تاریخچه مذاکره هسته ای با آمریکا به روایت رهبر انقلاب
تاریخچه مذاکره هسته ای با آمریکا به روایت رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار رمضانی با مسئولان نظام، به بیان تاریخچهی کوتاهی از روند مذاکره با آمریکاییها پرداختند که به درک روند مذاکرات کمک قابل توجهی میکند. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR مشروح این بخش از بیانات رهبر انقلاب را به شرح زیر منتشر میکند.
آمریکا، متقاضى اصلى شروع مذاکرات هستهاى با ایران
من یک تاریخچهى کوتاهى از این مذاکرات عرض بکنم. این مذاکراتى که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به علاوهى یک است؛ مذاکرهى با آمریکایىها است. متقاضىِ این مذاکرات آمریکایىها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطهاى قرار دادند و یکى از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیسجمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئلهى هستهاى را با ایران حلّوفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم. دو نقطهى اساسى در حرف او وجود داشت: یکى اینکه گفت ما ایران را بهعنوان یک قدرت هستهاى خواهیم شناخت؛ دوّم اینکه گفت ما تحریمها را در ظرف ششماه بتدریج برمیداریم. بیایید بنشینید مذاکره کنید، این کار انجام بگیرد. من به آن واسطهى محترم گفتم که ما به آمریکایىها اطمینانى نداریم، به حرف اینها اطمینانى نیست. گفت حالا امتحان کنید؛ گفتیم خیلى خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات اینجورى شروع شد.
لزوم توجّه به دو میدان در هماوردىهاى جهانى؛
میدان واقعیّت و عمل، میدان دیپلماسى و سیاست
یک نکتهاى را من عرض بکنم براى توجّه مسئولین، و همه توجّه داشته باشند: در هماوردىهاى جهانى، منطقِ هماوردىِ جهانى ایجاب میکند که ما دو میدان را مورد نظر داشته باشیم. یک میدان میدان واقعیّت و عمل است؛ یک میدان، میدان واقعیّت و عمل است که این میدان میدان اصلى است. در میدان واقعیّت و در میدان عمل، مسئولى که دنبال فعّالیّت است، دارایىهایى را در میدان عمل ایجاد میکند، تولید میکند؛ این یک میدان. یک میدان میدان دیپلماسى و سیاست است که دارایىها را در این میدان دیپلماسى و سیاست و مذاکره، تبدیل میکند به امتیاز براى کشور، تبدیل میکند به منفعت ملّى. اگر در آن میدانِ اوّل دست انسان خالى باشد، در میدان دوّم کارى از انسان ساخته نیست؛ باید در میدان اوّل - یعنى میدان عمل، میدان واقعیّت، روى زمین - دستاورد داشته باشد، دارایى داشته باشد.
دستاورد مهمّ ما پیش از مذاکرات، توانایى کشور در تولید سوخت بیست درصد
ما آن روزى که وارد این مذاکرات شدیم، دستاورد قابل قبول و مهمّى داشتیم؛ احساس کردیم با دست قوى داریم وارد میشویم. دستاورد آن روز ما از جمله این بود که ما توانسته بودیم درحالىکه همهى قدرتهاى هستهاى دنیا امتناع کردند که به ما سوخت بیست درصد را براى مرکز [تحقیقاتى] تهران بدهند - که احتیاج به داروهاى هستهاى داشتیم - ما خودمان توانستیم در شرایط تحریم، سوخت بیست درصد را تولید کنیم، [بعد] این سوخت بیست درصد را تبدیل کنیم به صفحهى سوخت و از آن استفاده کنیم. طرف مقابل مات شد! داستان مفصّلى دارد، شاید خیلى از شماها هم در جریانید؛ طى مذاکرات طولانى، حاضر نشدند به ما [سوخت] بیست درصد را بدهند - یعنى بفروشند - یا اجازه بدهند که آن را کس دیگرى به ما بفروشد. ما گفتیم در داخل تولید میکنیم؛ جوانهاى ما، همین دانشمندان ما، همین قشر زحمتکش پرامید متّکى به نفس، توانستند چشم طرف را خیره کنند؛ [سوخت] بیست درصد را تولید کردند. و شما توجّه دارید، من شاید یک بار دیگر هم گفتهام، (۱) در حرکت غنىسازى هستهاى بخش مهم و دشوار، حرکت از سه درصد و چهار درصد به بیست درصد است؛ از بیست درصد تا نود درصد یک حرکت خیلى سادهاى است. وقتى کسى به بیست درصد رسید، مراحل بعدى بسیار آسان است. بخش دشوار و مهم، این قسمت سهونیم درصد تا بیست درصد است. این راه دشوار را جوانهاى ما رفتند و [سوخت] بیست درصد را تولید کردند و صفحهى سوخت را تولید کردند؛ این یکى از دستاوردهاى ما بود. ما با این روحیّه وارد مذاکره شدیم. راهبرد ایستادگى و تابآورى در مقابل فشارها جواب داد. آمریکایىها اذعان کردند که تحریم اثرى ندارد، همچنانکه اشاره کردند؛ این کاملاً تحلیل درستى است. آمریکایىها به این نتیجه رسیدند که تحریم، دیگر اثر مطلوب آنها را ندارد. دنبال راه دیگرى بودند - وقت دارد تمام میشود؛ من باید تندتند مطالب را عرض بکنم - فهمیدند ما بدون وابستگى میتوانیم به فنّاورى پیشرفته دست پیدا کنیم؛ ما هم با این منطق، توکّل کردیم و وارد مذاکره شدیم.
