سلام ما پارسال94 قبل از اربعین رفتیم کربلا و نجف اونجا هم همه گلودرد و سرماخوردگی گرفتیم نکته جالب اینجا بود که توی حرم، اونجایی که ما و زایرا ایستاده بودیم توی صف تا نوبت زیارتمون بشه شاید کمتر از 10 متر به ضریح مقدس امام حسین ع دخترای سراسر سیاه پوش و رو بسته به هممون آب می دادن من تشنه نبودم اما گفتم کنار ضریح از خادمهای امام...تبرکه! خوردم من هم گلودرد سختی گرفتم اما مساله دیگه این بود که بعد که آب رو خوردم متوجه شدم اونها لیوانای مصرف شده رو دوباره بدون آب زدن حتی، توی سینی میذارن و داخل همون یکبارمصرفهای استفاده شده آب میریزن و به زایرین میدن! مساله دیگه هم این بود که من خودم آدم مبادی آدابی ام یه دختره کاملا سیاه پوش رو بسته، کنار ضریح ایستاده بود و شایذ 5 دقیقه نشده بود که محکم با پرش هلم داد به طرف بیرون این خیلی حس بدی ار امام و دیدارشون توی ذهن میذاشت...میتونست با پر، آرام لمسم کنه همین!
دیدگاهها
اونجا هم همه گلودرد و سرماخوردگی گرفتیم
نکته جالب اینجا بود که توی حرم، اونجایی که ما و زایرا ایستاده بودیم توی صف تا نوبت زیارتمون بشه
شاید کمتر از 10 متر به ضریح مقدس امام حسین ع
دخترای سراسر سیاه پوش و رو بسته
به هممون آب می دادن
من تشنه نبودم اما گفتم کنار ضریح از خادمهای امام...تبرکه!
خوردم
من هم گلودرد سختی گرفتم
اما مساله دیگه این بود که بعد که آب رو خوردم متوجه شدم اونها لیوانای مصرف شده رو دوباره بدون آب زدن حتی، توی سینی میذارن و داخل همون یکبارمصرفهای استفاده شده آب میریزن و به زایرین میدن!
مساله دیگه هم این بود که من خودم آدم مبادی آدابی ام
یه دختره کاملا سیاه پوش رو بسته، کنار ضریح ایستاده بود و شایذ 5 دقیقه نشده بود که محکم با پرش هلم داد به طرف بیرون
این خیلی حس بدی ار امام و دیدارشون توی ذهن میذاشت...میتونست با پر، آرام لمسم کنه همین!