واگذاری امتیازات اساسی در بسته پیشنهادی ایران به ۱+۵
www.1-20.ir – تیم مذاکره کننده ایران مطابق گفته محمد جواد ظریف بسته ای پیشنهادی را برای مذاکرات دور گذشته با خود به مذاکرات وین ۵ برد. اگرچه به صورت کلی مطابق رویه دولت، محتوای این بسته از ملت پنهان نگه داشته شده است ولی همین معدود اظهاراتی که وزیر امور خارجه و مسئول ارشد تیم مذاکره کننده -عباس عراقچی- درباره این بسته تا کنون داشتهاند؛ واقعیات مهم و عجیبی را درباره آن بر ملا می کند.
به گزارش «یک بیست» ظریف در اظهار نظری جالب بیان میدارد بسته پیشنهادی ایران بسیار شبیه همان بسته پیشنهادی سال ۲۰۰۵ است! این بازگشت به عقب در حالی صورت میگیرد که مشخص نیست پیشنهاد سال ۲۰۰۵ ایران که منجر به توقف ۲ ساله همه فعالیتهای هستهای کشورمان شد و نهایتاً منجر به ارسال پرونده کشورمان به شورای امنیت گردید؛ از نظر آقای ظریف چه دستاوردی داشته است که مجدداً با بازگشت به گذشته، طرح این سناریوی سوخته و در عین حال مضر برای کشور، تصور خروج از وضعیت موجود را دارند.
به نظر میرسد با توجه به این شرایط لازم نیست منتظر انتشار نتیجه مذاکرات گام نهایی باشیم چرا که تیم مذاکرهکننده ایرانی قصد دارد مجدداً در ازای دقیقاً «هیچ چیز» تمام فعالیتهای هستهای کشور را به حالت تعطیلی درآورد. شاید به این صورت، معنایِ طنزِ حرفِ آقایِ ظریف مشخص بشود که منظورش از اینکه گفته بود «ما اهل زیادهخواهی نیستیم»، این است که ما تقاضای گرفتن حقوق مسلم خودمان را نداریم!
برداشته شدن یکجای تحریمها خواسته ما نیست!
در اظهار نظر مهم دیگری در این باره عباس عراقچی اظهار داشته است که ایران خواستار برطرف شدن یکباره تحریمها نیست(+). خبرهای شنیده شده حاکی از برداشته نشدن تقریبی هیچ یک از تحریمها در دو سالهی اول و موکول شدن وضعیت آنها به بعد از اعتماد سازی، طی دو ساله ابتدایی دارد که ظاهراً تیم ایرانی نیز زیر بار این موضوع رفته است. محمد جواد ظریف در اولین اظهارات خود پس از امضای توافقنامه ژنو گفته بود طی یک سال باید تمام تحریمها برداشته شود(+). که اکنون بیش از هر زمانی این سخن، خوشبینانه و حتی ظاهرسازانه به نظر میرسد.
آنچه باعث شگفتی است این است که این مسأله عملاً به معنی گذر از اصلیترین خط قرمز مذاکرات برای طرف ایرانی است که اصل این مذاکرات را زیر سؤال میبرد، چرا که عملاً مهم ترین دلیلی که ایران وارد این مذاکرات شده است برداشته شدن تحریمها است. اما به نظر میرسد تیم مذاکره کننده علی رغم ادعاهایی که پیش از این داشته است درباره این موضوع، چندان جدی نیست و اصل به توافق رسیدن با غرب را هدف قرار داده است. طرف غربی نیز حاضر نیست اهرم فشار خود را بردارد چرا که احساس میکند این فشارها نتیجه داده است و درصدد باجخواهی بیشتر برآمده است.
از جمله وعدههای دولت که از سوی مقامات ارشد دولت نظیر رئیس جمهور و بسیاری از مقامات دولتی مطرح شده بود، میتوان به اصلاح صد روزه وضعیت اقتصادی، برداشته شدن سریع تحریمها و مشاهده فتح الفتوح بعد از انعقاد توافقنامه ژنو برای بازرگانان و فعالان اقتصادی اشاره کرد. همچنین رئیس جمهور صبحِ سه شنبه (۱۰ تیر) در همایش بزرگداشت روز صنعت درباره شکسته شدن ساختار تحریمها بیان داشت: «امروز قدمهایی در زمینه برداشتن تحریمها صورت گرفته و برخی تحریمها نیز برداشته شده و من قول میدهم که کاسهی تحریمها شکسته و هیچ بندزنی قادر نیست آنها را درست کند.»
توقف غنی سازی بالای ۵ درصد علی رغم نیاز به آن / کاهش شدید تعداد سانتریفیوژها
کشور ما برای برآورده کردن نیازهایی که همین امروز در زمینه صنعت هستهای دارد، نیازمند ۱۹۰ هزار سو (swu)، معادل توان غنیسازی حدود ۱۰۰ هزار سانتریفیوژ نسل اول است. چرا که هر سانتریفیوژ نسل اول مطابق اعلام رئیس سازمان انرژی اتمی -علی اکبر صالحی- حدود ۱٫۵ سو توان دارد. این تعداد تنها برای تأمین نیازمندی رآکتور بوشهر که هر ده سال نیاز به تجدید سوخت دارد مورد نیاز است. این موضوع بدین معنی است که پذیرش پائینتر از این تعداد به معنی تسلیم نهایی کل صنعت هستهای کشور است. از سوی دیگر از نظر سطح غنی سازی کشور ما نیازمند تولید اورانیوم ۲۰ درصد برای برآورده کردن نیازهای دارویی و تحقیقاتی خود در رآکتور تهران است و پذیرش محدودیت برای سطح غنیسازی کمتر از این مقدار نقض توافقنامه ژنو و نادیده گرفتن نیازهای عملی کشور آن هم بر خلاف NPT خواهد بود.