توافق خوب یعنى توافق منصفانه، نه توافق تمامتخواهانه
البتّه احتیاط را از دست ندادیم. از اوّل نگاه ما به مذاکرهکنندگان و طرف آمریکایى نگاه شکّآلود بود. طبق تجربههایى که داشتیم، به اینها اطمینان نداشتیم، [لذا] از اوّل با ملاحظه وارد شدیم. نظرمان هم این بود که اگرچنانچه اینها سرِ حرف خودشان ایستادند که خب اشکالى ندارد؛ ما حاضر بودیم هزینه هم بدهیم، یعنى ما عقیده نداریم که در یک مذاکره هیچ هزینهاى نباید داد، هیچ عقبگردى نسبت به بخشى از موضوعات نباید کرد؛ نه، بهقدر صحیح و منطقى و عقلایى حاضر به هزینه دادن هم بودیم؛ منتها ما دنبال توافق خوب بودیم. من این را همینجا عرض بکنم: ما هم میگوییم توافق خوب، آمریکایىها هم میگویند توافق خوب؛ منتها ما که میگوییم توافق خوب، منظورمان توافق منصفانه و عادلانه است؛ آنها که میگویند توافق خوب، توافق تمامتخواهانه است. اندکى در مذاکرات پیش رفته بودیم که زیادهخواهىهاى حضرات شروع شد؛ هرروز یک حرفى، یک بهانهاى؛ شش ماه تبدیل به یک سال شد، طولانىتر شد، مذاکرات شکلهاى گوناگونى پیدا کرد، چانهزنىها و زیادهخواهىها مذاکرات را طولانى کرد، تهدید کردند، تهدید به تحریم بیشتر، حتّى تهدید به بکارگیرى نظامىگرى؛ این تهدیدها را کردند؛ روى میز و زیر میز و این حرفهایى که شنیدهاید.(۲) این رفتار این حضرات تا امروز بوده.
دو هدف آمریکا از مذاکرات
* ۱) ریشهکن کردن صنعت هستهاى کشور
هرکس روند مطالبات آمریکایىها را در این مدّت مطالعه کند و کیفیّت حرفهاى اینها را نگاه کند، به این نتیجه میرسد؛ یکى از دو نکتهى اساسى این است: هدف اینها ریشهکن کردن و از بین بردن صنعت هستهاى در کشور است؛ هدف این است، دنبال این هستند؛ قصدشان این است که ماهیّت هستهاى کشور را از بین ببرند؛ ولو حالا یک اسمى، یک تابلوى بىمحتوایى، یک چیز کاریکاتورىاى وجود داشته باشد، امّا اینها قصد دارند که نگذارند این حرکت هستهاى کشور، صنعت هستهاى یک کشور با اهدافى که نظام جمهورى اسلامى دارد تحقّق پیدا کند. ما اعلام کردیم تا یک سررسید معیّنى بایست بیستهزار مگاوات برق هستهاى داشته باشیم، این نیاز کشور است؛ بیستهزار مگاوات برق هستهاى نیاز ضرورى کشور است؛ این محاسبهشدهى دستگاههاى محاسبهکنندهى کشور است که البتّه در حاشیهى آن، منافع زیاد و برآوردن نیازهاى فراوان دیگر هم وجود دارد؛ اینها میخواهند این اتّفاق نیفتد. البتّه در عین اینکه این صنعت را میخواهند نابود کنند، فشار را هم میخواهند حفظ کنند، قصد برداشتن تحریمها بهصورت کامل را هم - همینطور که ملاحظه میکنید - ندارند، تهدید هم میکنند که تحریمهاى بیشترى را تحمیل خواهیم کرد. این یک نکته است.
