هنگامی که در خرداد 88 شعله های آتش فتنه با جرقه اغتشاشات و اردوکشی های خیابانی از سوی میرحسین موسوی و مهدی کروبی برافروخته شد، بسیاری از رجال سیاسی کشور با همراهی ملت ایران در مقابل این فتنه گری ها ایستادند و با موضع گیری صریح و شفاف اقدام به روشنگری در فضای غبار آلود فتنه کردند ، البته برخی خواص نیز بودند که برخلاف جریان اصلی مردم با بصیرت، سکوت را پیشه کردند.
از چندی پیش حبیب الله عسگر اولادی عضو ارشد حزب موتلفه در چندین موضع گیری پیاپی و نیز در نامه نگاریها و گفتگوهایی مطالبی را در مورد سران فتنه بیان می کند که ترجیع بند آن این است :« موسوی و کروبی فتنه گر نیستند بلکه فتنه گر اصلی آمریکا، انگلیس و استکبار است» علاوه بر این وی تاکید کرده بود که اینان مجرم نیستند، هرچند بعدها پذیرفت، مجرم هستند، اما همچنان آنان را سران فتنه نمیداند.
چه شده و چگونه است که عسکر اولادی بجای پرداختن به مسائل با اهمیت تر و حیاتی تر به مسئله ای می پردازد که قریب به 3 سال است ، برای مردم ما حل شده است؟ آنچه مسلم است و با رصد رسانه های ضد نظام بدست می آید ، این سخنان مقدمه ای برای شانتاژ و سوء استفاده رسانه های ضدنظام و تبدیل به دلیلی متقن و تام برای بازگشت موسوی و کروبی به عرصه های سیاسی کشور شده است. به طوری که تلویزیون سلطنتی بی بی سی صحبتهای عسگر اولادی را سیاست کلی نظام تلقی می کند و می گوید :« سخنان عسگر اولادی تلاشی است برای گرم کردن تنور انتخابات و جذب اصلاح طلبان میانه رو » علاوه بر این، موضع آقای عسگر اولادی زمینه را برای نامه نگاریهای مشکوک بین وی و اصلاح طلبان فراهم کرد که اصلاح طلبان در این نامه از ایشان به دلیل این نوع موضع گیری در قبال سران فتنه تشکر کرده بودند. یکی از کارکرد های این نامه نگاریها باز شدن راه اصلاح طلبان آمریکایی جهت ورود دوباره به صحنه سیاسی کشور است که این نامه ها را تبدیل به بستری جهت زدن تهمت های ناروا به نظام کردند و در این نامه ها ضمن تشکر از عسگر اولادی تا توانستند نظام را مورد دشنام قرار دادند. آیا هدف از این موضع گیری ها کمک به احیا جریان اصلاح طلب آمریکایی است؟
در انتقاد به مواضع آقای عسکر اولادی بود که آیت الله خاتمی در خطبه های نماز جمعه از به راه افتادن جریان تطهیر فتنه گران سخن گفت ، و صراحتا گفت که می ترسد با این نوع موضع گیری ها جایگاه متهم و شاکی تغییر کرده و مردمی که حماسه 9 دی را رقم زدند ، بدهکار شوند.
در ادامه واکنش ها بود که روزنامه کیهان با یادآوری مستند برنامه ریزی 10 ساله اصلاح طلبان برای فتنه انگیزی اثبات کرد، اینان سران فتنه و عامل آمریکا و انگلیس و اسرائیل هستند.
