دونید یک سر این گرفتاری های اقتصادی ما در سیاست خارجی است روابط خارجی ما باید بازسازی بشه به موازات بازسازی اقتصادی در داخل کشور این دو هدف عمده دولتی است که انشاءالله بنده تشکیل خواهم داد.
مجری: چه مقدار شما پاسخگو خواهید بود و چه مقدار انتقادپذیرید و در واقع مخالفین را صدایشان را می شنوید؟
ولایتی: بنده شانزده سال وزیر خارجه بودم یک انتقادی که به من می کردند گروههای مختلف چه آنهایی که یک جور سلیقه داشتند یا آنهایی که سلیقه دیگری داشتند حالا معروف بودند به سلایق چپ و راست و میانه و اینها همه انتقاد می کردند می گفتند تو چرا همه جور سلیقه ای را در داخل وزارت خارجه داری یعنی آدم ها البته در چارچوب اصولگرایی اصولگرایی از نظر من یک تعریف خیلی گسترده ای دارد هر کسی نظام را قبول دارد قانون اساسی را قبول دارد به ولایت فقیه در قول و فعل معتقد است و در عمل هم این اعتقادش را نشان داده این اصولگراست پس دامنه اصولگرایی بسیار وسیع است در چارچوب اصولگرایی بنده در وزارت خارجه این شانزده سال همه سلایق را تحمل می کردم به نظرم این تجربه کافی است برای اینکه مردم اطمینان داشته باشند بنده هم انتقادپذیرم و هم تحمل سلیقه مخالف را دارم.
مجری: قانون گرایی چی؟
ج: اصلاً به جز قانون گرایی امکان ندارد یک دولت موفق باشه ببینید قانون گرایی اصل و اساس مشروعیت یک دولت هست مگر می شود خلاف قانون عمل کرد دولتی که خلاف قانون عمل می کند بالاخره به بن بست می رسد اعتماد مردم را از دست می دهد.
مجری: اگر بین قانون و منافع یکی از نزدیکان تان تعارض به وجود بیاید چی؟
ولایتی: اصلاً قانون حاکم است بر همه چیز ، بنده اگر از سوی مردم انتخاب بشوم و مردم به من اعتماد بکنند در حقیقت خادم مردم هستم برای اینکه به مردم درست خدمت بکنم باید قانونی که نمایندگان آنها در مجلس تصویب کردند را عمل بکنم و رابطه بین دو قوه مقننه و مجریه و سه قوه و قوه قضاییه باید بسیار حسنه باشد تا کار مملکت پیش برود مردم ناراحتند از اینکه می بینند گاهی یک چنین اشکالاتی بین دو قوه به وجود می آید و نسبت به همدیگر سوء ظن دارند و حتماً به مجلس باید به قوانین مصوب مجلس باید احترام گذاشت به حق نظارتی که مجلس بر اجرای قانون دارد باید احترام گذاشت اصلاً از همین اول در انتخاب وزرا و دادن طرح های مختلف اقتصادی و سیاسی و غیره باید یک همکاری تنگاتنگ بین قوه مجریه و قوه مقننه باشد در غیر این صورت ما نمی توانیم پیشرفت کشور را تضمین بکنیم و بنای بنده بر این هست که این همکاری به صورت تنگاتنگ ادامه پیدا بکند.


مجری: یکی از موضوعات و معضلاتی که در کشور وجود دارد کانون های قدرت و ثروتی هستند که گاهی اوقات قانون را دور می زنند و همین بحثی که مبارزه با فساد مطرح شده ولی کار عملی و جدیی تا الان صورت نگرفته اگر مردم به شما روی بیاورند و رای بدهند چگونه می خواهید با این کانون های ثروت و قدرت که کم هم نیستند مقابله کنید؟
ولایتی: بنده دولتی که می خواهم تشکیل بدهم اسمش را گذاشتم دولت متمم، یعنی در حقیقت فرع ملت است و خادم ملت است این متمم هم پنج حرف است چهار حرف میم است یک حرف ت دارد، میم اولش این است که آن فردی که همکار من است و همکاران من در رده های مختلف باید آدم های متدین باشند خداترس باشند کسی که متدین بود فساد نمی کند این فعلا به لحاظ فردی تا به قسمت بعد هم برسیم و دیگر ت آن مال این است که تجربه داشته باشد آدم هایی که تازه می خواهند سیاه مشق بنویسند دیگر ما فرصت آزمون و خطا نداریم سی و چند سال از انقلاب می گذرد حتما باید آزمون و خطاشان را کرده باشند و بعد بیایند بر سر یک کاری متصدی بشوند شما از افراد با تجربه استفاده می کنید و میم بعدی اش متخصص است متخصص باشند از جوان های متخصص استفاده می کنید در کنار این نیروهای با تجربه که آنها تجربه اینها را بیاموزند و در عین حال آن تحرکی که جوانان که تعدادشان هم بسیار زیاد است و این گردش قدرت بین نخبگان باید استمرار پیدا کند کسی اگر یک کاری بلد است نباید آن فرد بازنشسته بشود و بعد از صد و بیست سال از بین برود بلکه باید این تجربه را به جوان ها منتقل بکند جوان های تحصیل کرده ما که تعدادشان هم زیاد است و بیکار هم هستند حتما باید به کار گرفته بشوند لیکن برای اداره یک امر بسیار مهمی که حالا به همه ملت می شود باید از افراد با تجربه به عنوان مدیر و سرپرست استفاده کرد و جوانها در کنار اینها هم موتور محرکه باشند هم کار را بیاموزند مطلب دیگر میم دیگر این است که معتدل باشند یکی از مشکلات ما در سال های بعد از انقلاب افراط گرایی است پرهیز از افراط گرایی در دولتی که ان شاءالله تشکیل خواهیم داد حتما هست و افراط گرایی آفت پیشرفت است و آفت آرامشی است که مردم به آن نیاز دارند مطلب بعد ، میم بعدی مشورت پذیری است این طور نیست که این دولت عقل کل باشد بلکه در کشور هستند افرادی که صاحب تجربه اند و خانه نشینند، چرا باید افراد در تخصص های مختلف چه سیاسی چه فرهنگی چه صنعتی چه کشاورزی و چه بازرگانی و اقتصاد، اینها خانه نشین باشند و از وجودشان استفاده نشود اینها سرمایه های ملتند مهمترین سرمایه کشور ما بعد از توسعه، نیروهای کارآمد است ما باید این نیروهای کارآمد را به کار بگیریم یا از تجربه شان و تخصص شان در مدیریت یا از مشورت شان استفاده بکنیم.