متأسفانه مطابق اظهارات اخیر مذاکره کنندگان ایرانی، این تیم از هر دوی این دستاوردهای ارزشمند برای رسیدن به توافق با غرب گذر کرده است. محمد جواد ظریف در همین راستا اخیراً گفته است که ایران در این بسته پذیرفته است که غنیسازی بیش از ۵ درصد ننماید. همچنین شایسته ذکر است که تعداد سانتریفیوژهای پیشنهاد شده توسط طرف ایرانی تنها ۸ هزار عدد است! این سطح غنی سازی باعث وابستگی طولانی مدت کشور در حیاتیترین نیازهایش به خارج شده و پیشنهاد ۸ هزار سانتریفیوژ حتی اگر پذیرفته بشود تفاوتی با تعطیلی غنیسازی صنعتی نداشته و عملاً چون نمیتواند سوخت واقعی برای یک رآکتور حقیقی را فراهم آورد، تنها هزینهبر بوده و در آینده به تعطیلی عملی این صنعت در داخل کشور منجر خواهد شد.
باید دقت داشت که حق غنیسازی در معاهده NPT که طرفداران دولت از جمله هاشمی رفسنجانی به آن استناد کرده بود، دارای هیچ محدودیتی نبوده و هر کشوری حق دارد تحت نظارت آژانس حتی از میلیونها سانتریفیوژ برای تأمین سوخت نیروگاههای خود برخوردار بشود. این در حالی است که نیازمندی کشور ما تا سال ۱۴۰۴ تأمین ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای مطابق سند چشمانداز است که معادل ۲۰ برابر نیروگاه بوشهر است. در حالی که محمد جواد ظریف این گمانه را که ایران زیر بار تأمین سوخت نیروگاه بوشهر از خارج از کشور رفته است را رد کرده بود. (+) علاوه بر این نیاز کشور در زمینه غنیسازیهای فراتر از ۲۰ درصد نیز فراوان است. از جمله درباره کشتیهای نفتکش قاره پیما و مواردی از این دست به غنیسازیهای فراتر از ۲۰ درصد نیاز است.
پیشنهاد تعطیلی یکی از دو سایت غنیسازی کشور توسط تیم مذاکرهکننده!
سایت فردو از منظر فنی توانایی تبدیل شدن به یک سایت غنیسازی صنعتی برای تأمین یک نیروگاه هزار مگاواتی را دارد. همچنین از منظر امنیت در برابر حملات موشکی میتواند در برابر سختترین حملات مقاومت نماید و زحمت بسیار زیادی جهت به سامان رسیدن این سایت تا کنون توسط کارکنان سازمان انرژی اتمی کشیده شده است و هزینههای زیادی برای آن گردیده است.
از جمله خبرهای رسیده به یک بیست، پیشنهاد ایران مبنی بر محدود کردن تعداد سانتریفیوژهای سایت فردو به هزار عدد است. این تبدیل نیز عملاً به معنی تعطیلی این سایت به حساب میآید. همچنین این پیشنهاد به معنی برچیدن سانتریفیوژهای موجود در این سایت است که خلاف قول قبلی تیم مذاکره کننده مبنی بر برچیده نشدنِ هیچ کدام از تأسیسات هستهای کشور است. تعطیلی سایت فردو که مهمترین سایت غنیسازی کشور به حساب میآید میتواند نشانهای آشکار از تسلیم ایران در برابر زورگوییها به حساب بیاید که وجود دستاورد مشخص در این باره نیز به صورت جدی در هالهای از ابهام قرار دارد. همچنان که در دور ابتدایی توافقنامه ژنو در ازای تعطیلی تقریباً کامل صنعت هستهای، تقریباً دستاورد مشخصی برای کشور به ارمغان نیامد.
هدف تیم ایرانی از مذاکراتِ در ابهام
از ابتدای طرح پرونده هستهای در حدود ده سال پیش، مهمترین محورهای مورد بحث در مذاکرات به طور مشخصی برداشته شدن تحریمها در عین حفظ دستاوردهای کشور در زمینه هستهای بوده است. اما ظاهراً گروه مذاکره کنندگان ایرانی بعد از ورود به مذاکرات متوجه شدهاند که با رضایت امریکا نه امکان برداشته شدن تحریمها به این راحتی وجود دارد -و موضوع هستهای برای غرب بهانه است- و نه اجازه حفظ دستاوردهای هستهای را خواهند داشت. اما گره خوردن آینده سیاسی این دولت به رسیدن به توافق با غرب به هر قیمتی -که از وعدههای انتخاباتی شروع شد و تا به امروز ادامه پیدا کرده است- باعث شده است دولت علی رغم درک کردن عدم امکان توفیق در این مسیر به هر ترتیبی سعی کند آن را ادامه بدهد و موافقتنامهای را از این سیر در بیاورد ولو با زیر پا گذاشتن اهداف اولیه از ورود به مذاکرات و این موضوع باعث بوجود آمدن ابهام در درستی ادامه این مذاکرات از سوی ناظران عمومی شده است.
www.1-20.ir
دفتر مرکزی: تهران،
09128513265
نوشتن دیدگاه