عسگری اولادی درمناظره تلویزیونی «نگاه یک» نیز بر مواضع خود مبنی بر سران فتنه نبودن میرحسین موسوی و کروبی تاکید کرد و اظهار داشت که مصلحت این است که صدای اینان هم شنیده شود، در واکنش به این اظهار نظر شاذ بود که حسین شریعتمداری گفت ، به اندازه کافی رسانه هایی چون بی بی سی و صدای آمریکا و صدها سایت هستند که صدای این فتنه گران را نجوا کنند، وی تاکید کرد این حزب الله هست که صدایش به جایی نمی رسد و اینچنین ادامه داد که حزب الله از شما انتظار دارد که صدای آنها را به گوش دیگران برسانید. به راستی چرا عسکر اولادی بجای اینکه در پی بسط پژواک صدای حزب الله باشد، نگران سران فتنه شده است؟
نکته جالب اما این اظهار نظر عسگر اولادی بود که اگر سخنان من خلاف باشد، رهبری تذکر می دهند، معلوم نسیت که ایشان چرا اینقدر اصرار بر موضع گیری غلط دارند و می خواهند پای رهبری را وسط کشیده و از ایشان هزینه کنند، آیا مجرم بودن سران فتنه آنقدر مبهم است که خواص ما آن را درک نکنند و لازم باشد که رهبری هزینه شوند؟
مرور حوادث فتنه 88 نشان دهنده هیچ ابهامی نیست. فهم فتنه گر بودن سرانی که نه تنها باعث و بانی ریخته شدن خون عده کثیری از جوانان این مرز و بوم بودند، بلکه در برابر طرفداری های کانون های صهیونیستی و منحرف غربی از ایشان، هیچ سخنی در نقض و رد این حمایت ها به میان نیاوردند، آنچنان سخت نیست. وانگهی مگر میشود هم میر حسین موسوی و کروبی که مدام در آتش فتنه می دمیدند و هم برخی مردم فریب خورده که به خیابان می آمدند را مفتون و فتنه گر دانست؟
مدتی از این حرفهای مسئله دار و آشکارا باطل گذشت که اخیرا امام خامنه ای در سخنرانی روز اول سال 92 در مشهد مقدس صراحتا به قانون شکنی برخی در انتخابات 88 تاکید فرمودند ، چندی پیش هم ایشان از بدبختی در دنیا و در ملا اعلی این فتنه گران گفته بودند،
ایشان اینچنین می فرمایند:« در مسئلهی انتخابات و غير انتخابات، همه بايد تسليم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمكين كنند. آن حوادثی كه در سال 88 پیش آمد ــ كه برای كشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد كه كسانی نخواستند به قانون تمكین كنند؛ نخواستند به رأی مردم تمكین كنند. ممكن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد كه منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمكین كنم. آنچه كه اكثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب كردند، باید همه تمكین كنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوكارهای قانونی برای رفع اشكال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهكارهای قانونی استفاده كنند. این كه وقتی آنچه كه اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت كنیم ــ كه این در سال 88 اتفاق افتاد ــ یكی از خطاهای جبرانناپذیر است»(1/1/92)
یا ایشان در جمع مردم قم می فرمایند:« البته كسانى بخواهند از طرق غير قانونى عمل كنند، خب به ضرر كشور ميكنند؛ كمااينكه در سال 88 از راههاى غير قانونى وارد شدند، كشور را دچار هزينه كردند، براى مردم اسباب زحمت درست كردند، براى خودشان هم اسباب بدبختى و سرشكستگى در زمين و در ملأ اعلى شدند»(۱۳۹۱/۱۰/۱۹)
آیا از این بیانات شفاف تر هم داریم؟ آقای عسکر اولادی به دنبال چه موضعی از آقا هست تا به اشتباه بودن مواضعشی ببرد؟
متاسفانه با وجود این تاکیدات صریح مقام معظم رهبری، وی دوباره دست به موضع گیری شاذ دیگری در راستای همان مواضع قبلی زده است. عسکر اولادی اینچنین می گوید: « این موضوع قفلی است که اگر باز نشود در انتخابات آینده هم دچار مشکل خواهیم شد.»
طبق معمول این حرف نیز مورد استقبال گسترده رسانه های ضد نظام قرار گرفت تا جایی که نگارنده این موضوع را اولین بار در سایت بی بی سی رویت کرد!
براستی هدف از بیان این مواضع چیست؟ به نظر می رسد اینگونه مواضع و تلاش جهت اهمیت بخشیدن به سران فتنه در آستانه انتخابات 92، بی جهت و بی دلیل نیست. آنچه به طور قطع می توان گفت نتیجه این گونه موضع گیری چیزی جز احیای جریان فتنه نیست. اگر این پروژه نیست به طور قطع برگرفته از بلاهت و عدم هوشمندی سیاسی است که می تواند هزینه هایی را متوجه نظام کند.
انتظارات از فردی چون عسگری اولادی این نیست که طوری موضعگیری کنند که جای ظالم و مظلوم عوض شود و فتنه گران دیروز طلبکاران امروز شوند.
مستند سازي شده و تدوين در مستضعفين MOSTAZAFIN.TV
اين کليپ را ميتوانيد در 4 نسخه ببينيد و دانلود نماييد
دفتر مرکزی: تهران،
09128513265
نوشتن دیدگاه