* ۲) پیروزى بر انقلاب اسلامى بهعنوان الگوى کشورهاى دیگر
نکتهى دوّم این است که طرف مقابل ما، یعنى دولت کنونى و مدیریّت کنونى آمریکا، به این توافق احتیاج دارد؛ این هم یک طرف دیگر قضیّه است؛ اینها نیاز دارند به این؛ یک پیروزى بزرگى براى آنها محسوب میشود اگر بتوانند به آن مقصود خودشان در اینجا برسند. این در واقع پیروزى بر انقلاب اسلامى است؛ پیروزى بر ملّتى است که داعیهى استقلال دارد؛ پیروزى بر کشورى است که میتواند الگوى کشورهاى دیگر باشد؛ دستگاه مدیریّت آمریکا به این [توافق] نیازمند است. همهى بگومگوها و چکوچانهها و بدعهدىها و تقلّبهایى که حضرات میکنند، بر محور این دو موضوع میچرخد.
لزوم تداوم صنعت هستهاى کشور
ما از اوّل، منطقى وارد شدیم، منطقى حرف زدیم، زیادهخواهى نکردیم؛ ما گفتیم طرف، یک تحریم ظالمانهاى را تحمیل کرده است، ما میخواهیم این تحریم برداشته بشود؛ خیلى خب، این یک بدهبستان است، حرفى نداریم که در این زمینه یک چیزى بدهیم، یک چیزى بستانیم تا تحریمها برداشته بشود؛ امّا صنعت هستهاى متوقّف نباید بشود، لطمه نباید بخورد؛ این حرف اوّل است؛ از اوّل این حرف را زدیم و دنبال کردیم تا امروز.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار رمضانی با مسئولان نظام، به بیان تاریخچهی کوتاهی از روند مذاکره با آمریکاییها پرداختند که به درک روند مذاکرات کمک قابل توجهی میکند. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR مشروح این بخش از بیانات رهبر انقلاب را به شرح زیر منتشر میکند. آمریکا، متقاضى اصلى شروع مذاکرات هستهاى با ایران من یک تاریخچهى کوتاهى از این مذاکرات عرض بکنم. این مذاکراتى که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به علاوهى یک است؛ مذاکرهى با آمریکایىها است. متقاضىِ این مذاکرات آمریکایىها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطهاى قرار دادند و یکى از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیسجمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئلهى هستهاى را با ایران حلّوفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم. دو نقطهى اساسى در حرف او وجود داشت: یکى اینکه گفت ما ایران را بهعنوان یک قدرت هستهاى خواهیم شناخت؛ دوّم اینکه گفت ما تحریمها را در ظرف ششماه بتدریج برمیداریم. بیایید بنشینید مذاکره کنید، این کار انجام بگیرد. من به آن واسطهى محترم گفتم که ما به آمریکایىها اطمینانى نداریم، به حرف اینها اطمینانى نیست. گفت حالا امتحان کنید؛ گفتیم خیلى خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات اینجورى شروع شد. لزوم توجّه به دو میدان در هماوردىهاى جهانى؛ میدان واقعیّت و عمل، میدان دیپلماسى و سیاست یک نکتهاى را من عرض بکنم براى توجّه مسئولین، و همه توجّه داشته باشند: در هماوردىهاى جهانى، منطقِ هماوردىِ جهانى ایجاب میکند که ما دو میدان را مورد نظر داشته باشیم. یک میدان میدان واقعیّت و عمل است؛ یک میدان، میدان واقعیّت و عمل است که این میدان میدان اصلى است. در میدان واقعیّت و در میدان عمل، مسئولى که دنبال فعّالیّت است، دارایىهایى را در میدان عمل ایجاد میکند، تولید