مجری: شما در صحبت هایی که در جریان رقابت های انتخاباتی دارید بحث بازگشت به فرهنگ خودی را مطرح کردید یعنی چی فرهنگی خودی یعنی سبک زندگی جدید؟
ولایتی: یک فلسفه ای مرحوم علامه اقبال لاهوری دارد تحت عنوان فرهنگ خودی و بی خودی، بی خودی یعنی غریبه حالا این با اصطلاح پاکستانی اش به کار برده مرحوم علامه اقبال لاهوری، ملاحظه کنید فرهنگ خودی یعنی ارزش های ملی و دینی خودمان ، احیای ارزش های ملی و دینی خودمان این تعیین کننده است و آن چیزی که موجب بقای استقلال ما می شود همین است مرحوم شهید مطهری به این اشاره کردند و این جزو واقعیت های جامعه ماست که این مطلبی که مقام معظم رهبری به عنوان تهاجم فرهنگی شبیخون فرهنگی ناتوی فرهنگی مطرح کردند این یعنی چه؟ یعنی اینکه ما باید برای مقابله با تهاجم فرهنگی باید فرهنگ خودی را تقویت بکنیم که فرهنگ دینی و ملی ماست و اگر این طور شد استقلال ما و آزادگی ما و احیای تمدن اسلامی و ایرانی عملی خواهد بود.
مجری: یک موضوعی هم من دیدم در صحبت های شما مطرح می شد اینکه ما در واقع درمان رایگان را برای مردم در نظر می گیریم آیا اصلا واقعا با این وضعیت اقتصادی این میسر است یا نیست؟
ولایتی: این حتما جزو کارهای دراز مدت است ملاحظه کنید در برنامه پنجم پیش بینی کردند اگر برنامه پنجم خوب اجرا بشود در انتهای برنامه پنجم پولی که از جیب مردم بابت درمان هزینه می شود به سی درصد برسد الان بین شصت و پنج تا هفتاد درصد است یعنی شما دفترچه بیمه دارید می روید به نزد پزشک یا داروخانه یا آزمایشگاه تقریبا سی تا سی و پنج درصد این هزینه را بیمه پرداخت می کند ما و شما شصت و پنج و تا هفتاد درصد از جیب مان پرداخت می کنیم این معنایش این نیست که بیمه ما ناقص است پیش بینی شده در ماده سی و دو و سی و هشت قانون برنامه پنجم که بیمه یکپارچه سلامت ایران یا ایرانیان تاسیس بشود این بیمه های ناقص جمع بشود و همه یک بیمه یکپارچه کارآمد باشد اگر در انتهای برنامه پنجم سی درصد باید هزینه از جیب پرداخت بشود در برنامه بعد و برنامه های بعد به جایی می رسیم که با تعمیم بیمه و کارآمد کردن بیمه عملا پولی که از جیب مردم پرداخت می شود تقریبا به صفر می رسد این آن چیزی است که بنده در برنامه های دراز مدت وعده اش را داده و با عمل کردن به قانون برنامه ، این عملی است.
مجری: و آخرین پرسش اینکه ما الان یک موضوع مهمی که در کشور هست بحث استفاده از همه اقشار در جامعه ،اشتغال زایی اینها، برای اشتغال زایی طرح خاصی دارید؟
ولایتی: ملاحظه کنید همان طور که عرض کردم حمایت از تولید و مردمی کردن تولید باعث می شود کارگاه های کوچک، متوسط و کارخانه های بزرگ رونق بگیرد اگر ما از آنها حمایت کردیم اشتغال زایی جزو نتایج قهری این حمایت از تولید و مردمی کردن تولید است.