میکند؛ این یک میدان. یک میدان میدان دیپلماسى و سیاست است که دارایىها را در این میدان دیپلماسى و سیاست و مذاکره، تبدیل میکند به امتیاز براى کشور، تبدیل میکند به منفعت ملّى. اگر در آن میدانِ اوّل دست انسان خالى باشد، در میدان دوّم کارى از انسان ساخته نیست؛ باید در میدان اوّل - یعنى میدان عمل، میدان واقعیّت، روى زمین - دستاورد داشته باشد، دارایى داشته باشد. دستاورد مهمّ ما پیش از مذاکرات، توانایى کشور در تولید سوخت بیست درصد ما آن روزى که وارد این مذاکرات شدیم، دستاورد قابل قبول و مهمّى داشتیم؛ احساس کردیم با دست قوى داریم وارد میشویم. دستاورد آن روز ما از جمله این بود که ما توانسته بودیم درحالىکه همهى قدرتهاى هستهاى دنیا امتناع کردند که به ما سوخت بیست درصد را براى مرکز [تحقیقاتى] تهران بدهند - که احتیاج به داروهاى هستهاى داشتیم - ما خودمان توانستیم در شرایط تحریم، سوخت بیست درصد را تولید کنیم، [بعد] این سوخت بیست درصد را تبدیل کنیم به صفحهى سوخت و از آن استفاده کنیم. طرف مقابل مات شد! داستان مفصّلى دارد، شاید خیلى از شماها هم در جریانید؛ طى مذاکرات طولانى، حاضر نشدند به ما [سوخت] بیست درصد را بدهند - یعنى بفروشند - یا اجازه بدهند که آن را کس دیگرى به ما بفروشد. ما گفتیم در داخل تولید میکنیم؛ جوانهاى ما، همین دانشمندان ما، همین قشر زحمتکش پرامید متّکى به نفس، توانستند چشم طرف را خیره کنند؛ [سوخت] بیست درصد را تولید کردند. و شما توجّه دارید، من شاید یک بار دیگر هم گفتهام، (۱) در حرکت غنىسازى هستهاى بخش مهم و دشوار، حرکت از سه درصد و چهار درصد به بیست درصد است؛ از بیست درصد تا نود درصد یک حرکت خیلى سادهاى است. وقتى کسى به بیست درصد رسید، مراحل بعدى بسیار آسان است. بخش دشوار و مهم، این قسمت سهونیم درصد تا بیست درصد است. این راه دشوار را جوانهاى ما رفتند و [سوخت] بیست درصد را تولید کردند و صفحهى سوخت را تولید کردند؛ این یکى از دستاوردهاى ما بود. ما با این روحیّه وارد مذاکره شدیم. راهبرد ایستادگى و تابآورى در مقابل فشارها جواب داد. آمریکایىها اذعان کردند که تحریم اثرى ندارد، همچنانکه اشاره کردند؛ این کاملاً تحلیل درستى است. آمریکایىها به این نتیجه رسیدند که تحریم، دیگر اثر مطلوب آنها را ندارد. دنبال راه دیگرى بودند - وقت دارد تمام میشود؛ من باید تندتند مطالب را عرض بکنم - فهمیدند ما بدون وابستگى میتوانیم به فنّاورى پیشرفته دست پیدا کنیم؛ ما هم با این منطق، توکّل کردیم و وارد مذاکره شدیم. توافق خوب یعنى توافق منصفانه، نه توافق تمامتخواهانه البتّه احتیاط را از دست ندادیم. از اوّل نگاه ما به مذاکرهکنندگان و طرف آمریکایى نگاه شکّآلود بود. طبق تجربههایى که داشتیم، به اینها اطمینان نداشتیم، [لذا] از اوّل با ملاحظه وارد شدیم. نظرمان هم این بود که اگرچنانچه اینها سرِ حرف خودشان ایستادند که خب اشکالى ندارد؛ ما حاضر بودیم هزینه هم بدهیم، یعنى ما عقیده نداریم که در یک مذاکره هیچ هزینهاى نباید داد، هیچ عقبگردى نسبت به بخشى از موضوعات نباید کرد؛ نه، بهقدر صحیح و منطقى و عقلایى حاضر به هزینه دادن هم بودیم؛ منتها ما دنبال توافق خوب بودیم. من این را همینجا عرض بکنم: ما هم میگوییم توافق خوب، آمریکایىها هم میگویند توافق خوب؛ منتها ما که میگوییم توافق خوب، منظورمان توافق منصفانه و عادلانه است؛ آنها که میگویند توافق خوب، توافق تمامتخواهانه است. اندکى در مذاکرات پیش رفته بودیم که زیادهخواهىهاى حضرات شروع شد؛ هرروز یک حرفى، یک بهانهاى؛ شش ماه تبدیل به یک سال شد، طولانىتر شد، مذاکرات شکلهاى گوناگونى پیدا کرد، چانهزنىها و زیادهخواهىها مذاکرات را طولانى کرد، تهدید کردند، تهدید به تحریم بیشتر، حتّى تهدید به بکارگیرى نظامىگرى؛ این تهدیدها را کردند؛ روى میز و زیر میز و این حرفهایى که شنیدهاید.(۲) این رفتار این حضرات تا امروز بوده. دو هدف آمریکا از مذاکرات * ۱) ریشهکن کردن صنعت هستهاى کشور هرکس روند مطالبات آمریکایىها را در این مدّت مطالعه کند و کیفیّت حرفهاى اینها را نگاه کند، به این نتیجه میرسد؛ یکى از دو نکتهى اساسى این است: هدف اینها ریشهکن کردن و از بین بردن صنعت هستهاى در کشور است؛ هدف این است، دنبال این هستند؛ قصدشان این است که ماهیّت هستهاى کشور را از بین ببرند؛ ولو حالا یک اسمى، یک تابلوى بىمحتوایى، یک چیز کاریکاتورىاى وجود داشته باشد، امّا اینها قصد دارند که نگذارند این حرکت هستهاى کشور، صنعت هستهاى یک کشور با اهدافى که نظام جمهورى اسلامى دارد تحقّق پیدا کند. ما اعلام کردیم تا یک سررسید معیّنى بایست بیستهزار مگاوات برق هستهاى داشته باشیم، این نیاز کشور است؛ بیستهزار مگاوات برق هستهاى نیاز ضرورى کشور است؛ این محاسبهشدهى دستگاههاى محاسبهکنندهى کشور است که البتّه در حاشیهى آن، منافع زیاد و برآوردن نیازهاى فراوان دیگر هم وجود دارد؛ اینها میخواهند این اتّفاق نیفتد. البتّه در عین اینکه این صنعت را میخواهند نابود کنند، فشار را هم میخواهند حفظ کنند، قصد برداشتن تحریمها بهصورت کامل را هم - همینطور که ملاحظه میکنید - ندارند، تهدید هم میکنند که تحریمهاى بیشترى را تحمیل خواهیم کرد. این یک نکته است. * ۲) پیروزى بر انقلاب اسلامى بهعنوان الگوى کشورهاى دیگر نکتهى دوّم این است که طرف مقابل ما، یعنى دولت کنونى و مدیریّت کنونى آمریکا، به این توافق احتیاج دارد؛ این هم یک طرف دیگر قضیّه است؛ اینها نیاز دارند به این؛ یک پیروزى بزرگى براى آنها محسوب میشود اگر بتوانند به آن مقصود خودشان در اینجا برسند. این در واقع پیروزى بر انقلاب اسلامى است؛ پیروزى بر ملّتى است که داعیهى استقلال دارد؛ پیروزى بر کشورى است که میتواند الگوى کشورهاى دیگر باشد؛ دستگاه مدیریّت آمریکا به این [توافق] نیازمند است. همهى بگومگوها و چکوچانهها و بدعهدىها و تقلّبهایى که حضرات میکنند، بر محور این دو موضوع میچرخد. لزوم تداوم صنعت هستهاى کشور ما از اوّل، منطقى وارد شدیم، منطقى حرف زدیم، زیادهخواهى نکردیم؛ ما گفتیم طرف، یک تحریم ظالمانهاى را تحمیل کرده است، ما میخواهیم این تحریم برداشته بشود؛ خیلى خب، این یک بدهبستان است، حرفى نداریم که در این زمینه یک چیزى بدهیم، یک چیزى بستانیم تا تحریمها برداشته بشود؛ امّا صنعت هستهاى متوقّف نباید بشود، لطمه نباید بخورد؛ این حرف اوّل است؛ از اوّل این حرف را زدیم و دنبال کردیم تا امروز.
نوشتن دیدگاه